مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
اثربخشی اجتماعی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش فرضیه هایی در مورد بی تفاوتی اجتماعی در شهر تهران به آزمون نهاده شد. اهداف این پژوهش، شناسایی چگونگی پدیده یادشده در جامعه آماری، و سنجش همبستگی آن با برخی متغیرهای موثر به منظور سنجش میزان اثر گذاری هر یک از آنها بر بی تفاوتی اجتماعی بود. با روش پیمایش، و اجرای ابزار پژوهش بر روی نمونه ای با حجم850 نفر در شهر تهران یافته ها نشان داد؛ میان متغیرهای قومیت، شغل، و تحصیلات از صفات زمینه ای تفاوت وجود دارد و بین تمامی متغیرهای مستقل اصلی، یعنی؛ بی هنجاری(آنومی)، اعتماد اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، رضایت اجتماعی، محرومیت نسبی، فردگرایی، تحلیل هزینه-پاداش، و التزام مدنی با بی تفاوتی اجتماعی رابطه معنی داری بدست آمد. در نتایج حاصل از تحلیل چندگانه، مشخص شد که حدود 40/0 درصد تغییرات در بی تفاوتی اجتماعی به وسیله مجموع پنج متغیر مستقل قابل تبیین است. بر اساس یافته های بدست آمده در این مطالعه، می توان استنتاج کرد که بی تفاوتی اجتماعی در شهروندان تهرانی در میزانی بالاتر از حد متوسط وجود دارد و سطح آن به ترتیب با نوسانات پنج متغیر التزام مدنی، فردگرایی، بی هنجاری، رضایت اجتماعی، و محرومیت نسبی تغییر می کند.
مؤلفه های اجتماعی - فرهنگی و بی اعتنایی اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه های کردستان و پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
بی اعتنایی اجتماعی حلقة حایل دوگانگی توسعه توسعه نیافتگی در جوامع مدرن است. بی اعتنایی نوعی تلقی بدبینانه و احساس بدگمانی، حالتی انزواگرایانه، روندی منفعلانه، و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی است. از این رو، از منظر آسیب شناختی، بی اعتنایی نوعی بیماری اجتماعی شناخته می شود. اهمیت مطالعة بی اعتنایی اجتماعی در پیامدهای نامناسب آن در مسیر توسعه است. از این رو، پژوهش حاضر با نگاهی جامعه شناختی و با استفاده از نظریه های پیلیاوین، لاتانه و دارلی، آگوستین پوندس، ملوین سیمن، و پژوهشگران دیگر در پی مطالعة بی اعتنایی اجتماعی بین دانشجویان و سنجش عناصر تبیین کنندة آن است. روش پژوهش توصیفی غیرآزمایشگاهی از نوع همبستگی و با استفاده از تکنیک پیمایش است. جامعة آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه کردستان (7500 نفر) و دانشگاه پیام نور مرکز سنندج (7110 نفر) تشکیل دادند. حجم نمونه 374 بود که بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای، متناسب با حجم، مطالعه شد. نتایج آزمون فرضیه ها بیانگر این است که بین متغیر بیگانگی اجتماعی و میزان بی اعتنایی اجتماعی دانشجویان رابطة معنادار و مستقیم و بین متغیرهای اثربخشی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و رضایت اجتماعی و میزان بی اعتنایی اجتماعی دانشجویان رابطة معنادار و معکوسی وجود دارد. میزان بی اعتنایی اجتماعی دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. همچنین، نتیجة تحلیل رگرسیونی بیانگر این است که متغیرهای بیگانگی اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، و اعتماد اجتماعی 42 درصد از واریانس بی اعتنایی اجتماعی دانشجویان دانشگاه های مورد مطالعه را تبیین می کند. در این مدل مهم ترین و تأثیرگذارترین عاملْ متغیر بیگانگی اجتماعی است. این عامل 44 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند.
