مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان ها


۱.

بررسی موضوع زن در آثار چخوف و جمالزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن توصیف جمالزاده آنتون چخوف داستان ها شباهت ها تفاوت ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲۰ تعداد دانلود : ۱۶۶۲
مسئله زن همواره مورد توجه نویسندگان و هنرمندان جهان بوده است و در دوران مختلف حیات بشر، مسایلی که با این موضوع مرتبط بودند با دیدگاه های متفاوت توسط شاعران و نویسندگان مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. از میان این نویسندگان آنتون چخوف و سید محمد علی جمالزاده هم در آثار خود شخصیت زنان را وصف کرده اند. در مقاله حاضر، سعی گردید به این سئوال پاسخ داده شود که شباهت ها و تفاوت های دیدگاه های چخوف و جمالزاده در توصیف سیمای زنان چیست؟ بر خلاف جمالزاده که زن را در آثارش تک بعدی نشان داده است، سیمای زنان در آثار چخوف بسیار متنوع توصیف شده اند. از نظر جمالزاده در ایران در اوایل قرن بیستم زنان کمتر در فعالیت های اجتماعی شرکت می کردند. براساس آثار جمالزاده می توان گفت که زن ایده آل در نگاه مردان ایرانی این دوره، کدبانوی مطیعی است که از صبح تا شب در خانه زحمت می کشد، عفت و پاکی اخلاقی خود را حفظ می کند و به همسرش وفادار است. اما چخوف با توجه به اینکه پزشک و روانشناس بود، خوب می دانست که زنان دارای طبیعتی پیچیده و گاهی غیرقابل درک هستند و به همین دلیل در آثارش به توصیف روحیات زنان بیش از ظاهر آنان توجه شده است، چیزی که در آثار جمالزاده کمتر به چشم می آید.
۲.

ویژگی های داستان داستان های شاهنامه فردوسی و پیام دهی اخلاق (فلسفه دان بسیارگو)

تعداد بازدید : ۱۰۸۵ تعداد دانلود : ۵۶۲
قدیمی ترین داستان های پیدا شده در دنیا، داستان های اساطیری است که مادر داستان های حماسی و سپس تاریخی می شود. تمایز داستان های شاهنامه با دیگر داستان های ادبی از وجوه امتیاز این اثر است. داستان رفتن کیکاووس به مازندران، هوشنگ و پیدایش آتش، چگونگی گرفتن رخش و رام کردنش به دست رستم، داستان بیژن و منیژه، زال و رودابه، داستان رستم و اسفندیار و داستان رستم و سهراب جذاب می باشند. شاهنامه از نظر محتوا و نظام داستانی، رویدادها، کنش ها و واکنش ها، گره زنی و گره گشایی ها، تأکید دارد. در بخش اساطیری شاهنامه فردوسی ارزش ها و مفاهیم اخلاقی و خردپسند و صفات و مفاهیم ضداخلاقی و ناپسند در قالب موجوداتی اهورایی و اهریمنی ظاهر شده اند که در داستان ها نمود دارند. در ورای بداخلاقی های ظاهری، دیو آز، زشت ترین دشمن آدمی است که در کنار دیوهایی چون خشم و بداندیشی قرار دارد. تنوع و گستردگی قصه های شاهنامه بیانگر تنوع فرهنگی ایران باستان است نتیجه داستان های شاهنامه آرزوهای ایرانیان برای پاسداشت از حریم خاک خود، نابودی دشمنانی چون افراسیاب، رهایی بردگان از چنگال ضحاک، به سلامت رستن بی گناهانی چون سیاوش از آتش هوسرانان است. واژه هایی چون خرد، دانش، داد، راستی، آزرم و یا چون آز، کژی، کاستی، ننگ، تباهی پر بسامد می باشند که هر یک بار مفهومی خاص را دربردارند. فردوسی وقتی درباره توحید و یگانگی حرف می زند به زبان فلسفه حرف می زند. هرگز تسلیم ناامیدی نشدن، اگر همه درها هم بسته شده باشد، پند و اندرزی شریف است که در بیان فلسفی هر داستان نهفته است، که در ابتدا یا فرجام جای دارد. فردوسی به آفرینش خلقت اشاره می کند و سرچشمه همه خلقت و کائنات را پروردگار می داند، از این رو، پهلوانان او هم رنگ و بوی توحیدی دارند.