مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
معنا در زندگی
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
131 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف متمایز ساختن دانش آموزان با احتمال خودکشی بالا و پایین از یکدیگر، بر اساس مؤلفه های خودبازداری، معنا در زندگی و افسردگی انجام شد. روش پژوهش حاضر علی_ مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان اسکو در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 766 نفر از آنها با دو روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و روش هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس خودبازداری وینبرگر و شوارتز (1990)، مقیاس معنا در زندگی استگر و همکاران (2006)، پرسشنامه افسردگی بک (1966) و پرسشنامه احتمال خودکشی کال و گیل (2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 22spss و آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های تحلیل تشخیصی، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع متغیر افسردگی و مؤلفه های کنترل تکانه و مسئولیت پذیری دارای بالاترین توان تمایز بودند. مؤلفه های بعدی متمایزکننده گروه ها به ترتیب مؤلفه های کنترل خشم، وجود معنا، جست وجوی معنا و مراعات دیگران بودند (01/0< p). همچنین نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که بیشتر دانش آموزان با احتمال خودکشی پایین با بالاترین درصد تشخیص (8/89 درصد) به درستی از دیگر دانش آموزان متمایز شده بودند و 9/84 درصد از افراد دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شده بودند. نتایج این طبقه بندی مجدد نشانگر توان متغیرهای یادشده در تمایز میان دانش آموزان با احتمال خودکشی بالا و پایین بود؛ لذا به متولیان عرصه تعلیم و تربیت پیشنهاد می شود که برنامه هایی را در راستای ارتقای مهارت های خودبازداری و معنابخشی به زندگی دانش آموزان در نظر بگیرند.
رابطه بین معنا در زندگی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان: نقش میانجی سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
97 - 107
حوزههای تخصصی:
بهزیستی روانشناختی یکی از مهم ترین شاخص ها در ارزیابی سلامت روانشناختی افراد است، که می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش میانجی سرمایه روانشناختی در رابطه بین معنا در زندگی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه تبریز در سه ماه اول سال 1402 بودند. در این مطالعه 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در یک نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه معنای زندگی استیگر و همکاران (MLQ)، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز (PCQ) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که اثر مستقیم معنا در زندگی بر بهزیستی روانشناختی (0/346= β) و سرمایه روانشناختی (0/753= β) معنادار بود، همچنین اثر مستقیم سرمایه روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (0/494= β) معنادار بود (0/05>P). همچنین نتایج نشان داد که سرمایه روانشناختی در بین معنا در زندگی و بهزیستی روانشناختی (0/372=β) نقش میانجی جزئی داشت (0/05>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که معنا در زندگی هم به صورت مستقیم و هم به واسطه ارتقاء مولفه های سرمایه روانشناختی بر بهبود بهزیستی روانشناختی دانشجویان موثر بوده است.
رابطه معنا در زندگی با پرخاشگری و تاب آوری در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: معنای زندگی از نیازهای انسان تلقی می شود و فقدان معنا در زندگی علت بسیاری از مشکلات روانشناختی است. لذا پژوهش حاضر با هدف رابطه معنا در زندگی با پرخاشگری و تاب آوری در دانشجویان انجام شد. روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام در سال تحصیلی 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 110 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه معنای زندگی (استگر و همکاران، 2006) و پرخاشگری (باس و پری، 1992) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد بین نمره کل تاب آوری با معنای زندگی در دانشجویان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (559/0=r و 006/0>P). همچنین بین نمره کل پرخاشگری با معنای زندگی در دانشجویان همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (627/0-=r و 009/0>P).نتیجه گیری: با توجه به نقش مؤثر و مفید معنای زندگی، ضرورت دارد در راستای افزایش معنای زندگی برنامه ریزی های مدون در دستور کار قرار گیرد.
