مطالب مرتبط با کلیدواژه

دانشگاه تربیت معلم


۱.

عوامل مرتبط با توانمندسازی اعضای هیات علمی دانشگاه: مطالعه موردی دانشگاه تربیت معلم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعضای هیات علمی توانمندسازی الگوبرداری دانشگاه تربیت معلم غنی سازی شغل مدیریت مشارکتی و پاداش مبتنی بر عملکرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۹۶۹
توانمندسازی سرمایه های انسانی در محیط های علمی - آموزشی در دهه های اخیر مورد توجه تعداد زیادی از صاحب نظران، علاقه مندان به تحقیق و کارگزاران موسسات آموزش عالی قرارگرفته است. هدف مقاله بررسی میزان توانمندی و عوامل مرتبط با توانمندسازی اعضای هیات علمی می باشد. آزمودنی ها 175 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه تربیت معلم می باشند که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها از روش های عاملی، آزمون فریدمن، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که اعضای هیات علمی در بعد معنی دار بودن شغل نسبت به دیگر ابعاد توانمندسازی (خوداثربخشی، خودمختاری، موثربودن و اعتماد) توانمندتر هستند و در بعد اعتماد در پایین تر حد توانمندی قرار دارند. متغیر های الگوبرداری و پاداش مبتنی برعملکرد با توانمندسازی اعضای هیات علمی رابطه ای ندارند، اما دو عامل غنی سازی شغل و مدیریت مشارکتی با توانمندسازی آنان ارتباط دارد. از بین متغیر های مرتبط، متغیر های مدیریت مشارکتی و غنی سازی شغل، پیش بینی کننده های بهتری برای متغیر ملاک توانمندسازی هستند. به طور کلی، متغیر غنی سازی شغل 0.538 درصد از سهم واریانس توانمندسازی را تبیین می کند و با اضافه شدن متغیر مدیریت مشارکتی مقدار واریانس تبیین شده 0.552 درصد می رسد.
۲.

نمودشناسی تجربه تحصیل در کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه تعلیم و تربیت کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت معلم نمودشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵۴ تعداد دانلود : ۱۸۶۹
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه تحصیل در دانشجویان کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاه تربیت معلم تهران است. برای درک تجربه زیستی دانشجویان از روش نمودشناسی تفسیری از رویکردهای پژوهش کیفی بهره گرفته شده است. نمونه ها از میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت به گونه ای انتخاب شده اند که دست کم سه نیم سال تحصیلی را پشت سر گذارده اند. تعداد دانشجویان با ویژگی های ذکر شده، شش نفر بود که همه انتخاب شدند. داده ها از راه مصاحبه ژرف نیمه ساختار یافته و مشاهده هدفمند جمع آوری و سپس نگاشته و به روش ون منن تحلیل شدند. بر بنیاد یافته های پژوهش می توان تجربه این دانشجویان را در سه بخش نگرش درباره رشته، واحدهای درسی و اساتید دسته بندی و توصیف کرد. نگرش درباره رشته، دربردارنده علاقه مندی نخستین، رضایتمندی واپسین، بازار کار و آگاهی درباره چیستی، اهمیت و جایگاه رشته شد. نگرش درباره واحدهای درسی، ارتباط واحدهای درسی با رشته و انسجام واحدها، روز آمدی واحدها و کتاب ها و واحدها یا موضوع های مورد نیاز و پایان نامه را در برگرفت. نگرش درباره اساتید شامل منش، میزان دانش، روش تدریس و روش ارزشیابی شد. نتایج پژوهش نشان دهنده رضایت نسبی دانشجویان از برخی مؤلفه ها به ویژه منش و دانش اساتید و نارضایتی نسبی از برخی دیگر از مؤلفه ها چون ناآگاهی درباره چیستی رشته، کم اهمیتی آن، بازارکار نامناسب، نبود پیوند و انسجام میان واحدها و موضوع های درسی، ناکارآمدی و خلاء برخی واحدها و موضوع های درسی، ابهام در انتخاب موضوع پایان نامه و روش های ارزشیابی برخی اساتید است. در پایان بر لزوم بازنگری درباره اهمیت، جایگاه و واحدهای درسی رشته فلسفه تعلیم و تربیت تاکید و به برخی تلویح های کاربردی اشاره شده است.
۳.

دانشگاه فرهنگیان: صد سال تربیت رسمی معلم در ایران، آری! تداوم دارالمعلمین مرکزی، خیر!(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت معلم دارالمعلمین دانشگاه تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان مطالعه اسنادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۰ تعداد دانلود : ۷۸۶
بررسی اسناد تاریخ آموزش و پرورش در ایران نشان می دهد که تربیت معلمان در ایران، سابقه ای طولانی دارد. با وجود این، از زمان شروع تربیت معلم به طور رسمی و تأسیس دارالمعلمین مرکزی در ایران، صد سال می گذرد. با تغییرهای متعددی که در ساختار وزارت معارف ایجاد شد، دارالمعلمین نیز به تدریج از نظر ساختاری دچار تغییر و تحولهای بسیار شد و به حسب نیاز و شرایط ویژه سیاسی- اجتماعی، اشکال مختلفی به خود گرفت. بررسیهای تاریخی حاکی از آن است که این تحولات بیش از آنکه نشان دهنده انسجام و تداوم باشد، نمایانگر گسست و گاهی سردرگمی است. از سویی هم در ابتدای دهه 1390، مراکز مسئول آموزش معلمان، در نهادی به نام «دانشگاه فرهنگیان» تجمیع شدند. این اتفاق، صرف نظر از چرایی و چگونگی آن، تصوری نادقیق ایجاد نمود مبنی بر اینکه این دانشگاه ادامه دهنده کار دانشگاه تربیت معلم، دانشسرای عالی، دانشگاه تهران و دارالمعلمین عالی و مرکزی است. در صورتی که مطالعه اسناد موجود در ایران، به ویژه اسناد موجود در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، نشان می دهد که بخش اول این گزاره که «تربیت معلم به طور رسمی، در ایران صد ساله شد» دقیق است و بخش دوم که «دانشگاه فرهنگیان، تداوم بدون گسستِ این صد سال است»، دقیق نیست و اصرار بر آن، سبب ایجاد شبهه و کجروی می شود. همچنین، این مقاله به دنبال ارزیابی عملکرد نهادهای تربیت معلم در صد سال گذشته و قضاوت در مورد بهتر یا بدتر بودن آنها نسبت به یکدیگر نیست، بلکه تلاش دارد با نمایاندن مشابهتها و تفاوتها امکان درس آموزی از سیر تاریخی این نهادها را فراهم نموده تا در رفع ابهامات، پرهیز از تکرار اشتباهها و شناخت موفقیتها مؤثر باشد.