مطالب مرتبط با کلیدواژه

عدالت استحقاقی


۱.

چارچوب های معرفتی- روشی نواندیشی اسلامی در نگرش به حقوق سیاسی و اجتماعی زنان (مورد مطالعه محسن کدیور و محمد مجتهد شبستری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقوق زن نواندیشی اسلامی معرفت دینی تاریخ مندی عدالت استحقاقی تساوی بنیادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۳۹۱
در طول بیش از هزار سال، برداشت سنّتی از اسلام با تکیه بر میراث کهن و سِتَبر دینی، سیما، هویت و حقوق زنان را در جوامع اسلامی حول مفاهیم نابرابری ذاتی بین زن و مرد، تأکید بر نقش طبیعی زنان و بدبینی نسبت به حضور آنان در عرصه اجتماع و سیاست تفسیر نموده است. تغییرات سریع در شرایط زیست جوامع اسلامینیازها و خواسته های جدیدی را طرح نموده که چارچوبه معرفتی- روشی و نیز سازوکارهای مورد استفاده این خوانش از اسلام، تکافوی پاسخگوئی به این نیازها را ندارد و نمی تواند گِرهی از مشکلات و نیازهای روزافزون زنان باز نماید و گشایشی در تلائم حقوق آنان با موازین حقوق بشر جدید ایجاد کند. در پی این ناکامی و به دنبال بحران هویتی که جوامع اسلامی در نتیجه رویاروئی با مدرنیته غربی به آن گرفتار شدند، گروهی از نواندیشان مسلمان با تمسّک به مبانی اسلامی و متأثر از جنبه های مثبت تجدّد غربی، دست اندرکار بازتفسیر اصول و احکام شرع شدند و خوانش جدیدی از اسلام را در قالب اصلاح و احیاء فکر دینی ارائه نمودند. این مقاله در پی آن است که دریابد سیما، هویت و جایگاه حقوقی زنان در مبانی فکری- معرفتی نواندیشی اسلامی چگونه بازتاب یافته، چارچوبه های معرفتی آن در نگرش به حقوق سیاسی و اجتماعی زنان چه می باشد و تفاوت آن با رقیب سنّتی ا ش چیست. فرض ما بر این است که رویکرد نواندیشی اسلامی با بهره گیری از دستاوردهای معرفتی جدید، نگاهی انسان مدارانه به زن دارد و با عبور از تقسیمات جنسیّتی، سعی دارد سیما و هویت زن را بر اساس نشانه هایی چون اخلاق، عدالت، عرف گرایی، تأویل گرایی نصوص دینی و تغییر بر اساس مقتضیات زمان ترسیم نماید و این امر به صورت بالقوه توانایی لازم جهت تحول بنیادی در حقوق زنان و در تلائم با موازین جدید حقوق بشری جدید را دارد. تأکید ما در این مقاله بر آراء دو نفر از نواندیشان مسلمان ایرانی معاصر، یعنی محمد مجتهدشبستری و محسن کدیور است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و اسنادی است و گردآوری داده ها به شیوه فیش برداری از اسناد، کتب، مقالات و سایت های اینترنتی صورت گرفته و سعی شده در تحلیل داده ها از روش هرمنوتیکی تلفیقی متن گرا و زمینه گرا استفاده شود.
۲.

چرخش های عدالت: نقد عدالت لیبرالی از منظر عدالت لیبرتارینی بررسی و ارزیابی کتاب بی دولتی، دولت و آرمانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۳
در سراسر تاریخ فلسفه پرسش هایی مطرح بوده و هست که مهم ترین آن ها را می توان حول مفهوم عدالت و آزادی صورت بندی و شناسایی کرد. در قرن بیستم نسبت بین عدالت و آزادی بیش از پیش برای جوامع بشری اولویت پیدا کرد و مهم ترین آثار علمی به آن پرداختند. نظریه عدالتی که از سوی جان رالز در این خصوص مطرح شد محوریت مباحث علمی را مختص خود ساخته و و دغدغه سیاستمداران را برانگیخت. رابرت نوزیک در نقد عدالت به مثابه انصاف که رالز مطرح کرد از عدالت به مثابه استحقاق دفاع کرد. رالز دولت رفاهی و نوزیک دولت کمینه را واجد شرایط تحقق عدالت در جوامع معرفی کردند. به این سبب دوگانه های دیگری چون حق فرد / خیر جمع، وضع برابر / فرصت برابر، نیاز / شایستگی و...در اندیشه این دو مطرح شد. نوزیک در کتاب بی دولتی، دولت و آرمان شهر به تشریح علل تقدم یکی از این دوگانه ها بر دیگری پرداخت. در این نوشتار پس از معرفی بخش های کتاب بی دولتی، دولت و آرمان شهر تلاش می شود تا از یک سو انتقادات نوزیک به جان رالز مورد واکاوی قرار گرفته و در پی آن با یک بازخوانی انتقادی برخی ایرادات وارده به ایده عدالت استحقاقی و دولت کمینه نوزیک مطرح شود.
۳.

تبیین و نقد ابتنای خوانش های زنانه از قرآن بر «عدل به مثابه یک مبنای کلامی برای تفسیر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدل عدالت استحقاقی عدالت مساواتی تفسیر زنانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
مسأله عدل به مثابه یکی از مبنای اصلی کلامی در زمینه خوانش مناسبات میان دو جنس از منظر قرآن کریم در میان اندیشه ورزان زن مسلمان جایگاه خاصی پیداکرده است. به گونه ای که یکی از مبانی اصلی خوانش های زنانه نگر نوین از قرآن کریم، اتکای بر عدل به مثابه یک مبنای کلامی است. دغدغه زنان نواندیش مسلمان نسبت به عدل و زدودن خوانش های مذکرمحور از قرآن، سبب شده است ایشان، نکوهش زنانگی و درجه دومی بودن زن در تفاسیر سنتی را معلول محوریت احادیث در تفسیر قرآن کریم، اشتباهات انسانی مفسرین و در نظر نگرفتن رویکرد تدریجی قرآن برای اصلاح جامعه به سمت برابری بدانند. در مقابل برخی مجتهدین شیعی، با قبول هویت انسانی یکسان دو جنس، عدالت را در اتخاذ رویکردهای متناسب با تفاوت های جنسیتی در قالب حقوق و تکالیف، در حیطه های فردی، خانوادگی و اجتماعی می دانند. بنابراین هر دو دیدگاه عدالت خداوند نسبت به زنان در قوانین را مطمح نظر دارند ولی زنان نواندیش قائل به عدالت مساواتی و متفکران شیعی، عدالت استحقاقی هستند. این پژوهش به روش تحلیلی-تطبیقی، عدالت در روابط بین دو جنس در قرآن ازنظر اندیشمندان شیعه و خوانش های زنانه نگر را بررسی می نماید.