مطالب مرتبط با کلیدواژه

دوبووار


۱.

روان کاوی، انسان شناسی و رویکرد فلسفی؛ رهیافت های نظری موثر در تکوین مفهوم اجتماعی جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان کاوی انسان شناسی دیدگاه های کنش پارسونز دوبووار جنسیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۷۵
هدف:این پژوهش به هدف شناسایی و توصیف نخستین رویکردهای نظری در روند شکل گیری مفهوم جنسیت صورت گرفته است و نشان می دهد که تمایز مفهومی جنس و جنسیت مبتنی بر بستر اندیشه غرب در یک دوره 70 ساله شکل گرفته است.روش شناسی-پژوهش با منظر نظری دیرینه شناسی فوکو، روند شکل گیری و نخستین ظهوراتِ شکل گیری مفهوم جنسیت را تا بستر سازنده آن پیگیری می کند و نشان می دهد که برایند چه نیروها، نظریه ها و روابطی، مفهوم جنسیت را سازمان دهی کرده است. دیرینه شناسی بر محور مفهوم «امکان» است. به این معنا که پس از کشف نخستین ظهورات تاریخی یک پدیده در پی پاسخ به این سوال است که چگونه این ایده امکان ظهور یافته است؟یافته ها-بررسی توصیف و تحلیل اندیشه های فمینیستی، روانکاوی، فلسفی و دیدگاه های کنش پارسونز نشان می دهد، یافته های انسان شناسی و مفاهیم فرویدی نقطه کانونی در بحث های جنسیت بوده و بسان حلقه متصله ای سایر اندیشه ها در باب مسائل جنسیت را به هم وصل می کند. الگوی ساختار خویشاوندی در دیدگاه استروس و اصطلاح مبادله زنان به خوبی در ادبیات فمینیستی قبل و بعد از اوکلی نقش مهمی ایفا می کند. رویکردهای فلسفی دوبوار نیز اگر چه در سنت نظری هایدگری فهم می شود اما تاثیرپذیری از انسان شناسی در شکل گیری دیدگاه دوبوار نقش مهمی ایفا می کند. برایند این نظریه ها زمینه ساز تمایزات مفهومی در آرای آن اوکلی و تفکیک مفهوم جنس از جنسیت می شود. اگرچه مفاهیم نقش و پایگاه پارسونزی و اخلاف او نیز بر این بستر نظری بار می شود و نقش های جنسیتی و وابستگی آن به موقعیت های اجتماعی دو جنس را برجسته می سازد. لاکان نیز با بهره گیری از ادبیات فرویدی و استروس دیدگاه های تازه تری در بحث جنسیت خلق می کند و ایریگاری با نقد اندیشه های سنتی روان کاو و فلسفه، پاسخ های جدیدتری به تفاوت های جنسیتی دارد. در نهایت این که دیدگاه های روان کاوی فروید، لاکان و لوی استروس با رویکرد انسان شناسی سهم عمده ای در روند برساخت گی جنسیت داشته و موجب شد تا این اندیشه را که نابرابری های جنسی واقعیتی طبیعی و غیرقابل تغییر است از اعتبار بیندازد
۲.

جنسیت، بدنمندی و امکان های پدیدارشناسی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی فمینیستی مرلوپونتی دوبووار بدنمندی آلکوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
حدود پنج دهه است که پدیدارشناسی فمینیستی به عنوان یکی از حوزه های جدید و متاخر در سنت پدیدارشناسی، به بازاندیشی در مبانی این مکتب پرداخته و اکنون به عنوان یک حوزه مستقل و مهم شناخته می شود. این جریان که آغازش به سیمون دوبووار نسبت داده می شود، بر پایه خوانش پدیدارشناسی ادراک موریس مرلوپونتی و پتانسیل های موجود در آن شکل گرفته است. با انحراف از سنت هوسرلی، این رویکرد به طور خاص بر سوژه بدنمند متمرکز شده و موضوعاتی مانند جنسیت و تفاوت جنسی را در کانون توجه خود قرار می دهد. مقاله حاضر تلاشی است برای بررسی شکل گیری و روندهای برجسته در این حوزه، با تمرکز دقیق بر نکات نظری و روش شناختی آن. نتایج مطالعه نشان می دهد که رویکرد غالب در این زمینه متعلق به نظریه پردازان فمینیست در سنت ساختارگرایی و پساساختاری است. همچنین، نقدهای درونی در این حوزه به دنبال بازیابی جایگاه تجربه در تولید دانش و همچنین پرداختن به جنبه های غیرگفتمانی آن بوده اند.