مطالعه ی بی تفاوتی اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با در نظر داشتن ضرورت و اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر بی تفاوتی اجتماعی به عنوان یک مسأله ی اجتماعی در میان شهروندان تهرانی با بهره گیری از یک چارچوب نظری تلفیقی و تدوین الگوی نظری آغازین، موضوع را مطالعه کرده است و فرضیه هایی چند را به آزمون نهاد. اهداف این پژوهش شناسایی علمی و تجربی بی تفاوتی اجتماعی و سنجش همبستگی آن با متغیرهای زمینه ای و هشت متغیر مستقل اجتماعی به منظور تعیین میزان اثرگذاری هر یک از آ ن ها بر بی تفاوتی اجتماعی بود. با روش پیمایشی بررسی ها بر روی نمونه ای با حجم 850 نفر از شهروندان 18 سال به بالای شهر تهران در سال 1387 انجام و میان متغیرهای قومیت، شغل، و تحصیلات از صفات زمینه ای تفاوت مشاهده شد و بین تمامی متغیرهای مستقل اصلی یعنی؛ بی هنجاری (آنومی)، اعتماد اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، رضایت اجتماعی، محرومیت نسبی، فردگرایی، تحلیل هزینه پاداش، و التزام مدنی رابطه ی معنی داری بدست آمد. ضمناً در نتیجه ی تحلیل های چندمتغیره، فرض وجود رابطه بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته در سطح معنی داری بیش از 99% اطمینان تایید و مشخص شد که حدود 40/0 درصد تغییرات در بی تفاوتی اجتماعی به وسیله ی مجموع پنج متغیر مستقلِ التزام مدنی، فردگرایی، بی هنجاری، رضایت اجتماعی، و محرومیت نسبی قابل تبیین است. در پایان، الگوی نظری تبیینی تدوین شده در چارچوب نظری با نتایج پایانی بازبینی شد و تدوین گردید و مدل تحلیلی نهایی ارایه شد. از آن جایی که نتایج تجربی حاصله نشانگر آن بود که بی تفاوتی اجتماعی در شهروندان تهرانی در میزانی بالاتر از حد متوسط وجود دارد و سطح آن به ترتیب با نوسانات پنج متغیر یادشده تغییر می کند و این تغییرات قابلیت پیش بینی به وسیله ی این عوامل را دارد
شناسایی عوامل مؤثر بی تفاوتی اجتماعیدر بین دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات جامعه شناسی غالباً از بی تفاوتی اجتماعی به عنوان پدیده ای آسیب شناختی، نوعی بیماری اجتماعی، مانعی در راه مشارکت و توسعه و از عوارض شهرنشینی در عصر جدید یاد می شود. هر برنامه ریزی معطوف به توسعه اعم از اینکه آن برنامه در سطح منطقه ای باشد یا ملی بدون مشارکت فعال نیروهای تربیت شده، علمی و کارآمد مقدور نیست. هدف کلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر بی تفاوتی اجتماعی در بین جوانان است که با استفاده از روش پیمایشی در دانشگاه محقق اردبیلی با حجم نمونه آماری 369 نفر انجام گرفته است. یافته ها نشان داد؛ میان متغیرهای سن، گروه تحصیلی و پایگاه اجتماعی اقتصادی با بی تفاوتی اجتماعی رابطه آماری معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای؛ بیگانگی اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، محرومیت نسبی، تحلیل هزینه پاداش و ادراک عدالت با بی تفاوتی اجتماعی رابطه آماری معنی دار دارند. در نتایج حاصل از تحلیل چندگانه مشخص شد که سه متغیر بیگانگی اجتماعی، تحلیل هزینه پاداش و ادراک عدالت حدود 29 درصد تغییرات در بی تفاوتی اجتماعی به وسیله این سه متغیر مستقل تبیین می شود.
عوامل اجتماعی مؤثر بر بیگانگی اجتماعی زنان شاغل شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
83 - 99
این پژوهش با تکیه بر نظریه نظم اجتماعی و نیز نظریه انتقادی، به بررسی تأثیر عوامل اجتماعی مؤثر بر بیگانگی اجتماعی زنان پرداخته است. تحقیق حاضر، پیمایشی و از حیث معیار اجرایی، کاربردی است. جمعیت آماری پژوهش، زنان شاغل شهر خرم آباد بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ها برابر با 310 نفر است. با توزیع پرسشنامه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نتایج نشان داد که بیگانگی اجتماعی به ویژه در گروه شاغلان بخش اداری و دفتری و نیز در میان افراد دارای تحصیلات کمتر در سطح بالایی قرار دارد. هم چنین ارتباط معنادار بین میزان اثربخشی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رضایت اجتماعی و میزان تجربه تعارض نقش با میزان بیگانگی اجتماعی تأیید شد و نهایتاً نتایج تحقیق نشان داد که براساس ضریب بتا و تحلیل مسیر میزان 62 درصد از تغییرات بیگانگی اجتماعی زنان توسط متغیرهای مستقل تحقیق تبیین می شود.