امکان یا عدم امکان دیدار حق از مسائل پرشور و پیچیده ای است که در طول تاریخ تفکر اسلامی آراء و نظریات گوناگونی را به خود اختصاص داده است؛ آن چه که از گفته های عرفای اسلامی روشن می شود و فرمایشات و استدلال های ائمه معصومین علیهم السلام آن را تائید می نماید این است که ایشان رویت با چشم ظاهر و حتی عقلی(علم حصولی) را محال دانسته، تنها رویت قلبی را که نتیجه سلامت قوای درونی و باطنی انسانها است جایز دانسته اند و بنابراین آیات قرآنی را که دلالت بر رویت حق یا درخواست رویت حق از طرف انبیا دارد ، به همین رویت و شهود قلبی تفسیر نموده اند. در این مقاله ضمن بررسی مختصر برخی نظریات متکلمین با تکیه بر دلایل قرآنی ایشان و نظریات مفسرین در این خصوص و مقایسه برداشتهای هر یک از آنان از آیات قرآنی به ویژه آیه 143سوره اعراف ، در مورد معنا و حقیقت رویت قلبی و مراتب آن و چگونگی تحصیل آن با تکیه بر مبانی عرفانی به ویژه سه رکن «وحدت وجود، ولایت، عشق» و با محوریت قرآن و احادیث و فرمایشات حضرات معصومین علیهم السلام سخن خواهد رفت. بدین ترتیب در این مقاله ضمن مقایسه برخی آراء مشهور در زمینه رویت حق این سوال نیز پاسخ داده می شود که مقصود عرفای اسلامی از رویت قلبی حق تعالی چیست و این امر چگونه حاصل شدنی است؟ در این نوشتار اثبات می شود رویت قلبی در نتیجه مظهریت صفات حق حاصل می شود به گونه ای که انسان می تواند به مقامی نایل گردد که به دلیل تجلی صفات حق در او با شهود و رویت خود، حق را رویت نماید .