مطالب مرتبط با کلیدواژه

عُجبُ الذَنَب


۱.

رویکردی انتقادی به شیخیه در تطبیق هورقلیا بر عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برزخ خیال شیخیه هورقلیا مثال منفصل و متصل مدهامتان صورخیالی عُجبُ الذَنَب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۵ تعداد دانلود : ۸۹۳
شیخیه هورقلیا را مرتبه ای از عوالم وجود دانسته که نسبت به عالم ماده از لطافت بیشتری برخوردار است. از نظر شیخیه، در عالم هورقلیا هر چند که اجسام وجود دارند، شفافیت و لطافت آن اجسام نسبت به اجسام عالم ماده بیشتر است. آنها این عالم را همان عالم مثال منفصل دانسته اند. به دلیل عدم هماهنگی در اندیشة شیخیه، جایگاه عالم هورقلیا گاه بین عالم ملک و عالم ملکوت و گاه بین عالم ملک و عالم جبروت معرفی شده است. شیخیه باتفکیک جسم از جسد برای انسان چهار بدن لحاظ کرده اند که برخی مربوط به عالم ملک و برخی مربوط به عالم هورقلیا هستند. جسد دوم انسان، از اقسام چهارگانة بدن او، که مربوط به عالم هورقلیاست همان چیزی است که در احادیث تحت عنوان «عُجبُ الذنَب» و در فلسفة ملاصدرا تحت عنوان «قوة خیال» از آن یاد شده است. مقالة پیش رو بر آن است ضمن تبیین دیدگاه شیخیه در مورد عالم هورقلیا و جسد هورقلیایی، صحت و سقم تطبیق آنها را بر عالم مثال منفصل و مثال متصل بررسی نماید.
۲.

بررسی و تحلیل کلامی- فلسفی بازسازی بدن آدمی در آخرت (با التفات به مسئله "عَجبُ الذَّنب")(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عُجبُ الذَنَب بازسازی بدن معاد جسمانی متکلمان فلاسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
سخن پیرامون چگونگی بازسازی بدن در آخرت همیشه از مباحث چالش برانگیز و مهم در میان پیروان ادیان آسمانی، متکلمان و فلاسفه دین باور بوده است. لذا هدف از انجام این تحقیق ارائه تبیین فلسفی و کلامی از حدیث معروف به عجب الذنب است، بدین مضمون که پس از مرگ انسان همه اجزای بدن مادی از بین می رود مگر عجب الذنب که همانا آخرین مهره ستون فقرات است و از همین عضو مادی است که بدن اخروی آدمی پدید می آید. تا بتوان از این طریق به بیان یکی از قطعات پازل معاد جسمانی که همانا چگونگی بازسازی بدن در آخرت است، پرداخت لذا برای رسیدن به چنین مقصودی سعی شده تا از طریق روش کتابخانه ای دیدگاه های متکلمانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی، غزالی و.. و از فلاسفه به نظرات ابن سینا، ملاصدرا و... بپردازیم که نتیجه برآمده از بررسی ها حاکی از قبول ظاهر محتوای حدیث مبنی برحشر بدن عنصری در قیامت از جانب متکلمان مسلمان و عدم پذیرش حدیث از سوی فلاسفه ای همچون ابن سینا و نیز تأویل حدیث و توجه به باطن آن از سوی ملاصدرا است که تمام این دیدگاه ها ربط وثیقی به چارچوب های فکریشان داشته است.