برهان نظم، در پیشینه غربی آن، با تقریرهای بسیار متفاوتی روبه رو است؛ به گونه ای که این تقریرها گاه با یک دیگر تفاوت ماهوی یافته اند. برهان نظم، برهانی انی و پسین در اثبات وجود خداوند است که از طریق تمثیل یا استقراء و با تکیه بر مصادیق جزئی یا کلی نظم در طبیعت در پی اثبات ناظمی هوش مند است. اما در تقریرهای غربی این برهان ـ از آن جا که مفاهیم نظم و غایت ارتباطی استوار دارند ـ مفاهیم غایت مندی افعال الهی، غایت مندی طبیعت، نظم در طبیعت و نظام احسن آن، با یک دیگر یکسان پنداشته شده و خلط آشکاری بین برهان نظم با براهین غایی و نظام احسن وجود رخ داده است.
رسالت این مقاله آن است که با بررسی نظم در جهان آفرینش بر مدار هم آهنگی اجزای یک مجموعه (برهان نظم)، بر مدار علت غایی (برهان غایی) و بر مدار نظام احسن (برهان نظام احسن وجود) ارتباط و تمایز این سه نوع استدلال را آشکار نماید