مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
جلال الدین محمد مولوی
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل چالش بر انگیز و حل ناشده درباره مثنوی، علل پیدا و پنهان تعطیلی مجالس مثنوی در انتهای دفتر اول، و شروع با تأخیر آن در دفتر دوم است. برای این موضوع، هم در مثنوی و هم در آثار معاصران مولانا می توان عللی جستجو کرد، اما هیچ کدام از این اسباب یا عوامل به تنهایی قانع کننده به نظر نمی رسد، از این رو، شارحان و محققان قدیم و جدید، به دنبال عوامل دیگری رفته اند، عواملی که فی المجموع پذیرفتنی می نماید و غالباً از فحوای ابیات مثنوی قابل اخذ و استنباط است. نگارنده در مقاله حاضر، ضمن بیان پیشینه بحث، و نقل لبّ اقوال و آرای صاحب نظران قدیم و جدید، و نیز استخراج و تشریح آرای مولوی، با قرائت و تأملی تأویلی(نقد هرمنوتیکی) مجموعه این آرا و اقوال را با سه رویکرد(گوینده محور، مخاطب محور و متن محور) دسته بندی و تبیین علّی می کند، و به نتایج تازه ای دست مییابد. این تقسیم بندی و رویکرد تازه، خواننده را بیشتر از آنکه به اسباب و عوامل تأخیر توجه دهد، به پیشینه، عوامل، دلایل و درس های پیدا و پنهان معرفتی و سلوکی آن متوجه می کند؛ عواملی که در فهم موارد مشابه دیگر در مثنوی(مانند خاموشی نابه هنگام در دفتر ششم) و غیر مثنوی(مانند علاقه عارفان به خاموشی و مواضع آن در آثار عرفانی) نیز قابل استنباط یا تطبیق است. همچنین با این دسته بندی و تأمل تازه نگارنده در منابع برون متنی و درون متنی، برخی اسباب و عوامل ناگفته تأخیر، کشف و توجیه و تبیین می شود که پیشتر بدان ها توجه یا اشاره ای نشده بود. اسباب و عوامل معرفتی و سلوکی و آموزشی، نقش و اهمیت صبر و خاموشی، تشخیص و دستور سلوکی مولوی به خاموشی، توجه به اقتضائات ادبی و بلاغی، نقش مخاطب مطلق و حکمت و اراده او، نقش مخاطبان عام، و نیز توجه به نیازهای متن(مثنوی) و تأثّر متن از احوال گوینده و مخاطب از اهمّ آن عوامل است.
سلامت و بیماری آدمی از منظر جلال الدین محمد مولوی رویکردی وجودگرایانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، سلامت و بیماری آدمی را از منظر جلال الدین محمد مولوی و با رویکردی وجودگرایانه مورد مطالعه قرار داده است. مطابق با یافته های پژوهش می توان گفت: بروز حالات روان شناختی مانند افسردگی، اختصاص به افرادی ندارد که دارای تاریخچه ای از صدمات روان شناختی دوران کودکی اند، بلکه در همه انسان ها عمومیت دارد. یافتة اصلی پژوهش اینکه، انگیزة اساسی در انسان ارادة ربط نامتناهی است. این پژوهش مدعی است که گسست در وجه ربطی خاص، می تواند از جمله علل اساسی بیماری های روان باشد. ازاین رو، پیشرفت در شکل دهی مجدد آن، منجر به کاهش اختلالات می گردد. این مطالعه در چارچوب پژوهش های کیفی و با روش استنتاج تحلیلی به انجام رسیده است.
