با توجه به رابطه بین خستگی عضلانی ناشی از فعالیت های ورزشی با تعادل پویا، هدف این پژوهش بررسی اثر خستگی عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی بر تعادل پویا در فوتبالیست های مرد بود. به این منظور 20 نفر از دانشجویان مرد فوتبالیست رشته تربیت بدنی که هفته ای 3 بار در تمرینات تیم فوتبال دانشگاه شرکت داشتند با میانگین و انحراف استاندارد سنی 73/0 24/20 سال، قد 28/4 27/170 سانتیمتر، وزن 24/9 38/67 کیلوگرم و شاخص توده بدن 02/2 22/23 کیلوگرم بر مترمربع، بدن سابقه آسیب در اندام تحتانی، به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل پویای آزمودنی ها، پس از گرم کردن مختصر (10-5 دقیقه کشش و دو نرم)، از تست تعادل ستاره (SEBT) در هشت جهت استفاده شد. به منظور ایجاد خستگی در عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی آزمودنی ها، از ایزوکینتیک بایودکس استفاده شد. تعداد جلسات آزمون چهار جلسه بود که ترتیب آنها براساس محل و صفحه حرکتی به صورت تصادفی انتخاب می شد. در هر یک از جلسات خستگی در یکی از گروه های عضلانی پلانتاردورسی فلکسور و اورتور/ اینورتورهای مفصل مچ پا و فلکسور/ اکستنسور و آبداکتور/ آداکتورهای مفصل ران به صورت انجام انقباضایت مکرر تا رسیدن به 50 درصد گشتاور حداکثر اولیه، با فاصله 72 ساعت و تا حد ممکن در شرایط مساوی اعمال شد. پس از اجرای برنامه خستگی پس آزمون SEBT به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون t همبسته و تحلیل واریانس (طرح اندازه گیری مکرر) در سطح معنی داری 05/0 P استفاده شد. نتایج نشان داد که خستگی ایزوکینتیک عضلات پروگزیمال و دیستال اندام تحتانی موجب کاهش معنی دار فاصله دستیابی در آزمون SEBT می شود. ضمن اینکه اعمال برنامه خستگی در عضلات مفصل ران به کاهش بیشتر فاصله دستیابی آزمودنی ها نسبت به عضلات مچ پا منجر شد. با توجه به یافته های تحقیق، خستگی عضلات پروگزیمال نسبت به دیستال اندام تحتانی در تعادل پویای بازیکنان فوتبال بیشتر اثرگذار است.