مطالب مرتبط با کلیدواژه

رابطه ی مادر - کودک


۱.

بررسی اثربخشی رویکرد تلفیقی (فرزندپروری مثبت و رفتار درمانی) به شیوه گروهی بر بهبود ارتباط مادر-کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار درمانی رویکرد تلفیقی فرزندپروری مثبت رابطه ی مادر - کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۰ تعداد دانلود : ۷۸۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رویکرد تلفیقی( فرزندپروری مثبت و رفتار درمانی) به شیوه گروهی بر بهبود ارتباط مادر-کودک انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری مادران مقطع ابتدایی پسرانه اصفهان بودند. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. پرسشنامه ی رابطه مادر-کودک توسط مادران تکمیل شد و 30 نفر که نمره پایین تری به دست آوردند، به طور تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در 6 جلسه آموزشی 90 دقیقه ای شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند. داده ها با نرم افزار SPSS و روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که روش تلفیقی به طور معناداری منجر به بهبود رابطه ی مادر-کودک در ابعاد تعارض و وابستگی شده است اما در رابطه مثبت مادر-کودک تفاوت معنی داری بین گروه کنترل و آزمایش مشاهده نشد. نتایج بعد از 2 ماه پیگیری در بعد وابستگی همچنان پایدار بودند، اما در بعد تعارض تفاوت معنی دار بین گروه کنترل و آزمایش از بین رفته بود. بنابراین آموزش مادران بر اساس رویکرد تلفیقی، روش مناسبی برای بهبود ارتباط مادر- کودک می باشد.
۲.

رابطه خلق، دلبستگی مادر و مشکلات آموزشی و رفتاری فرزندان با میانجی گری رابطه ی والد-کودک

کلیدواژه‌ها: خلق دلبستگی رابطه ی مادر - کودک مشکلات آموزشی و رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۳۸۷
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خلق و دلبستگی مادر و مشکلات آموزشی و رفتاری فرزندان با میانجی گری رابطه ی مادر-کودک در کودکان 6 تا 12 سال بود. مطالعه به روش همبستگی و با نمونه گیری در دسترس انجام شد. از بین جامعه مورد مطالعه که شامل مادران کودکانی بودند که فرزندان آنها در فعالیت های فوق برنامه شهر کرج( رجائی شهر) مشارکت داشتند تعداد 214 مادر به پرسشنامه ارزیابی رابطه مادر-کودک راس (1961)؛ دلبستگی کولینز و رید (1990)؛ استرس، اضطراب و افسردگی لویباند و لویباند (1998)؛ و مشکلات رفتاری راتر (1964) پاسخ دادند. یافته های پژوهش به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. نتایج نشان داد دو متغیر خلق و دلبستگی مادر به طور مستقیم با مشکلات آموزشی و رفتاری فرزندان رابطه معناداری دارند. این در حالی است که متغیر میانجی یعنی رابطه مادر–فرزند ارتباط معنا داری با مشکلات آموزشی و رفتاری کودکان ندارد. در ضمن دو متغیر مطرح شده توانسته اند 55 درصد از مشکلات آموزشی و رفتاری کودکان را تبیین نمایند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که از جمله عوامل موثر در مداخلات در کاهش مشکلات آموزشی و رفتاری فرزندان، علاوه بر مهارت های فرزند پروری، مداخله جهت بهبود خلق و مشکلات دلبستگی مادران می باشد.
۳.

اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت و فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر-کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فرزندپروری مثبت آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی رابطه ی مادر - کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۵
زمینه: رابطه مادر-کودک یکی از عوامل مهم برای رشد کودک محسوب می شود. تاکنون اثربخشی شیوه های آموزشی مختلفی بر رابطه مادر و کودک انجام شده است ولی تاکنون مطالعه ای به بررسی مقایسه دو رویکرد پرکاربرد در این زمینه که می تواند به تدابیر عملی برای بهبود روابط مادر-کودک و ارتقای سلامت روانی کودکان منجر شود نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر-کودک انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران و کودکان با مشکلات رفتاری مراجعه کننده به کلینیک های آگاه، آفرینش و نیمرخ شهر شیراز در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 40 نفر از مادران وکودکان بودند که با توجه به ملاک های ورود و خروج به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (فرزندپروری مثبت و فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی) جایگزین شدند. پس از افت نمونه، ۱۵ مادر در گروه فرزندپروری مثبت و ۱۸ مادر در گروه فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی باقی مانند. شرکت کنندگان قبل و پس از آموزش پرسشنامه رابطه کودک- والد (پیانتا، ۱۹۹۲) را تکمیل کردند. یافته های پژوهش با استفاده نرم افزار SPSS-23 و با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش های فرزندپروری مثبت و فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر-کودک اثربخش هستند (001/0 >P). نتایج آزمون های تعقیبی شفه نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی در مقایسه آموزش فرزندپروری مثبت تأثیر بیشتری بر بهبود رابطه مادر-کودک داشت (001/0 >P). نتیجه گیری: این نتایج می توانند به والدین و متخصصان روانشناسی کمک کنند تا روش های بهتری را برای پرورش و پشتیبانی از کودکان انتخاب کنند و روابط خانوادگی سالم تری را تقویت نمایند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت درمانگران می توانند به منظور اثربخشی بیشتر، از میان این دو آموزش، آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی را به منظور بهبود رابطه مادر-کودک انتخاب کنند.