مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
احمد کسروی
حوزههای تخصصی:
روابط عارف قزوینی در جایگاه «شاعر ملی ایران» با برخی از نامدارترین چهره های عصر خویش و فراز و نشیب این مناسبات و دگرگونی آرای عارف درباره ی برخی از آنها، روحیات و عقاید او را به روشنی آینگی می کند. بدبینی، سوءظن، واکنش های عصبی و پرخاشگرانه که با حساسیت و صداقت بسیار در آمیخته، اساس شخصیت و مواجهه ی عارف با دیگران را شکل می دهد؛ هم از این روست که دوستی ها و دشمنی های عارف گذرا و متزلزل است و موجبات انزوا و مردم گریزی او از یک سو و آزردگی و کدورت دوستانش از سوی دیگر را فراهم می آورد. بر این همه باید روحیه ی انقلابیِ یک سونگر و میهن پرستی بی مرزِ عارف و نگاه اغراق آمیزِ حاصل از این اندیشه ها را نیز افزود که منشِ دشمن تراش او را تشدید کرده است.
این مقاله از خلال نامه ها، خاطرات و دیگر نوشته های عارف، آرای او را درباره ی حسن تقی زاده، اشرف الدین گیلانی، احمد کسروی، ملک الشعرای بهار، وحید دستگردی و رضاخان بیان می دارد و ریشه های نزاع و خصومت میان عارف و آنان را به بحث می گذارد و از این رهگذر علل تنهایی و انزوای محبوب ترین شاعر عصر مشروطه در دهه ی پایانی زندگی اش را عیان می کند.
سقوط رضاشاه و تحول دولت در آثار کسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
245 - 269
حوزههای تخصصی:
وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران به بهانه حضور نیروهای آلمانی، پیامدهای ناگواری داشت. پایان دولت رضاشاهی به معنای شروع دوره جدیدی بود که در آن دیگر از اقتدار مطلق خبری نبود. وخیم تر شدن شرایط کشور، متفکران ایرانی را به تأمل درباره ایران برای دوران پسارضاشاه برانگیخت. یکی از آن ها احمد کسروی بود. او باتوجه به حضور چندین ساله اش در عرصه سیاست ایران و تجربه های زیسته اش، به بازسازی نظریه دولت در دوران پس از رضاشاه دست یازید. از این رو پرسش این مقاله، چیستی مختصات دولت پسارضاشاهی در اندیشه کسروی است. برای پاسخ به این پرسش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، نوشته های کسروی در بازه زمانی 1321 تا 1324 مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که کسروی با در نظر گرفتن شرایط موجود با رویکردی واقع گرایانه، دولتی نخبه گرا را بر گزیده و با یادآوری آنچه در مشروطه و دوره رضاشاه روی داده بود بی طرفی در روابط خارجی، شکل دهی به ارتشی مستقل، تلاش برای آگاه سازی مردم و در نظر گرفتن شرایط فرهنگی ایران در قانونگذاری را از وظایف این دولت نخبه گرا می داند.
جایگاه تاریخی گرجی های شوشتر در منابع تاریخ نگاری
حوزههای تخصصی:
تاریخ محلی یکی از شاخه های تاریخ نگاری محسوب می شود که در ایران سابقه طولانی دارد مثلاً کتاب تاریخ سیستان و کتاب تاریخ بخارا از جمله نخستین تاریخ نگاری های محلی در ایران محسوب می شود. ارزش یک کتاب تاریخی، به منزله منبعی تاریخی، مشروط به قدمت و نزدیک بودن به زمان رویدادهای توصیف شده یا استفاده از آثار قدیمی است که به صورت دیگر حفظ نشده است. پاره ای از متقدم ترین تاریخ نگاران از آن جهت حائز اهمیت هستند که برای نخستین بار از اطلاعات ویژه ای را برای ما ثبت می کنند. در زمینه تاریخ گرجی های شوشتر، کتاب تذکره شوشتر نوشته سیدعبدالله جزایری از نخستین کتاب هایی است که اطلاعات جامع و کاملی در این زمینه ارائه می دهد به طوری که بیش از یک سوم این کتاب در زمینه تاریخ نگاری گرجی های شوشتر است. در این پژوهش به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که تاریخ نگاران ملی و محلی چه اندازه به تاریخ گرجی های شوشتر پرداخته اند؟ پاسخ این پژوهش بر این استوار است که کتاب تذکره شوشتر از نخستین و مهم ترین منابعی است که به صورت کاملاً تخصصی به تاریخ گرجیان شوشتر پرداخته است و سایر نویسندگان، از مطالب این کتاب بهره برده اند.
