مطالب مرتبط با کلیدواژه

پساانسان گرایی


۱.

موسیقی و حیات اجتماعی نوارکاست در دهه شصت شمسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اشیا موسیقی انقلاب فرهنگی پساانسان گرایی دهه شصت نوار کاست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۲۵۸
هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی نقش نوار کاست در وضعیت فرهنگی شنیداری دهه شصت ایران است. موسیقی پس از انقلاب یکی از مهم ترین عرصه هایی بود که براساس انقلاب فرهنگی باید از آنچه در زمان پهلوی بود، تطهیر می شد. در سال های پس از انقلاب، فرهنگ عام، عادت واره شنیداری تعلقاتش را به موسیقی قبل از انقلابی، در قالب تکثیر و توزیع نوارهای کاست، حفظ کرده بود و بازار سیاه خریدوفروش آن ها شکل گرفته بود؛ بنابراین در ایران پس از انقلاب، نوار کاست نقش جدیدی در شکل دادن به فرهنگ شنیداری غیرمجاز پیدا کرد. برای بررسی این مسئله از چارچوب نظری استفاده شد که به دور از دوگانه تاریخی سوژه/ابژه، به سراغ مفهوم عاملیت می رود تا بتواند درباره قدرت عاملیت اشیا، به همان نسبتی که انسان هم دارای قدرت عاملیت است، طرح بحث کند. براساس یافته ها، نوار کاست که موسیقی غیرمجاز قبل از انقلاب یا لس آنجلسی را ضبط می کرد، بر پیکره فرهنگ یکدست ساز دهه شصت ایران موقعیت هایی مانند شیارهایی ایجاد می کردند که درون آن ها سبک شنیداری زیرزمینی به وجود آمده بود و این چالشی برای مهندسی فرهنگی یکدست ساز جمهوری اسلامی در دهه شصت بود.
۲.

هایدگر، کتاب های تصویری و دعوت از کودکان به تفکر تاملی: امیدواری به پیدایش سوژه های پساانسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۵۸
پساانسان گرایی پارادایمی انتقادی و متنوع است که بینشی نو از معنای انسان در دوره مدرن به دست می دهد. پساانسان گرایی با پساانسان محوری در تلاقی است چرا که در اولی انسان به عنوان دال برتر و در دومی انسان به عنوان گونه ی برتر در میان دیگر گونه ها مورد پرسش قرارمی گیرد. مبتنی بر همین تلاقی و با استفاده از آرای انتقادی مارتین هایدگر درباره ی انسان گرایی و تکنولوژی، در کنار اندیشه های او در باب تفکر، یادگیری و هنر، در مقاله پیش رو تلاش کرده ام نشان دهم برخی نمونه های کتاب های داستانی تصویری و تصویری بی کلام که ویژگی هایی پساانسان گرایانه دارند، کودکان را دعوت می کنند تا در باره ی نسبت خود با دیگر موجودات، طبیعت و هستی به شیوه ای تاملی، پساانسان گرایانه و پساانسان محورانه بیندیشند. این کتاب ها در جایگاه اثر هنری، زمینه ی بنیان فکنی از تقابل های دوتایی (همچون خود/دیگری، انسان/حیوان، تمدن/طبیعت و مانند آن) را فراهم کرده و راهی می گشایند برای مواجهه با دیگر موجودات و طبیعت، آنگونه که هستند و نه آن گونه که انسان بازنمایی می کند. مواجهه ی پیوسته با این گونه آثار ادبیات کودک می تواند به پیدایش و شکل گیری سوژه هایی پساانسانی کمک کند که برای آنان تفکر زمینه ساز حیرت و مجذوب شدن است و نه صرفا ابزاری برای تقویت مجموعه ای از مهارت ها یا قابلیت ها در خدمت خود.
۳.

