مطالب مرتبط با کلیدواژه

دموکراسی رایزنانه


۱.

مقایسة امر سیاسی و جامعة سیاسی مطلوب در اندیشة هابرماس و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست هابرماس امر سیاسی جامعة سیاسی دموکراسی رایزنانه دموکراسی مجادله ای موفه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری نظریه های متاخر در جامعه شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۳۴ تعداد دانلود : ۸۷۱
در سال های اخیر دو نظریة رقیب، دموکراسی رایزنانة هابرماس و دموکراسی مجادله ای موفه، خود را به عنوان بدیلی برای دموکراسی لیبرال طرح کرده اند. به نظر می رسد هر نظریة سیاسی بر تعریفی از امر سیاسی و متناسب با آن جامعة سیاسی مطلوب بنا شده است. بر این اساس، می توان این پرسش ها را طرح کرد: هابرماس و موفه امر سیاسی را چگونه تعریف می کنند؟ و، متناسب با این تعاریف، جامعه سیاسی مطلوب آنان چه ویژگی هایی می یابد؟ به نظر می رسد هابرماس امر سیاسی را کنش زبانی میان سوژه های عقلانی اخلاقی در عرصة عمومی به منظور دست یابی به مفاهمه می داند. بر اساس این تعریف، جامعة سیاسی اجماعی شکل خواهد گرفت که نه تنها روابط عقلانی اخلاقی، خودآیینی، و مصالحه بر آن حاکم خواهد بود، بلکه وحدت جای تعدد و تکثر را خواهد گرفت. در مقابل، موفه امر سیاسی را کنش خصومت آمیز میان سوژه های متعارض در بستر اجتماعی می داند. بر اساس این تعریف، جامعة سیاسی مجادله آمیزی بر مبنای منطق هژمونی شکل می گیرد که در آن عنصر دشمنی به مخالفت بدل می شود. روش این پژوهش هرمنوتیک متن محور است.
۲.

دموکراسی رایزنانه؛ جنبش های اجتماعی و حوزه عمومی جهانی (با تأکید بر نظریه عقلانیت ارتباطی هابرماس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنبش های اجتماعی حوزه عمومی دموکراسی رایزنانه عقلانیت ارتباطی هابرماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۶۲۴
دموکراسی، بی تردید، عرصه عمومی فعالیت های انسانی است؛ چراکه انسان ها در این حوزه به تعامل با یکدیگر می پردازند و درخواست ها و علاقه مندی های خود را بیان می کنند. جنبش های اجتماعی که بیان کننده تقاضاهای مردمی هستند، در همین عرصه عمومی شکل می گیرند و به فعالیت می پردازند. این پژوهش به دنبال بررسی و ارزیابی میزان تأثیراتی است که عقلانیت ارتباطی نظریه هابرماس، بر شیوه فعالیت و سازماندهی جنبش های اجتماعی نوین و نیز نوع روش ها، راهبردها و استراتژی های اتخاذشده آن ها برای دستیابی به اهدافشان دارد. با توجه به جهان گستر بودن اهداف، هم از منظر دموکراسی رایزنانه هابرماس، و هم از نگاه جنبش های اجتماعی جدید، و نیز با توجه به شیوه مفاهمه ای و گفتگوییِ هردو طرف، می توان هماهنگی ها و سنخیت های قابل ملاحظه ای را میان این دو مشاهده کرد. استدلال نوشتار حاضر این است که جنبش های اجتماعی جدید مانند جنبش سبز (محیط زیست گرایی)، خلع سلاح و...، با اقتباس از شیوه دموکراسی رایزنانه هابرماس، چه در سطح عمل و چه در سطح نظر، از این نظریه متأثر شده اند. در ادامه تلاش می گردد جنبه های متفاوت این رابطه، با تأکید بر دو جنبش سبز و وال استریت به تصویر کشیده شود. روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علّی و روش تحلیل، توصیفی_ تبیینی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسنادی است.