مطالب مرتبط با کلیدواژه

مهرجویی


۱.

اقتباس بینامتنی در مهمان مامان نمونه ای از نگاه حداکثری به اقتباس سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرادی کرمانی ادبیات تطبیقی اقتباس بینامتنیت دادلی اندرو مهمان مامان مهرجویی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای هنر اقتباس سینمایی از آثار ادبی
تعداد بازدید : ۲۵۴۷ تعداد دانلود : ۳۷۰۶
مبحث اقتباس همچنان از مباحث مناقشه برانگیز مطالعات نظری و تحلیلی سینما و ادبیات تطبیقی به شمار می رود. دادلی اندرو (1945) که از نظریه پردازان متأخر مطالعات سینمایی است در نوشتارهای پیاپی مبحث اقتباس سینمایی را مورد بررسی قرار داده و با توجه به مناسبات ممکن میان متن ادبی و سینمایی دسته بندی های مختلفی را درباب چیستی، چرایی و اصناف اقتباس ارائه کرده است. ما در این مقاله با تکیه بر نظریات دادلی اندرو، ابتدا با برشمردن انواع اقتباس سینمایی نوعی رویکرد حداکثری به مقوله اقتباس را که بر مفاهیمی نظیر بینامتنیت تکیه دارد، مطرح می کنیم و با رویکردی تطبیقی متنِ داستانِ مهمان مامان (1375) اثر هوشنگ مرادی کرمانی (1323) و متنِ فیلمِ سینمایی مهمان مامان اثر داریوش مهرجویی را از این منظر مورد بررسی قرار می دهیم. طبق نظریه اندرو، اقتباس مهرجویی در دسته «تلاقی» قرار می گیرد و نوعی اقتباس بینامتنی به شمار می رود که از مزیت ها و کارکردهای قابل قبولی برخوردار است. این اقتباسِ موفق بازنمود گفت وگوی چند متن مجزّاست و از همین روست که کارگردان توانسته از رهگذر بسط و تغییر در پاره هایی از متنِ اصلی باعث غنایِ اثر اقتباسی شود.
۲.

مطالعه تطبیقی رویدادهای داستان در روایت ادبی و سینمایی مقایسه داستان «آشغالدونی» و فیلم «دایره مینا»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۲۸۳ تعداد دانلود : ۲۶۶۴
در مطالعات بین رشته ای سینما و ادبیات، نقد یک فیلم اقتباسی و مقایسه آن با اثر ادبی مبدأ، نوعی نقد تطبیقی به شمار می آید. از آنجا که در پژوهش های ادبی جدید، اتخاذ یک رویکرد و فرضیه مرتبط با آن اساس تحقیق است، در مقاله حاضر داستان «آشغالدونی»، نوشته غلامحسین ساعدی با فیلم اقتباسی از آن، «دایره مینا» با نگاه به ادبیات تطبیقی جدید بررسی شده است. هرچند این نظریه ها هنوز منسجم و تثبیت شده نیستند، اما ادبیاتِ آن درحال شکل گیری است. در مقایسه داستان ساعدی با فیلم مهرجویی، یافته های پژوهش نشان می دهد: جنبه تمثیلی داستان مکتوب در فیلم اقتباسی، تحت تأثیر پردازشِ سینمایی طرح قرار گرفته و گاه واقع گرایی فیلم بر نمادگرایی داستان ادبی غالب شده است . مهرجویی رویدادها را در گفتمان سینمای کلاسیک ساماندهی کرده است تا خواننده را در مدت زمانی مشخص به پی گیری ماجراها ترغیب کند. نحوه زمان بندی فیلم براساس ساختار سه پرده ای، بیننده را به دنبال کردن ماجراها برمی ا نگیزد و برخلاف داستان آشغالدونی، «طرح» بر «ایده» غلبه می کند. ازآنجاکه غلبه طرح یا ایده، هرکدام درون مایه ای متفاوت خلق می کنند، می توان گفت همین تغییر ساختاری تاحدی به تغییر معنایی انجامیده است. همچنین تغییر پایان آزاد روایت ساعدی به پایان بسته در روایت فیلم، مانع مشارکت مخاطب در بازسازی سرنوشت داستانی شخصیت اصلی می شود.