تبیین و نقد تعلیم و تربیت پساانسان گرایانه؛ جهان درهم تنیده و عاملیت چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پساانسان گرایی عاملیت چندگانه تعلیم و تربیت جهان درهم تنیده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۵۶
هدف این مقاله بررسی و نقد تعلیم و تربیت پساانسان گرایانه است. پساانسان گرایی، رویکردی در نقد و ارزیابی انسان گرایی یا اومانیسم می باشد. در این دیدگاه بر نقش عاملی اشیا و فناوری ها و حیوانات تأکید زیادی شده است. پساانساگرایان بر این باورندکه انسان، لزوماً اشرف مخلوقات نیست و مرکززدایی از انسان در جهان، منتج به ایجاد جهانی بهتر خواهد شد. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از روش تحلیلی و تبیینی، دیدگاه پساانسان گرایی تحلیل و تبیین شده، سپس تعلیم و تربیت به روش پساانسان گرایانه مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت به نقد دیدگاه های پساانسان گرایی به ویژه در تعلیم و تربیت پرداحته شده است. این پژوهش پیشنهاد می کند که بهتر است نقش ناخودآگاه انسان نیز به عنوان یک عامل در پساانسان گرایی مورد توجه باشد. پساانسان گرایی نگاه غیر ابزاری به طبیعت دارد و انسان و طبیعت را با هم می نگرد، ولی این دیدگاه، انسان را مانند و هم سطح دیگر حیوانات تلقی می کند و در تعلیم و تربیت نیز نقش معلم را هم سطح عوامل دیگر در یادگیری لحاظ می کند و متفکران این رویکرد بر این باورند که می توان از حیوانات هم چیزهای زیادی آموخت.
۴.

نگاهی به رویکردهای پژوهشی پساانسان گرایی در علوم انسانی

تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف این مقاله بررسی مفهوم و چگونگی رویکردهای پژوهش پساانسان گرایی می باشد. سوالی که این پژوهش به دنبال پاسخ به آن است این است پساانسان گرایی چه تحولیمی تواند در پژوهش های علوم انسانی پدیدآورد؟ و این تحولات چه پیامدهایی خواهند داشت؟ از این رو در ابتدا خاستگاه و مفهوم پساانسان گرایی شرح و بسط داده شده و در ادامه بررسی و نقد رویکردهای پژوهشی پساانسان گرایانه مورد نظر خواهد بود. پساانسان گرایی، رویکردی در نقد و ارزیابی انسان گرایییا اومانیسم می باشد. در این دیدگاه بر نقش عاملی اشیا و فناوری ها و حیوانات تاکید می شود؛ نه فقط انسان، بلکه ماده و اشیا هم می تواند عاملیت داشته باشد و اشیا منفعل نیستند. در این نوع پژوهش ها علاوه بر تمرکز بر انسان، تمرکز بر دیگران؛یعنی غیر انسان و عاملیت آنهاست. انسان ها بدون این «دیگران» موجودیتی ندارند؛ این «دیگران» غیرانسانی برای استفاده ما اینجا نیستند، آنها شرط امکان وجود ما هستند. از نظر پساانسان گرایی انسان ها تنها گونه ای نیستند که قادر به تولید دانش هستند. در پژوهش کیفی اومانیستی، فرض بر این است که صدا توسط یک سوژه منحصر به فرد و ذاتگرا تولید می شود، در تغییر به سمت عاملیت پساانسان گرایانه، قصدمندی فقط قابل انتساب به انسان نیست، بلکه، برای مثال، به عنوان یک شبکه پیچیده از عوامل انسانی و غیرانسانی، از جمله مجموعه های تاریخی خاص از شرایط مادی که فراتر از تصور سنتی فرد است، قابل انتساب است. اعتبار یک پژوهش پساانسانی ریشه در توانایی آن برای جمع آوری کنش های درونی روزمره بین انسان ها و غیرانسان ها دارد، که بیشتر آن در سکوت و اغلب در پس زمینه توجه انسان رخ می دهد. از این رو پژوهش های پساانسان گرا به دنبال درک عوامل غیر انسانی و عاملیت آنها در امور مربوط به انسانها هستند و اعتقاد دارند که برای رسیدن به پاسخ پرسش های پژوهشی مربوط به انسان، باید عوامل مادی، محیطی و فناوری و... را در به وجود آوردن و یافتن پاسخ ها دخیل دانست.
۵.

