مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدیریت منازعه


۱.

بررسی نقش حل و فصل منازعه در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگ بحران خشونت حل و فصل منازعه حفظ صلح میانجی گری صلح سازی تغییر منازعه مدیریت منازعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶۵ تعداد دانلود : ۱۳۳۵
این مقاله تلاشی برای شناخت جایگاه حل و فصل منازعه در نظام بین الملل است. مدعای این پژوهش این است که مفهوم مذکور بعد از جنگ جهانی دوم در سه مرحله ی: بنیان ها، ساختارها و بازسازی ها شکل گرفته است.حل وفصل منازعه در شناسایی ریشه هاو علل پیدایش منازعات نظامی و چگونگی ایجاد صلح در سطوح داخلی، منطقه ایی، و بین المللی مؤثر بوده است. در دهة اخیر در نتیجه تحول روشهای حل و فصل منازعه، فرهنگ صلح و رسیدن به صلح پایدار از طرف سازمان ملل، سایر مراجع جهانی و پژوهشگران صلح مطرح شده است. تحقق صلح پایدار مستلزم بسترسازی مناسب برای فرهنگ صلح و از جمله عوامل مهم آن توسعه نهادهای سیاسی - اجتماعی و همچنین آموزش آحاد جامعه از سطوح پایین به منظور تغییر رفتارهای خشونت آمیز به صلح آمیز است. این تغییرات بایستی در ساختار سیاسی - اجتماعی جوامع نیز نهادینه شود تا زمینه های صلح پایدار فراهم گردد.
۲.

تأثیر عامل اقتصادی در مدیریت منازعه هند و پاکستان طی سال های 2010-1998(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد هند پاکستان مدیریت منازعه همکاری دوجانبه اقتصادمحوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۳۳۴
پیوند اقتصاد و منازعه بین المللی یکی از محورهای مهم اقتصاد سیاسی بین الملل است. هدف این مقاله، بررسی تأثیر عنصر اقتصاد در مدیریت منازعه هند و پاکستان با استفاده از رویکردهای اقتصاد سیاسی بین-الملل است. بنابراین، مقاله حاضر در پنج قسمت سامان می یابد. پس از بیان مسأله، تلاش می گردد تا چارچوب نظری مختصر و منسجمی فراهم شود که به طور خلاصه بر نسبت عناصر اقتصادی و منازعه متمرکز باشد. حاصل این قسمت هویدا شدن دو متغیر کلان همکاری دوجانبه و اقتصادمحوری است که ذیل هر یک چند شاخص مهم مطرح می گردد. سپس، همکاری دوجانبه هند و پاکستان در دو شاخص تجارت و سرمایه گذاری متقابل بررسی و نسبت آن ها با منازعه این دو کشور سنجیده می شود. آنگاه، با استفاده از آمارهای موجود نشان داده خواهد شد که چگونه اولویت یافتن اقتصاد برای هند و پاکستان، آن ها را از منازعات دوجانبه دور کرده و به رفتار احتیاط آمیز سوق داده است. سرانجام، نتیجه گیری مختصری از مطالب ارائه می گردد.
۳.

هند و پاکستان: مدیریت منازعه پس از 199(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منازعه هند و پاکستان مدیریت منازعه جنگ محدود کارگیل بن بست بزرگ 2002 2001 مواجهه ناتمام 2

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۴ تعداد دانلود : ۴۱۹
چکیده منازعه هند و پاکستان به عنوان یکی از پایدارترین مسایل نظام بین الملل بعد از جنگ دوم جهانی، با آزمایش های هسته ای این دو کشور در سال 1998 وارد دوران جدیدی شده که ویژگی آن مدیریت تعارضات است. مسئله ای که اکنون مطرح می شود این است که چگونه دو کشور در این وضعیت شکننده، منازعه خود را مدیریت کرده و از ورود به جنگ پرهیز کرده اند. هدف مقاله حاضر، پاسخ به این سؤال است و طی چند گام به آن پرداخته می شود. پس از مرور رویکردهای موجود و ترسیم فضای کلی روابط دو کشور، تلاش می شود تا چارچوب نظری مدیریت منازعه و ابزارهای آن تب یین شود. سپس بر اساس این چارچوب، منازعه آنها و چگونگی مدیریت آن در سه نقطه بحرانی بررسی می شود. این سه نقطه عبارتند از: جنگ محدود کارگیل، بن بست بزرگ 2002 - 2001 و مواجهه ناتمام 2008 . طبیعی است که مدیریت منازعه آنها در دوره های بین این نقاط نیز در جریان بوده و مورد توجه واقع خواهد شد.
۴.

