مطالب مرتبط با کلیدواژه

کسب قدرت


۱.

صلاحیت و انتخابات؛ دشواری های نهادینه شدن «کسب قدرت سیاسی» در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جمهوری اسلامی ایران توسعه سیاسی نهادینه شدن کسب قدرت مناقشات انتخاباتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۵۸
از دیدگاه نهادگرایانه، توسعه سیاسی اساساً به عنوان فرایند نهادینه ترشدن قدرت سیاسی در قالب نهاد دولت تعریف-می شود که نهادینه ترشدن «کسب قدرت سیاسی» یکی از شاخص های آن است. در این نوشتار تحول توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران ازلحاظ فرایند نهادینه تر شدن کسب قدرت سیاسی بازشناسی می شود تا نشان داده شود که دشواری های این بعد از توسعه سیاسی در ایران چه بوده است. تحلیل مضامین داده های گردآوری شده به روش اسنادی، حکایت ازآن دارد که فرایند نهادینه ترشدن کسب قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران دو دشواری عمده داشته-است. یکی از آن دشواری ها با مناقشات پایدار برسر «هویت» مدعیان کسب قدرت پیوند دارد که مناقشه برسر هویت شخصیت های حقیقی و حقوقی (ازجمله تشکلات سیاسی و شبه سیاسی) را دربرمی گیرد. دشواری دوم هم با مناقشه برسر «فرایند کسب قدرت سیاسی» (ازجمله صلاحیت، نظارت و رای گیری) مرتبط است. هرچند موانع فراوانی برسر دست یابی به اسناد معتبر و گوناگون که دربرگیرنده داده های ارزشمند و مرتبط با دشواری های ذکر شده، وجود داشته-است اما یافته های این پژوهش می تواند هم انگیزه های نیرومندی برای گردآوری داده های بیشتر و انجام پژوهش های غنی تر فراهم سازد و هم منظرهای متفاوتی برای یافتن راهکارهای موثرتر درراستای تعدیل دشواری ها و موانع نهادینه-ترشدن فرایند کسب قدرت سیاسی عرضه کند.انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران بی گمان با توسعه سیاسی نسبت دارد و این نسبت از دیدگاه های گوناگون کم وبیش بررسی شده است
۲.

سبب شناسی اعتیاد زنان (مقایسه دیدگاه های مصرف کنندگان، متخصصان و مردم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد اعتیاد زنان شرایط خانوادگی فشار اجتماعی کسب قدرت مصرف ابزاری هویت یابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۲۱
مقاله حاضر با رویکردی جامعه شناختی به سبب شناسی اعتیاد زنان و شناسایی تفاوت های موجود در دیدگاه سه گروه اجتماعی (زنان مصرف کننده، زنان غیرمصرف کننده و کارشناسان و متخصصان حوزه اعتیاد زنان) با تأکید بر اولویت شناسی این دیدگاه ها پرداخته است. علاوه بر این، سعی شده دیدگاه گروه های مختلف مصرف کننده مواد در مراکز درمانی، زندان و ماده 16 و زنان مصرف کننده غیر تحت درمان هم در این زمینه با هم مقایسه شود. داده های پژوهش به روش کمی و کیفی از سه گروه نامبرده گردآوری شده است؛ حجم نمونه زنان مصرف کننده 768 نفر و زنان غیرمصرف کننده 402 و کارشناسان و متخصصان حوزه اعتیاد زنان 6 نفر بوده است. یافته های بدست آمده بیانگر این است که با وجود معنی دار بودن تفاوت دیدگاه سه گروه در اولویت بندی عوامل موثر بر اعتیاد زنان، در کلیت امر هر سه گروه بر اهمیت همه متغیرهای مورد مطالعه در اعتیاد زنان اذعان داشته اند و از این نظر می توان گفت، نگرش به پدیده اعتیاد زنان تا حدودی قابل قبولی واقع بینانه است. در بررسی مقایسه ای دیدگاه ها مشخص شد که زنان مصرف کننده، سهم عوامل ساختاری (فشار اجتماعی) را در گرایش به مصرف مواد، مهمتر از عوامل کنشی و ارادی (کسب قدرت و هویت یابی) ارزیابی کرده اند، در حالی که زنان غیرمصرف کننده و بیشتر کارشناسان و متخصصان حوزه اعتیاد، بر عوامل کنشی و ارادی تأکید داشته اند