در نگاه ابن عربی، معرفت کشفی نسبت به حقیقت که علم همراه با ایمان نیز خوانده میشود، چنان اصالتی دارد که شرط لازم و کافی برای سعادت به شمار میرود. با این حال، ابنعربی از سعادت دیگری نیز سخن میگوید که همگانی است. وی که عقیده دارد سعادت و شقاوت خالص مربوط به آخرت است، شقاوت اخروی را موقت و بر اساس رحمت الهی، منتهی به سعادت میداند و باور دارد که جهان برای سعادت به وجود آمده است و به این غایت دست خواهد یافت. از آراء او دربارهی سعادت بر میآید که احساس رضایت نسبت به زندگی و به عبارت دیگر، احساس سعادت مستلزم معرفت قلبی است که ارزش زندگی را نیز آشکار میکند و در عین حال، غایت سعادتمندانهی انسان، ابزاری بودن زندگی او برای دستیابی به غایت الهی را منتفی میسازد .