رابطه طرحواره جدایی با اضطراب مرگ در پرستاران بخش مراقبت های ویژه: با نقش میانجی معنا در زندگی و ادراک حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین روابط ساختاری بین طرحواره ناسازگار احساس جدایی با اضطراب مرگ با توجه به نقش واسطه ای معنا در زندگی و حمایت اجتماعی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش تمام پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر تهران در سال 1402-1401 بود که از بیماران در معرض مرگ مراقبت می کردند. نمونه آماری شامل 203 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرها در پژوهش از پرسشنامه اضطراب مرگ (DAS، تمپلر، 1970)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS، زیمت و همکاران، 1988)، پرسشنامه معنا در زندگی (MLQ، استگر و همکاران 2006) و پرسشنامه طرحواره یانگ-فرم کوتاه (YSQ-SF، یانگ، 1990) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند طرحواره جدایی بر اضطراب مرگ اثرمستقیم و از طریق ادراک حمایت اجتماعی و معنا در زندگی اثر غیرمستقیم بر اضطراب مرگ دارد (001/0p <). همچنین نتایج حاکی از این بود که طرحواره جدایی بر ادراک حمایت اجتماعی و معنا در زندگی اثر مستقیم داشت (001/0p <). نتایج نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت که طرحواره جدایی به واسطه ی معنا در زندگی و ادراک حمایت اجتماعی نقش مهمی در شکل گیری اضطراب مرگ در پرستاران دارد.
رابطه اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ با نقش میانجی معنا در زندگی در سالمندان مقیم سرای سالمندان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
۱۱۲-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ با نقش میانجی معنا در زندگی در سالمندان مقیم سرای سالمندان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه سالمندان مقیم سراهایی سالمندان شهر رشت در سال 1403 بودند. 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس در این پژوهش مشارکت داشتند و به پرسشنامه پذیرش و عمل (AAQ-II؛ بوند و همکاران، ۲۰۰7)، مقیاس اضطراب مرگ (DAS؛ تمپلر و همکاران، 1971) و پرسشنامه معنای زندگی (MLQ؛ استگر و همکاران، 2011) پاسخ دادند. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. یافته دیگر نشان داد اثرات مستقیم اجتناب تجربه ای و معنا در زندگی بر اضطراب مرگ معنادار بود؛ همچنین اثر مستقیم اجتناب تجربه ای بر معنا در زندگی، معنادار بود (05/0>P)؛ همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که معنا در زندگی در رابطه بین اجتناب تجربه ای و اضطراب مرگ نقش میانجی داشت (05/0>P). یافته های این مطالعه دلالت بر این دارد که اجتناب تجربه ای به صورت مستقیم و با نقش میانجی معنا در زندگی بر اضطراب مرگ سالمندان اثر دارد.
نقش میانجی گر معنا در زندگی در تبیین روابط علّی بین خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی متخصصین روانشناسی و مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
۱۶۲-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین روابط علّی بین خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در روانشناسان و مشاوران بر اساس نقش میانجی گر معنا در زندگی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی روانشناسان و مشاوران مشغول به کار در مراکز و کلینیک های روانشناسی و مشاوره استان تهران در سال 1402 بود که از بین آنها 253 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل مقیاس های ذهن آگاهی (FFMQ، بائر و همکاران، 2006)، خودمراقبتی بهوشیار (MSCS، کوک-کوتون و گایکر، 2018) ، معنا در زندگی (MLQ، استگر و شین، 2010) و بهزیستی ذهنی (SWQ، مولوی و همکاران، 1389) بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و برآورد بیشینه احتمال مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با مدل پیشنهادی پژوهش بود. خودمراقبتی بهوشیار، ذهن آگاهی و معنا در زندگی با بهزیستی ذهنی رابطه مستقیم معنادار داشتند (01/0< P). معنا در زندگی در رابطه بین خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی نقش میانجی داشت؛ درنتیجه خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی با میانجی گری معنا در زندگی با بهزیستی ذهنی رابطه غیرمستقیم معنادار داشتند (01/0< P). نتایج نشان داد که معنا در زندگی با توجه به نقش خودمراقبتی بهوشیار و ذهن آگاهی می تواند تبیین کننده بهزیستی ذهنی باشد. بنابراین توجه به متغیرهای پژوهش در برنامه های آموزشی و رشدی برای متخصصان مراقبت از سلامت روان جهت افزایش بهزیستی ذهنی آن ها توصیه می شود.