منازعه هند و پاکستان پس از 1998 و مدیریت بحران قدرت های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۹۵
این مقاله در پی بررسی نقش قدرت های بزرگ در مدیریت منازعه هند و پاکستان پس از 1998 می باشد. سؤال اصلی این است که چگونه قدرت های بزرگ در فرایند مدیریت منازعه هند و پاکستان طی سال های 2010-1998 ایفای نقش کرده اند. مفروض اصلی مقاله این است که قدرت های مزبور در مدیریت منازعه هند و پاکستان حضور داشته و به ایفای نقش پرداخته اند. در پاسخ به سؤال های بالا از الگوی «مدیریت قدرت های بزرگ» و تحلیل های «جفتی/ وراجفتی» به عنوان چهارچوب نظری استفاده شده است. فرضیه اصلی این است که امریکا، روسیه و چین به عنوان سه قدرت بزرگ با استفاده از برتری محلی شان، احترام به حوزه های نفوذ یکدیگر و کنش مشترک در مدیریت منازعه هند و پاکستان نقش داشته اند. روش مورد استفاده برای آزمون فرضیه بالا، پس رویدادی است و به طور مشخص سه بحران 1999، 2-2001 و 2008 به عنوان مطالعه موردی بررسی می شوند. در نهایت، بررسی سه بحران مذکور نشان می دهد که قدرت های بزرگ در بحران 1999 موفق شده اند که منازعه هند و پاکستان را مدیریت کنند اما در دو بحران دیگر توفیقی نداشته اند.
۵.

امنیت زایی در پرتو مدیریت منازعه عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت ایران عربستان منطقه مدیریت منازعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۱
ایران و عربستان با توجه به مختصات ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی، همواره دو کشور مهم و تأثیر گذار در عرصه منطقه ای به شمار می روند. در این روند مناسبات دو کشور با توجه به تعارض امنیتی و نقشی که در تحولات منطقه ای دارند به موضوعی پیچیده و چالش برانگیز تبدیل شده است. به دلیل متقارن بودن حوزه های نفوذ و اصطکاک ایدئولوژیکی و نیز پیوست های ژئوپلیتیکی بر پایه کسب قدرت و تثبیت هژمونی، همواره سطح پیوسته ای از تنش را به وجود آورده اند. ایران و عربستان علی رغم زمینه های همگرایی فراوان، و در نتیجه ی درک تهدیدآمیز از دیگری، افق روابط را در یک وضعیت سینوسی نگاه داشته اند. این پژوهش با مفروض گرفتن روابط پرتنش ایران و عربستان سعودی به چگونگی مدیریت منازعه می پردازد که عمدتاً بر کاهش تنش تمرکز دارد. پرسش این پژوهش این است که چگونه می توان منازعه موجود را مدیریت و یا حل و فصل کرد؟ این پژوهش از نظر نوع پژوهش، توصیفی- تبیینی، به لحاظ روش شناسی بر اساس نوع داده ها، کیفی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای، اسنادی بوده و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز تحلیل محتوا می باشد. نتایج یافته ها، نشان می دهد که تعارض و تخاصم فی مابین، ناشی از رویکرد های دامنه دار ایدئولوژیک و ژئوپلتیک منطقه ای است. هدایت پروند ه های راهبردی دوجانبه بر مدار واقعیت های هنجاری و اشتراکات اسلامی زمینه را برای همگرایی در چشم انداز کلان فراهم می کند.
۶.

کارکرد دیپلماسی دینی در مدیریت منازعات فرقه ای: مطالعه موردی سفر پاپ فرانسیس به عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیپلماسی دینی مدیریت منازعه عراق پاپ فرانسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
 هرچند دین به عنوان یک پدیده اجتماعی، تاریخی به درازای عمر انسانی داشته و در جوامع گوناگون از دیرباز تاکنون در اشکال و صورت های مختلف ظهور و بروز داشته است، اما بی تردید با روند فزاینده جمعیت جهان؛ گسترش ارتباطات میان جوامع بشری؛ تشدید تعارض منافع؛ رشد فزاینده رقابت های اقتصادی؛ سوء تفاهم ها و تعصبات، چالش های جوامع انسانی از گسترش و پیچیدگی بیشتری برخوردار شده است. بخشی از این چالش های بزرگ با حوزه دین مرتبط بوده و ستیز میان پیروان ادیان به درگیری های زیادی منجر شده است. لذا این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که دیپلماسی دینی چه جایگاهی در مدیریت منازعات فرقه ای دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر این است که دیپلماسی دینی با اتخاذ رهیافتی کل نگر نسبت به انسان فارغ از طبقه؛ نژاد؛ جنسیت؛ ملیت، می تواند در مدیریت منازعات نقش مهمی ایفا نماید. این مقاله با اتخاذ روش توصیفی-تحلّیلی به بررسی ظرفیت های موجود در دیپلماسی دینی در مورد سفر پاپ فرنسیس به عراق می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد برخلاف دیدگاهی که دین را مانع در برابر دیپلماسی می داند، تغییر ماهیت منازعات از واخر قرن بیستم، فرصت جدیدی برای ایفای نقش دیپلماسی دینی در مدیریت منازعات فراهم کرده است.