ملاحظاتی در نقد کسروی بر غزلیات حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر رویکردی است به کتاب «حافظ چه می گوید؟» نوشته احمد کسروی، که در آن به اعتراض و انتقاد از شخصیت و شعر حافظ، زبان گشوده همه ستایش هایی که از حافظ شده مایه گمراهی ایرانیان دانسته و گفته های حافظ را در هم و پریشان خوانده و با نوشتن این کتاب، به گفته خود، کوشیده تا زحمت ایرانیان را کم کند و چاره ای برای گمراهی شان بیندیشد. در این مقاله نگارنده با توجّه به مرقومات موجود در نقد کتاب مذکور و گزینش چند شعر حافظ که مدّ نظر آن کتاب است، با تکیه بر شروح معتبر دیوان حافظ، این غزل ها را بررسی کرده تا ثابت کند که گزینش حافظ در وزن و قافیه و واژه و محتوا و موضوع اشعار خود به هیچ وجه صدفه و اتّفاق نبوده و خود می دانسته چه می گوید و چه اراده کرده لذا چنان داوری های سرسری و عجولانه، بدون معرفت واقعی از خود حافظ و شعر و زبان او، نه خدشه ای بر پیکر مادّی و معنوی حافظ و کلامش وارد می آورد و نه چهره جهانی او را در چشم دوستدارانش مکدّر می کند. اشعارش همه دارای معانی عمیق و قابل توجیه و تفسیر و ناگفته ها درباره او همچنان بسیار است.
احمد کسروی و ادعای پیامبری؛ بازاندیشی در آرا و نظرات مخالفان و منتقدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
187 - 206
حوزههای تخصصی:
فضای سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ به رشد و تضاد افکار انجامید. در این برهه احزاب سیاسی سعی در پیشبرد اهداف خود داشتند. حزب باهماد آزادگان در سال ۱۳۲۰ تأسیس شد و احمد کسروی مؤسس آن به یکی از چهره های بحث برانگیز تبدیل گردید. کسروی با نگارش کتاب آیین در سال ۱۳۱۱ و سپس تأسیس مجله پیمان در سال ۱۳۱۲، در راه اصلاحات قدم گذاشت. تفسیر کسروی از دین با نام پاکدینی و انتشار کتاب ورجاوند بنیاد فصلی جدید در تحقیقات او گشود. کسروی، چه در سال های فعالیت و چه پس از مرگ، از سوی منتقدین و مخالفان به عنوان پیامبری نوظهور در ایران معاصر معرفی شد. در پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی تبیینی به این سؤال می پردازیم که آیا کسروی ادعای پیامبری داشت؟ و چرا مخالفان او را در مقام مدعی پیامبری نشاندند؟ براساس یافته های پژوهش، کسروی هیچ گاه مدعی پیامبری نبود، اما برداشت متفاوت او از قرآن که با تناقض هایی همراه بود و معرفی ورجاوند بنیاد به عنوان کتاب راهنما، انتقادهایی را در پی داشت. در این بین شکست نواب صفوی در مناظره و انتشار اعلامیه ای در باب ادعای پیامبری کسروی، همگان را متوجه آرای دینی او کرد. بنابراین، با توجه به انفعال نهادهای دینی در چگونگی مواجهه با گفتمان کسروی، اتهام ادعای پیامبری بر پایه تحلیل و تفسیر سخنان او، مورد پذیرش بخشی از جامعه قرار گرفت. تشکیل گروه رزمنده، تندخویی و افزایش مشغله نویسندگی کسروی که فرصت بازاندیشی در آرایش را به او نداد و برداشت ناقص و یک سویه مخالفان موجب افزایش اتهام ها شد و در نتیجه بخشی از منتقدان او را مدعی پیامبری دانستند.
کاربست نظریه روانکاوی کارن هورنای در تحلیل شخصیت احمد کسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد کسروی از بحث برانگیزترین شخصیت های تاریخ معاصر ایران بود. بسیاری از کنش های او مغایر با عرف جامعه بود و پژوهش های وی جنبه ی ساختارشکن داشت. از این روی بررسی روانشناسی شخصیت وی می تواند به تببین کنش های او در عرصه های مختلف مدد رساند. بنابراین مقاله ی حاضر با تأکید بر بازشناسی تأثیر شرایط اجتماعی و خانوادگی احمد کسروی در دوران کودکی، به بررسی کنش های او در عرصه های سیاسی، دینی، اجتماعی و تاریخ نگاری در بزرگسالی می پردازد. تحقیق حاضر با روش تاریخی و بر پایه نشریات پیمان و پرچم به بررسی سوانح احوال و افکار کسروی پرداخته است. همچنین از چارچوب مفهومی نظریات کارن هورنای در تحلیل شخصیت کسروی بهره گرفته است که طبق نظریات وی مهمترین عوامل در رشد شخصیت، شرایط خانوادگی و اجتماعی در دوره کودکی است. بر اساس تحقیق حاضر محبت و التفاط بیش از حد خانواده و انزوا از همسالان و شرایط اجتماعی و فرهنگی وقت جامعه، سبب شکل گیری نوعی اضطراب بنیادی در شخصیت کسروی شد و بخش مهمی از تبلور آن را در پرخاش و انزوا نسبت به دیگران و تکوین خودانگاره ی آرمانی در وی می توان مشاهده نمود.