هدف: قباله های ازدواج، پیمان نامه هایی هستند که نشاندهنده هویت خانواده و در سطحی وسیعتر نشاندهنده هویت ملی و تاریخی جامعهاند. قبالههای ازدواج موجود در آستان قدس رضوی، بهعنوان مواد فرهنگی، آثار باارزشی هستند که مطالعه آنها گوشه ای از فرهنگ و هنر این مرز و بوم را نمایانده و به شناخت فرهنگ یا تاریخ ما کمک شایان توجهی میکند. هدف تحقیق حاضر، شناسایی اصولی است که ترجیحات زیبایی شناسانه تاریخی ایران، از لحاظ تناسبات، از آن پیروی کرده اند. سازماندهی عناصر بصریِ آثار هنری در غرب، بهطور سنتی، با توجه به نسبت هایی صورت می گیرد که در این فرهنگ باعنوان تناسبات زیبا تعریف شده است. نوشتار حاضر، بهدنبال پاسخ به این پرسش است که «آیا در قباله های ازدواج گنجینه آستان قدس، مانند آنچه در هنر کلاسیک غرب رایج است، از تناسبات طلایی و دیگر تناسبات مطرح بهره برده شده یا این اسناد دارای اصول و قواعد خاص خود در تناسبات هستند؟»
روش/ رویکرد پژوهش: نوشتار حاضر بخشی از یک پژوهش با روش ترکیبی [i] است که در آن تناسبات ساختاری نمونه قباله های موجود در آستان قدس رضوی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای جلوگیری از اطاله سخن و برای کسب نتیجه ای مشخص تر، بهمنظور شناسایی نظام تناسباتی قباله ها، از میان نمونه های مورد مطالعه، بهطور هدفمند، فقط یک برگ از قبالههای طوماری بهعنوان مورد پژوهش، انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل ساختاری قرار گرفته است.
یافتهها و نتایج پژوهش: تناسبات رایج در هنر غرب (شامل تناسبات طلایی در مستطیل، مربع و مانند آن، مستطیل ریشه دو، سری اعداد فیبوناچی، و تناسبات لوکوربوزیه)؛ طی پژوهشی با تناسبات بهکار رفته در تقسیمات زیربنایی قباله ها ی ازدواج موجود در گنجینه آستان قدس رضوی مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفت. از آنجاکه در نوشتار پیشِ رو امکان ارائه تحلیل همه نمونههای قباله های مورد مطالعه وجود نداشت، تنها به تجزیه و تحلیل یکی از آنها کفایت شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در این نمونه، همانند دیگر نمونه قباله های موجود در آستان قدس رضوی، تناسبات طلایی و رادیکالی و دیگر تناسبات متداول در غرب مورد استفاده قرار گرفته اند.