مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مذهب مالکی
حوزه های تخصصی:
مذهب تشیع و اندیشه های شیعی در نخستین سال های ورود مسلمانان به اندلس و هم زمان با فتوحات اسلامی یا اندکی پس از آن، وارد این منطقه گردید. زمینه مناسب و پیدایش موانع گوناگون سبب گردید که تشیع در این منطقه، گسترش پیدا نکند. علل و عوامل گوناگونی سبب ناکامی شیعیان در نشر باورهای خود در این سرزمین بود. علل سیاسی مانند قیام های منسوب به شیعیان و رقابت امویان اندلس با حکومت های ادریسیان و فاطمیان و علل مذهبی مانند نفوذ مذهب مالکی و پیوند آن با سیاست و ارتباط تنگاتنگ فقهای مالکی با حاکمان، مهم ترین موانع بر سر راه اندیشه های شیعی بودند. این مقاله با اشاره به شرایط سیاسی و مذهبی اندلس در سال های نخستین ورود اسلام به آن جا، نقش این دو عامل را در جلوگیری از نشر تشیع در اندلس بررسی می کند.
جایگاه تشیع در اندلس در مقایسه با مذاهب دیگر (تحلیلی بر علل گسترش نیافتن تشیع در اندلس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسلمانان از سال ۹۲ تا ۸۹۸ ق/۷۱۱ تا ۱۴۹۲ م، در اندلس حضور داشتند و این منطقه بخشی از دنیای اسلام محسوب می شد. با بررسی جایگاه تشیع در اندلس، این مسئله برای ما آشکار می شود که در دوره حاکمیت مسلمانان در این سرزمین، تشیع نفوذ و گستردگی نداشت و اندلس وضعیت متفاوتی با مناطق شرقی خلافت داشت.
عواملی چند موجب شد که در این منطقه از جهان اسلام، تشیع نتواند از کثرت جمعیت برخوردار شود. این عوامل را می توان این گونه برشمرد: فعال نبودن اصحاب و راویان روایات ائمه(ع) در آنجا؛ حضور نداشتن گسترده قبایل و خاندان های شیعی؛ حاکمیت امویان که مخالف هرگونه اندیشه و تفکر با بن مایه های شیعی بودند؛ حاکمیت مذهب اوزاعی و بعد از آن مالکی که مخالف تفکر و اندیشه های شیعی بودند. این مقاله در پی بررسی این عوامل است.
آرای تربیتی ابوالحسن قابسی درآمدی بر مبانی فکری و زمینه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالحسن عَلی قابِسی (متوفی ۴۰۳ق/۱۰۱۲م)، فقیه مالکی مذهب در افریقیه و صاحب کتابی در تعلیم و تربیت اسلامی موسوم به الرِساله المُفَصَله لاحوال المُتِعَلِّمین و احکام المُعَلِّمین و المُتِعَلِّمین است که محتوا و برنامه آموزشی اهل سنت در آن منطقه دست کم تا سده نهم هجری بر اساس آراء مطرح شده در این اثر بوده است. پژوهش حاضر، ضمن بررسی زمینه ها و عوامل اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار بر آراء فقهی- کلامی و تربیتی قابسی، خطوط اصلی مطرح در الرساله المفصلهرا به روش توصیفی- تحلیلی مورد واکاوی قرار داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، اندیشه های قابسی و محتوای اثر وی بیش از هر چیز متأثر از تکاپوهای سیاسی - فرهنگی فاطمیان و بنی زیری و واکنشی به فعالیت آنها بوده است.
کاربست مذهب در سیاست داخلی مرابطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت های قبیله ای، انتخاب رهبر مذهبی و تعصب به مذهب مالکی، آغازگر حرکت مرابطین در قرن پنجم هجری در مغرب اقصی بود. مرابطین پس از دستیابی به حکومت، به منظور بقاء و توفیق بر مخالفان داخلی، نیازمند اتخاذ سیاست های داخلی متناسب با موقعیت خود بودند. آنها توانستند از ظرفیت فقهای مالکی به صورت فراگیر در ساختار حکومتی، از جمله نهاد قضاوت بهره ببرند. این مقاله با در نظر گرفتن التزام مرابطین به مذهب مالکی در اداره کشور و بکارگیری آن، در پی بررسی این مسأله است که آنها در سیاست های داخلی، از جمله امور اداری، اقتصادی، نظامی و فرهنگی چگونه از مذهب بهره بردند؟ یافته های پژوهشی، نمایانگر تعصب مذهبی مرابطین در سیاست های داخلی و عدول از مواضع مذهبی است. مرابطین با تعظیم در مقابل خلافت عباسی و کسب مشروعیت و نیز اخذ مجوز دینی از فقهاء، مخالفان را به اتهام ارتداد از میان برداشتند.
سیاست مذهبی مرابطون در برابر جریان تصوف در مغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرابطون از نیمه قرن پنجم با دعاوی مذهبی در مغرب اقصی به قدرت دست یافتند. آنان مذهب مالکی را مبنای عملکرد سیاست های داخلی و خارجی خود برای اداره کشور قرار دادند. مرابطون افزون بر جلوگیری از فعالیت سایر مذاهب، با جریان تصوّف نیز که از پایگاه اجتماعی مهمی در آن سرزمین برخوردار بودند، مقابله کرده و فعالیت آنها را متوقف کردند. پژوهش حاضر در نظر دارد با واکاوی رویکرد و عملکرد مرابطون در رابطه با صوفیان در مغرب، به این پرسش، پاسخ دهد که علل و عوامل سیاست تقابلی آنان با تصوف چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که گسترش تصوف در مغرب می توانست اقتدار مرابطون را به خطر بیاندازد، از این رو آنها با سیاست دو گانه به مهار و پیشگیری از گسترش تصوف پرداختند. مرابطون در گام اول با وارد کردن اتهام های مذهبی مانند بدعت گذاری و مخالفت با شرع، بخشی از صوفیان را سرکوب کردند و درگام دوم با نزدیک شدن به صوفیه تلاش کردند تا آنها را مهار کنند.
واکاوی علل حاکمیت مذهب مالکی در اندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر تاریخی، گرایش غالب به یکی از مذاهب فقهی در بخش های خاصی از سرزمین های اسلامی، همواره موضوعی در خور توجه و به مطالعه نیازمند است. اندکی پس از استقرار حکومت امویان در اندلس، مذهب مالکی، مذهب رسمی مسلمانان این سرزمین و جایگزین مذهب اوزاعی شد. این در حالی است که مذهب غالب در شرق جهان اسلام، مذهب حنفی و خاستگاه فقه مالکی نیز مدینه بود. این پژوهش درصدد است، زمینه ها و دلایل گرایش حکومت و مردم اندلس به مذهب مالکی و عوامل پایداری فقه مالکی را در دوره حکومت امویان اندلس با روش تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی واکاوی کند. یافته های پژوهش نشان داد، رحله های فقیهان اندلس به کانون های مذهب مالکی، در گروش مردم اندلس به مذهب مالکی نقش مهمی ایفا کرده و پشتیبانی حکومت اندلس از مذهب مالکی به نهادینه شدن آن نیز سرعت بخشیده است. همچنین، بساطت فکری بیشتر مسلمانان اندلس، با نگرش و آموزه های مذهب مالکی سازگاری بیشتری داشت؛ ازاین رو در زمینه سازی حاکمیت مذهب مالکی مؤثر بود.