پژوهشنامه ادب حماسی
پژوهشنامه ادب حماسی (پژوهشنامه فرهنگ و ادب سابق) سال هشتم پاییز و زمستان 1391 شماره 14
مقالات
حوزه های تخصصی:
وجود نام های مشترک و روایت های همانند در اوستا و حماسه های هند نشان از قدمت داستان های اساطیری و حماسی ایران، دست کم از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح دارد. برخی نشانه ها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارق العاده و روایتهای مختلف از اسطورة دموزی واینانا، نماینده مشترکاتی با اقوام هند و اروپایی و ساکنان بین النهرین است. اشاره های هرودوت، کتزیاس و گزنفون در کتابها و گزارشهای خارس میتیلینی بارسالار اسکندر حکایت دارد که داستانهای دینی، پهلوانی و غنایی در مراکز فرهنگی و گنجینه های شاهان ایرانی نگهداری شده است.
روایتهای دیگری چون داستان رستم و سهراب، به آسمان رفتن کاوس نیز نشان از نقلهایی دارد که گوسانهای قصه پرداز در مناطق مختلف شاید با اندکی تغییر، غالباً به صورت منظوم و با آواز می خوانده اند. این روایتها که بیشتر تمثیل های غنایی پهلوانی است. در شاهنامه نیز در داستان خسروپرویز و باربد نمونه هایی دارد.
گوسانها با این که از میان تودة مردم برخاسته و بیشتر برای آنها روایت پردازی می کرده اند در میان برجستگان و حکومتگران هم از موقعیتی خاص برخوردار بوده و غالباً به مجالس آنان رفت و آمد داشته اند. در این گفتار کوشش شده است تا به اهمیت این روایتگران بدیهه سرا اشاره شود و مقام و موقعیّت آنان در جامعه مشخّص گردد.
گذشته زشوّال ده با چهار تأملی در یک بیت تاریخ دار شاهنامه
حوزه های تخصصی:
فردوسی در آغاز داستان اشکانیان می گوید: محمود خراج یک سال را به نیم کاهش داد و خبر آن در چهارده شوّال به طوس رسید و مردم محمود را دعا کردند. کاستن از خراج در چه سالی و علت آن چه بوده است؟ استاد تقی-زاده صدور این فرمان را به مناسبت قحط و غلای خراسان در سال 401 دانسته است. امّا دکتر زریاب خویی برآن بوده است که محمود خراج سال 400 را کاهش داده بود و انگیزة آن غنایمی فراوان بوده است که محمود پس از فتح قلعة بهیم نگر در آن سال بدست آورد. دکتر امیدسالار که سال400 را مستند به قول دکتر زریاب برای تاریخ فتح بهیم نگر پذیرفته اند، در یادداشت های شاهنامه این دو نظر را با یکدیگر تلفیق کرده، تباینی میان آن دو ندیده اند. چون این موضوع به تاریخ نظم نهایی شاهنامه ارتباط می یابد، در این مقاله پس از بحث و بررسی، نتیجه گیری شده است که فتح قلعة مزبور در اوایل ذی قعده 399 یعنی حدود 24 ماه پیش از بروز قحطی خراسان در شوّال 401 پایان گرفته بود. بنابراین نمی توانسته است انگیزه ای برای کاهش خراج در آن سال بوده باشد. کاهش خراج سال 400 نیز بنابر دلایلی پذیرفتنی نیست. بلکه فقط نظر استاد تقی زاده درست است و قرینه ای بیرون از متن شاهنامه نیز آن را تأیید می کند.