آموزه بدا در قرآن، آرای کلامى شیعه، و آثار مولوى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیرپای ترین آموزه مورد اختلاف ادیان بزرگ، ماجرای تشبیه و تنزیه، یا انسان پنداری و تعالی خداوند، در موضوعاتی از این قبیل است: که آیا قدرت، علم و اراده او نیز همانند آدمیان دگرگونی می پذیرد یا خیر. این مقاله نشان می دهد که مولانا بر خلاف جبرگرایان اشعری، و تا حدودی همسو با شیعه امامیه و مرجئه، براساس اعتقاد به کرم بی منتهای حق تعالی، معتقد است که دست کرم و جود خداوند در هیچ آنی بسته نیست، بلکه با اندک بهانه ای، رحمت جدید او شامل کائنات می گردد. این ویژگی خداوند او را قادرتر نشان می دهد. در نگاه مولوی، با نپذیرفتن تغییر اراده و مشیت خداوند (باور به بدا) دعا کردن کوششی بیهوده است. وی حتی روز قیامت را نیز عرصه تغییر اراده حق و تغییر سرنوشت آدمیان می شمارد و آن جهان را نیز شهری پربازار و کسب می خواند . نتیجه عملی چنین باوری، امید پیوسته و دعای مدام است.
مفهوم «تقلیب عشق کبریا» در متون صوفیه (با تأکید بر آثار مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق، عمیق ترین و محوری ترین مفهوم در اندیشه و سلوک صوفیانه است. از منظر هستی شناسیِ صوفیانه، هستی قائم به عشق است و از منظر سلوک و اخلاق، عشق حبل المتین صوفی برای تعالی سعه وجودی تا مرتبه فناست. مشهور است که عشق هیچ نظم و آداب و ترتیبی ندارد؛ اما با این حال دارای مراحل، مراتب و شرایطی است که فهم دقایق آن برای اهل حقیقت و نیز برای اهل تحقیق اجتناب ناپذیر است. در این مقاله به نکته ای اساسی درباره تقسیمات و مراتب عشق و مجموعه ای از مفهوم سازی های مرتبط با آن پرداخته شده است. تقلیب عشق در طول حرکت حبّیِ سلوک کبریا به مرحله ای میانی اشاره می کند که بدون لحاظ این موقف/موقعیتِ واسط، راهیابی به مقام نهایی یعنی اتحاد عاشق با معشوق در عشق امکان پذیر نیست. «تقلیب عشق» موقعیتی است که در آن بیشترین شطحیات و هیجانات روحی صوفیه به وقوع پیوسته و حکایات و شکایات ایشان را مشحون از بیانات متناقض نما کرده است. در این مقاله مفهوم اساسی «تقلیب عشق» و حوزه شناختی و معنایی آن در متون صوفیه به خصوص در مثنوی مولوی بررسی شده است.
بررسی مفهوم کلمه صدور در آثار مولوی بر مبنای تمایز جهان بینی مولوی با فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
35-62
حوزه های تخصصی:
رینولد الین نیکلسون، مولوی شناس مشهور انگلیسی، در شرح بیتی از مثنوی که در آن کلمه «صدور» آمده، این کلمه را در مفهوم اصطلاحی نوافلاطونی آن، یعنی بر اساس نظریه صدور در دستگاه فلسفی فلوطین، شرح کرده است. این تحقیق با بررسی پیشینه پژوهش، بررسی موارد و ریشه های تکوین ایده تأثیرپذیری مولوی از نظریه صدور نوافلاطونی در ذهن نیکلسون، بررسی معانی صریح و ضمنی کلمات صدور و صدر در زبان های عربی و فارسی و بررسی معنی و بسامد این کلمات در آثار صوفیانه و دیدگاه عرفانی مولوی، به نقد ایده تأثیرپذیری مولوی درباره مفهوم صدور در دستگاه فلسفی فلوطین پردا خته است. در بخش های مختلف این مقاله، آرا و نظریات موافقان تأثیرپذیری مولوی از فلوطین، از جمله نیکلسون، ادوارد هنری وینفیلد، عبدالحسین زرین کوب و قاسم غنی با آرا و نظریات مخالفان این تأثیرپذیری، از جمله ویلیام چیتیک و بدیع الزمان فروزانفر مقایسه و تحلیل شده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که مولوی در هیچ یک از آثار خود، کلمه صدور را در قالب نظریه فلسفی نوافلاطونی فلوطینی آن به کار نبرده است. در بیت مورد بحث در این مقاله نیز، مقصود مولوی از کلمه صدور، مانند همه موارد کاربرد این کلمه در آثار مولوی، به معنی لغوی صریح این لغت عربی، یعنی سینه ها مراد بوده است که مولوی آن را متناسب با مفهوم صوفیانه آن، به عنوان ظرف و ابزار معرفت، در جا و مقام مناسب به کار برده است. ازاین رو نظریه اخذ و اقتباس مولوی از نظریه صدور نوافلاطونی و تقلید او از آرای فلسفی فلوطین، خطای روش شناختی در مولوی شناسی و مثنوی پژوهی است.
