مطالب مرتبط با کلیدواژه

پژوهش داده بنیاد


۱.

کاربرد شبکه های عصبی در پژوهش های داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۴۷۵
در سال های اخیر در روش شناسی علوم انسانی تلاش زیادی برای ترکیب روش های پژوهشی صورت گرفته است. روش داده بنیاد و شبکه های عصبی مصنوعی از روش هایی هستند که در سال های اخیر با استقبال تعداد زیادی از پژوهشگران مواجه شده اند. این پژوهش با هدف ترکیب این دو روش مهم پژوهشی انجام شده است. برای دستیابی به این هدف (ترکیب این دو روش)، یک چارچوب عملیاتی پیشنهاد شده است. به این ترتیب که در این چارچوب پیشنهادی، کدهای باز استخراج شده از روش داده بنیاد توسط روش شبکه های عصبی مصنوعی، در سازه هایی دسته بندی می شوند. این در حالی است که در روش تئوری داده بنیاد این کدهای باز بر اساس نظر پژوهشگر در سازه ها دسته بندی می شوند. برای اجرایی کردن ایده ترکیب این دو روش، یک چارچوب اجرایی پیشنهاد و این چارچوب درباره خلاقیت سازمانی به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که با به کارگیری این چارچوب می توان دسته بندی کدهای باز استخراج شده از روش تئوری داده بنیاد را با رویکردی کمّی انجام داد
۲.

کنکاشی در مدل های ذهنی جامعه مداحی ایران؛ تحلیل کیفی با رویکرد راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدل ذهنی مداح مداحی تحلیل راهبردی پژوهش داده بنیاد تصویر ذهنی تصور مفروض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۳۶۷
هدف این پژوهش، استخراج و تحلیل مدل های ذهنی بخشی از جامعه مداحی ایران امروز با رویکرد راهبردی است. مدل های ذهنی تعیین کننده شیوه ادراک افراد از کارکرد هر سیستم – و در این پژوهش  نظام مداحی – است. مدل ذهنی سه مؤلفه دارد: تصویر ذهنی، تصور و مفروض. مداح مذهبی – با مفاهیم معادل نائح، مرثیه سرا، مرثیه خوان، روضه خوان - فردی است که برای ائمه اطهار (ع) خاصه امام حسین (ع)، مدح می گوید یا در سوگ آنان نوحه می خواند و یاد و خصوصیات آنها را زنده نگاه می دارد. در فراز و فرود تاریخ مذهب شیعه،  مداحان زیادی بوده اند که یاد و افکار [مدل ذهنی] ده ها تن از آنها زنده مانده است. در نیم هزاره  اخیر، مداحی و مداحان در جامعه ایران رونق فراوانی یافته و اکنون، جامعه مداحان، یکی از نمودهای برجسته و نقش آفرین مذهبی– فرهنگی جامعه شیعه مذهب  ایران است؛ لذا تحلیل شناختی افکار و اذهان این جامعه، خاصه با رویکرد پژوهش کیفی، یک اقدام پژوهشگرانه شایسته و بایسته است. این یک پژوهش کیفی داده بنیاد و اعضای جامعه هدف آن مداحان فعال در چهار استان شمال غرب ایران اند که با دو تکنیک نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری قوی انتخاب و تعداد آنها بر اساس تکنیک اشباع، تعیین شد. داده ها از طریق مصاحبه ساخت یافته حاوی یازده سؤال بازپاسخ و طی دو ماه گردآوری و با تکنیک تحلیل مقایسه ای مداوم و تکنیک سنخ شناسی تحلیل و دسته بندی و با دو تکنیک کدگذاری توصیفی، و کد گذرای خصیصه، کدگذاری و مضمون ها استخراج شدند. هر سه نوع اعتبار «توصیفی، تفسیری و تئوری» احراز گردید. از تحلیل 700 گزاره اطلاعاتی، شانزده نتیجه حاصل و تعداد یازده مدل ذهنی استخراج شد. یافته ها نشان داد که مدل های ذهنی مداحان از نظام مداحی و مداحان عمدتاً ساده، دقیق، شفاف، نسبتاً سطحی، ایستا، نسبتاً محدود، درون مذهبی و درون حرفه ای است. به گذشته مداحی مفتخر و از آینده آن نگران اند. یک راهبرد تحول در مدل های ذهنی جامعه مداحان، نیاز است.
۳.

ارائه الگوی مفهومی انسان عامل مبتنی بر تجربه زیسته نوجوانان کار موفق: یک پژوهش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی مفهومی عاملیت نوجوانان کار پژوهش داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۷
زمینه: پدیده کودکان و نوجوانان کار مسئله ای زیستی، روانی و اجتماعی است که در بسیاری از کشورها از جمله ایران به نگرانی جدی تبدیل شده است. بااین حال، غالب پژوهش های انجام شده با نگاه مددکاری اجتماعی و در حوزه توصیف و آسیب شناسی بوده است و مطالعه ای بر توانمندسازی این گروه به منظور غلبه بر محدودیت های محیطی نپرداخته است. باتوجه به جمعیت فزآینده و آسیب های متعدد فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان کار، انجام پژوهش هایی که منجر به توانمندسازی این افراد شود، ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی انسان عامل بر اساس تجارب زیسته نوجوانان کار بود. روش: رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش، رویکرد کیفی و روش داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه شامل 15 نفر از نوجوانان کار موفق ساکن شهر تهران در سال 1402 بودندکه بصورت هدفمند، با مراجعه به مرکز طلوع بی نشان ها، موسسه مهر و ماه و کلینیک مددکاری آل یاسین انتخاب و پس از کسب رضایت و تمایل به شرکت در پژوهش، وارد پژوهش شدند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها جمع آوری گردید و به منظور تحلیل داده ها از روش اشتراوس و کوربین استفاده شد. یافته ها: تحلیل حاصل از داده های مصاحبه به صورت کلی در هفت محور سرمایه های درونی، شرایط نابسامان محیطی، سیستم حمایتی، تجارب یادگیری، راهبردهای انسان گرایانه، طراحی مثبت و عاملانه زندگی و رشد همه جانبه و یکپارچه دسته بندی شد و نهایتاً الگوی مفهومی انسان عامل بر اساس کدهای به دست آمده ترسیم شد. نتیجه گیری: نتایج حاصله ضمن افزایش بینش نسبت به مؤلفه های الگوی انسان عامل زمینه های ایجاد آن، می تواند زمینه ساز پژوهش های بعدی و نیز طراحی برنامه های آموزشی و درمانی باهدف ارتقای توانمندی روانشناختی نوجوانان کار شود. بنابراین گروه های اصلی که با این نوجوانان در ارتباط هستند، مانند مشاوران بهزیستی، آموزش های بیشتری درباره مفهوم عاملیت و مؤلفه های آن داشته باشند. همچنین با توجه به اهمیت حمایت محیطی، افزایش حمایت های مالی و عاطفی سازمان ها کمک شایانی به تغییر شرایط این افراد خواهد کرد.