بنیادهای اساطیری و حماسی داستان دیوان مازندران در شاهنامه
حوزه های تخصصی:
این مقاله به شناسایی بنیادهای اساطیری و حماسی داستان دیوان مازندران در شاهنامه با توجه به پیشینة آنها در متون اوستایی، پهلوی، سغدی و ... می پردازد. نخستین سرچشمه های اساطیری و حماسی دیوان مازندران در متون اوستایی و پهلوی است. در این متون دیوان مازندران در دو ساختار مینوی و انسان گونه ظاهر شده و در برابر اهورامزدا، ایزدان و انسان ها قرارمی گیرند. اما داستانی مستقل در کتاب نهم دینکرد آمده که چارچوب حماسی داستان دیوان مازندران را بوجود آورده است. در این داستان دیوان مازندران انسان هایی غول پیکرند که در برابر فریدون قرارمی گیرند و این روایت به گزارش نخست کوش نامه منتقل می شود. انسان های غول پیکر در گزارش دینکرد و کوش-نامه با گذر از داستان های نریمان و دیوان مغرب، سام و نره دیوان مازندران و رستم نامة سغدی دارای گوهر اهریمنی شده و به دیوانی از تبار اهریمن با نیروهای جادویی و کردارهای فرابشری دگرگون می شوند. در پایان داستان دیوان مازندران پس از اسطوره زدایی به گزارش دوم کوش نامه انتقال می یابد.
تبارشناسی «وای»
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف و ریشه شناسی یکی از کهن ترین ایزدان ایران باستان و دوران هند و ایرانی به نام «وای» (وایو) می پردازد و ضمن بدست دادن شواهدی از تصویر این ایزد در متون مختلف هندی و ایرانی چون وداها و گاثاها، پیوند او را با برخی از ایزدان مورد کاوش قرار می دهد. بزرگداشت ایزد وای در اساطیر اقوام سومری، اکدی، کلدانی و آرامی موضوع بخشی دیگر از این مقاله است. در پایان نیز نویسنده نقش ایزد باد را در متون و تفاسیر دورة اسلامی پی می گیرد و به سیر تطور این ایزد کهن در دوران پس از اسلام می پردازد.
گئُوش اوروَن، ساختار ومعنای آن در گاهان از دید دانشمندان غربی و سنت زرتشتی
حوزه های تخصصی:
بازشناسی واژه ها و مفاهیم اوستایی، بویژه گاهان، احتیاج به دانستن قانون های تحول زبان و تخصص در زبان های هم ریشه و هم عرض دارد. از آنجایی که بینش حاکم بر گاهان نوعی تفکر و نگرش به جهان هستی و راه های رسیدن به کمال آدمیت و آرامش و آسایش است و این مفاهیم با زبانی استعاری بیان شده است، استفاده از مکتب های فلسفی هم دوره و مقایسه آنها با کتاب های متاخر در شرق و شمال شرقی ایران ضروری است.
در این گفتار واژه گئُوش اوروَن (gәuš-urvan) از دید زبان شناسان غربی، متن های فارسی میانه و سنسکریت، پارسیان هند، پژوهندگان فارسی زبان و موبدان ایرانی بیان می شود. در تحلیل ساختاری و معنی اجزا ترکیب، اختلاف نظری میان اوستاشناسان ملاحظه نمی شود و واژه را «روان گاو» معنی می کنند، اما در معنی اصطلاحی واژه اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از آن معنی روان گاو، یعنی چهار پای مورد احترام اقوام هند و ایرانی اراده کرده اند و در حقیقت کاربرد گاهان را شکایتی از ناحیه پیام آور به اورمزد دانسته اند که از کشتن بی رویه گاو یعنی چهار پایی که موجب آبادانی زمین و رونق کشاورزی بوده، شکوه کرده است. پاره ای دیگر «روح هستی»
«روان آفرینش» را نیز برای آن پیشنهاد کرده اند. سنت زرتشتی بیشتر از آن معنی «روان زمین» -زمینی که مادر همه موجودات زنده است - برداشت می کند و «روان گاو» را به «روان مادر- زمین» ترجمه می کند. این معنی با آنچه در متن های میانه آمده و سپندارمذ، ایزد زمین را نقش مادر داده اند نیز مناسب است.