فلسفه حقوق مالکیت فکری در حیوان مهندسی شده ژنتیک

کلیدواژه‌ها: مالکیت فکری حیوانات مهندسی شده ژنتیکی اخلاق زیستی فلسفه فناوری عدالت جهانی پساانسان گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۶
هدف پژوهش حاضر بررسی فلسفه حقوق مالکیت فکری در حیوان مهندسی شده ژنتیک است. این پژوهش با بررسی پیچیدگی های فلسفی، اخلاقی و حقوقی مالکیت فکری بر حیوانات مهندسی شده ژنتیکی، نشان می دهد که این موجودات، مرزهای سنتی بین طبیعت و فناوری را به چالش می کشند و نیازمند بازبینی در مفاهیم پایه ای در حوزه های هستی شناسی، اخلاق زیستی و حقوق هستند. نخست، از منظر هستی شناسی، حیوانات مهندسی شده در تقاطع «موجود زنده» و «محصول فناوری» قرار دارند. این دوگانگی، مفاهیم سنتی مانند «طبیعت» و «فناوری» را مبهم می سازد؛ زیرا این موجودات، همزمان از فرآیندهای زیستی تکامل یافته و طراحی هدفمند انسان بهره می برند. رویکرد طیف نگاری[1] پیشنهاد شده در این پژوهش، با رد دوگانه انگاری سنتی، این موجودات را در امتداد پیوستاری از طبیعت تا فناوری تحلیل می کند و نشان می دهد که ماهیت ترکیبی آنها مستلزم چارچوب های مفهومی نوینی است. از منظر اخلاق زیستی، تقابل بین «حقوق مالکیت فکری» و «حقوق حیوانات» به یکی از چالش برانگیزترین موضوعات تبدیل شده است. اگرچه حمایت از نوآوری های ژنتیکی از طریق مالکیت فکری می تواند به پیشرفت های علمی و حل بحران های جهانی بینجامد؛ اما این رویکرد با خطر نادیده گرفتن کرامت ذاتی حیوانات و تبدیل آنها به «کالاهای انحصاری» همراه است. تحلیل سه دیدگاه اخلاقی اصلی -فایده گرایی، وظیفه گرایی و فضیلت گرایی- نشان می دهد که هیچ یک، به تنهایی قادر به حل این تنش نیستند. فایده گرایی با تمرکز بر حداکثرسازی منافع عمومی، ممکن است رنج حیوانات را نادیده بگیرد؛ وظیفه گرایی با تأکید بر حقوق ذاتی، مانع از پیشرفت های فناورانه می شود؛ و فضیلت گرایی، خواستار تعادل بین پیشرفت علمی و مسئولیت پذیری اخلاقی است. این تقابل ها، ضرورت ایجاد مکانیسم های تعدیل کننده، مانند شرط گذاری اخلاقی در ثبت پتنت ها، را آشکار می سازد. در حوزه فلسفه فناوری، مهندسی ژنتیک به انسان قدرتی بی سابقه در بازنویسی کدهای حیات اعطاء کرده است. این قدرت، اگرچه امیدهایی مانند درمان بیماری های ژنتیکی و امنیت غذایی را تقویت می کند؛ اما خطر تبدیل حیوانات به «ابزارهای بیولوژیک» تحت سلطه منافع تجاری را نیز افزایش می دهد. مالکیت فکری در این زمینه، نه تنها کنترل انحصاری بر تولید و توزیع، بلکه حق تعیین سرنوشت نسل های آینده این موجودات را به شرکت ها واگذار می کند. در نهایت، رویکرد پدیدارشناختی و پساانسان گرایی پژوهش حاضر، حیوانات مهندسی شده را نه به عنوان «ابزار» یا «دارایی»، بلکه به مثابه «دیگری»، در شبکه پیچیده حیات تحلیل می کند. این دیدگاه، انسان محوری سنتی را به چالش کشیده و خواستار تعریف مالکیت فکری در چارچوبی چندگونه ای است که حقوق ذاتی حیوانات و تعهدات اکولوژیک را به رسمیت می شناسد.