تبیین و تحلیل آموزه تضاد در هستی شناسی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
93-114
حوزه های تخصصی:
آموزه تضاد/ تخالف در سنت های فکری شرق و غرب، به گونه های مختلفی ظاهر شده است. در حوزه اسلامی، دانشمندان مسلمان متأثر از فلسفه یونانی، به طرح تضاد ارسطویی و تبیین و تکمیل آن پرداخته اند. مولانا در عرصه شعر تعلیمی عرفانی، وجوهی از این آموزه را در پهنه هستی طرح می کند که در نوع خود بی نظیر است و موقف وی را از پیشینیان متمایز و ممتاز می سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به مثنوی می کوشد تا از ساحات تضاد (۱. تضاد مرآتی، تضاد ذات حق/ مطلق هستی با مظاهر و تجلیات او/ نیستی؛ 2. تضاد تکمیلی، تضاد میان مظاهر حق)، پرده بردارد و ویژگی ها و کارکرد های آن را عرضه کند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تضاد از نگاه مولوی، نه با تضاد منطقی ارسطویی/ اسلامی تناسبی داشته و نه از جنس تضاد دیالکتیکی افلاطونی/ هگلی است؛ بلکه به معنای نوعی ناسازگاری است که نه در وجود، بلکه بعد از موجود بودن ظهور پیدا کرده و در عین حال منتج به وضع مجامع سنتز نیز نمی شود. در این قسم از تضاد که به دلالت مولانا می توان آن را تضاد تکمیلی و قوام بخش نامید، ضدین در صلح و آشتی، به تکمیل کار همدگر پرداخته و هدف واحدی را برآورده می سازند و در نهایت، سامان مندی و استقرار و استمرار کلیت نظام آفرینش را رقم می زنند. تضاد در این ساحت ویژگی ها و کارکرد هایی همچون قوام بخشی، اندراج، زمینه سازی، تنوع بخشی، معرفت آفرینی و... دارد.
تحلیل ساختار روایی، نقد متن و بازخوانی داستان «پیرچنگی» براساس روایت شناسی بلاغی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، ساختار روایی براساس روایت شناسی بلاغی و بازخوانی نقد و تفسیر شده است. مولوی در پیرنگ داستان از داستان ضمنی و روایت بهره گرفته و سعی در بازسازی نمادین اندیشه و آرای خود دارد. «پیر رامشگرِ چن گی» هسته اصلی داستان را تشکیل می دهد. مهم ترین تنش و ناپایداری که در متن روایت وجود دارد، حول وضعیت پیرمرد رامشگر می گردد و هسته مرکزی تئوری و ایده شاعر را تشکیل می دهد. ساختار این داستان را می توان براساس نظریه های روایت شناسی، عناصر داستان و پلات یا پیرنگ مطالعه کرد. وجود «انسجام متن»، زمینه اصلی چنین مطالعاتی است. این فرضیه چارچوب و سرفصل های به خصوصی دارد که در پیکره و متن پژوهش، تک تک آنها بررسی و تبیین شده است. شاعر، آگاهانه این گونه ساختار روایی را برگزیده تا به وسیله شخصیت ها و اتفاقات داستان، خیزاب ها و وقوع پدیده های پیش بینی ناپذیر در مسیر داستان و عوامل دیگر، مفاهیم خاصی را القا کند. شاعر (راوی) با این ترفند، هم مخاطب را در اختیار دارد و هم منطق و استدلال خود را. در این مقاله، تحلیل محتوایی شیوه بررسی اشعار است که با استفاده از آن و تجزیه و تحلیل داده های متن، به ابعاد گوناگون سؤال های طرح شده پاسخ داده شده است.