نویسنده بر این مسئله تاکید دارد که فقر پدیده ای نیست که بتوان آن را از بستر اجتماعی و فرهنگیای که در آن به سر میبرد مجزا کرد و به این علت نمیتوان در مورد آن با زبان یکسانی صحبت کرد که هم اکنون در اکثر نوشته هایی که با این معضل دست و پنجه نرم میکنند به چشم میخورد. فقر در هر جامعه ای معنای خاص خویش را دارد و فقرزدایی نیز درفرهنگ ها و جوامع مختلف راه و روش خاص خود را می طلبد. برای آنکه ریشهکنی فقر سنتی به پدید آمدن فقر مدرن نینجامد، باید ابتدا به زبان مناسب، یعنی زبانی که توانایی توصیف آنچه در هر جامعه ای فقر به شمار میرود دسترسی یافت.