گفتاری در معرفی دست نویس شاهنامة کوچک دوم
حوزه های تخصصی:
دست نویس مصوّر شاهنامه، موسوم به شاهنامهکوچک دوم، نسخه ای، پراکنده و ناقص از شاهنامه فردوسی است که بر اساس برگ های مصوّر موجود ازآن و نیز3 دست نویس مشابه دیگر به سده 8 هجری قمری و کتابت در بغداد منسوب شده است؛ و بر همین اساس به عنوان اولین دست نویس مصوّر شاهنامه تا به امروز محسوب می شود. از این دست نویس 285 برگ در قالب میکروفیلم موجود بوده که متشکل از51 برگ مصوّر و 234 برگ غیر مصوّر است. مطابق بازسازی رایانه ای که بر روی این دست نویس انجام پذیرفته، بنظر می رسد که این دست نویس در اصل از یک ساختار 2جلدی در 602 صفحه، معادل 301 یا 302 برگ و حدود 49700 بیت تشکیل شده باشد، که از این تعداد صفحات حدود 280 صفحه در جلد اول و 302 صفحه نیز در جلد دوم آن برآورد می شود. بر همین اساس با توجه به برابری تقریبی میزان افتادگى و افزودگى ابیات دست نویس شاهنامه کوچک دوم با دست نویس ناقص شاهنامه کتابخانه ملى فلورانس، (614 ه. ق) این دست نویس می تواند مکمل دست نویس فلورانس محسوب گردد. اساس این مقاله با توجه به پراکندگی برگ ها و ناشناخته بودن در محافل علمی داخل ایران، بر پایه شناخت و معرفی این دست نویس استوار است.
نگاهی کوتاه به منظومه های حماسی – مذهبی در شعر فارسی و آغاز آنها
حوزه های تخصصی:
نفوذ و تأثیر شاهنامه فردوسی در ادب فارسی، باعث شکل گیری منظومه های حماسی ملی در ایران شد. به دنبال خاموشی تدریجی حماسه های ملی که از اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم قمری شروع شده بود، سرایش حماسه های تاریخی و پس از آن حماسه های مذهبی نیز شکل گرفت. با رسمیت یافتن آیین تشیّع و عنایت ویژه به اندیشه های دینی در دوره صفویه و حمایت دربار از سرایندگان دین خواه، تمایل شاعران به سرودن منظومه های حماسی - مذهبی در مدح و منقبت پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) و دیگر امامان معصوم شدت گرفت. آغازگرِ سرودنِ منظومه های حماسی – مذهبی، میرزا ابوطالب فندرسکی اصفهانی (د 1127ق /1718 م) است که با سرودن منظومه ای تحت عنوان «جذبة حیدری» دربارة زندگی امام علی (ع)، سنّتی را پی افکند که بسیار زود مورد توجه و البته تقلید بسیاری از شاعران این دوره و دوره های بعد قرار گرفت و موجدِ موجِی جدید از خلق منظومه های حماسی با نام عمومیِ «حملة حیدری» شد. منظومه هایی که به طور معمول، موضوع و محتوای آن ها به زندگی پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع)، رویدادهای صدر اسلام و جنگ های حضرت علی (ع) مربوط می شد. این دسته از منظومه ها در تاریخ حماسه های مذهبی فارسی جایگاهی ویژه دارد. سروده هایی تحت عنوان حمله حیدری، از سدة 12 ق، با منظومة «حملة حیدری» سروده باذل مشهدی آغاز شد و در فاصله یک قرن پس از وی، چندین نفر به تقلید از او، به خلق آثاری تحت همین عنوان (حملة حیدری) پرداختند که آخرین ایشان، لطف الله قاجار متخلص به «مجنون» بود. نوشتة حاضر در پی آن است، که باختصار به زندگی و آثار میرزا ابوطالب اصفهانی، به عنوان آغازگر سرایش منظومه های حماسی – دینی بپردازد و سپس تأثیر او را در استمرار سرودن منظومه های حماسی – دینی و ایجاد سنّتی به نام «حمله سرایی» در شعر فارسی مورد توجه قرار دهد.