مطالب مرتبط با کلیدواژه

مطالعات علم و فناوری


۱.

مطالعه تطبیقی ساختار و محتوای رشته «علم، فناوری و جامعه» در دانشگاه های منتخب جهان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشته علم و فناوری مطالعات علم و فناوری مطالعه تطبیقی مدل بردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۵
دردهه 1970 میلادی نیاز دانشمندان علوم اجتماعی و علوم انسانی برای بررسی تاثیر علم و فناوری بر زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع، باعث شکل گیری فضایی مشترک برای همکاری دانشمندان در حوزه های مختلف شد و در ادامه باعث شکل گیری رشته «علم، فناوری و جامعه» شد. هدف این پژوهش مطالعه و بررسی برنامه درسی این رشته در دانشگاه های منتخب و نوآفرینی آن در دانشگاه های ایران است. روش پژوهش، پژوهشِ تطبیقی بر اساس مدل بِرِدی است. نمونه آماری شامل پنج دانشگاه از امریکا، سه دانشگاه از اروپا و از آسیا و استرالیا هر کدام یک دانشگاه و همچنین چهار نهاد علمی از ایران است که به روش نمونه برداری هدفمند انتخاب شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده تفاوت های فاحش از نظر محتوایی در دانشگاه های ایران با سایر دانشگاه های منتخب است. درپایان، با توجه به یافته های پژوهش، دلالت هایی سیاستی برای اصلاح ساختار و محتوای این رشته در ایران ارائه شده است.
۲.

چه باشد آنچه خوانندش اُنتولوژی: تلاشی برای معادل گزینیِ یک مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۴
: برای اصطلاح «اُنتولوژی» مأخوذ از فلسفه، معادل های مختلفی در متون غیرفلسفی (هوش مصنوعی، علوم اطلاعات، وب معنایی و جز آن) انتخاب شده است. گذشته از انتخاب شکل آوانگاری شده این اصطلاح، نگاهی به معادل ها نمایانگر آشفتگی واژگانی برای هر دو بخش آن («هستی» و هستان» در قسمت نخست، و « شناسی»، « نگاری» و «نگاشت» در قسمت دوم) است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود این آشفتگی، چرایی انتخاب معادل های مختلف، و سرانجام، رسیدن به معادلی مناسب، دقیق و مستند است. برای تعیین وضعیت و نیز درستی معادل های اُنتولوژی از روش سندی-کتابخانه ای به شیوه کمّی و کیفی استفاده شد. در این راستا دو نوع متن کاویده شد: 1) متون غیرفلسفی فارسی تألیفی یا ترجمه ای با موضوع اُنتولوژی در حوزه هایی چون هوش مصنوعی، علوم اطلاعات، وب معنایی و 2) متون فلسفی دربردارنده آرای «مارتین هایدگر» درباره هستی . با بررسی 112 متن فارسی غیرفلسفی، نتیجه قابل انتظارِ اختصاص بیش از نیمی از معادل ها به «هستی شناسی» به دست آمد که ترجمه دقیق «اُنتولوژی» است، اما سیر نزولی انتخاب این معادل و تمایل بیشتر نگارندگان به استفاده از «هستان شناسی» و «هستان نگاری» در سال های اخیر، نشانگر درک تفاوت معنای این مفهوم در دو حوزه فلسفی و غیرفلسفی است؛ اما اغلبِ نگارندگان متون فارسی، از اشاره کوتاهی به این مضمون که «هستی شناسی» از فلسفه آمده، فراتر نرفته و انگشت شمار، سببِ انتخاب معادل را بیان کرده اند. در مورد قسمت دوم اصطلاح، دلایل «حرّی»، «فدایی» و «لینچ» تردیدی در پذیرش «نگاری» و ترجیح آن بر «شناسی» باقی نمی گذارد. اما درباره قسمت اول اصطلاح، با توجه به تأکید «هایدگر» بر تفاوت «هستی یا وجود» در فلسفه با «هستنده یا موجود » در علم، همچنین، کاربرد همزمان «هستان» و «هستی» با معنای متفاوت در ابیات برخی شاعران و نیز استفاده قابل توجه از «هستان» در کنار کاربرد بسیار «هستی» در متون فارسی غیرفلسفی، شاید بتوان «هستان» را به «هستی» ترجیح داد و «هستان نگاری» را برای متون غیرفلسفی پیشنهاد کرد. نقد «هایدگر» به مقوله بندی «ارسطو» برای یکپارچه سازی همه حالت های ممکن «هستی»، دقّت بیشتری را در بهره گیری و استناد به نظریه «ارسطو» در نوشته های غیرفلسفی می طلبد. نگارنده با وجود دلایل پیش گفته و حتی وجود منابع چشمگیر در زمینه مطالعات علم و فناوری و «چرخش به هستی شناسی»، سؤالی را مطرح می کند: آیا اساساً این اصطلاح برای آنچه در رشته های غیرفلسفی انجام می شود، مناسب است؟ آیا نمی توانستیم بدون وام گیری از فلسفه اصطلاح مستقلی برگزینیم؟ پاسخِ به این سؤال، پژوهشی مستقل را در منابع مرتبط انگلیسی و فارسی و به ویژه زبان شناسی و نیز متون نثر و نظم فارسی می طلبد.