آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

در نقد افراد، گروه ها و عقاید آنان، روایت، ابزاری بسیار مهم و تأثیرگذار محسوب می شود. این تأثیرگذاری موجب شده است که مخاصمان، به ویژه در حوزة عقاید، برای کوبیدن خصم و تقویت خود از این ابزار مهم سود برند. اما در این میان، برخی بی دقتی ها در استفاده از روایت، سبب قضاوت های نابجایی شده و پیامدهای سوئی داشته است. تصوف و عرفان و به طور خاص سران صوفیه، از مواردی هستند که از روایت به عنوان ابزار تخطئه، علیه آن (آنها) استفاده شده است. یکی از این سران نامی در این زمینه، حسین بن منصور حلاج است. مخالفان عرفان و تصوف مدعی اند که حضرت ولیعصر(عج) توقیعی علیه او صادر کرده اند. این توقیع بدون ملاحظة شرایط استناد، مورد استفاده قرار گرفته و تلقی به قبول شده است. این نوشتار می کوشد با ملاحظة شرایط استناد روایت، میزان پذیرایی توقیع مزبور را نشان دهد. در این پژوهش، افزون بر بررسی سند، محتوای روایت و شرایط زمانی که روایت در آن صادر شده نیز مدّ نظر قرار می گیرد.

تبلیغات