مطالب مرتبط با کلیدواژه

شناخت ناپذیری


۱.

الهیات سلبی از نظر افلوطین و عبدالاعلی سبزواری مفسر مواهب الرحمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنزیه احد الهیات سلبی بیان ناپذیری شناخت ناپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۲ تعداد دانلود : ۶۴۱
در تفکرات افلوطین خداوند چیزی «به کلی دیگر» است؛ به گونه ای که نه نامی می توان بر او نهاد و نه با هیچ زبانی می توان او را توصیف کرد. عبدالاعلی سبزواری نیز به عنوان اندیشمندی ازعالم اسلام، به ویژه در میان عالمان شیعی مذهب معاصر، با تبحر چندوجهی در علوم دینی از قبیل فقه، اصول، فلسفه، عرفان و تفسیر قرآن، در باب «احد» به تاسی از پیشوایان دینی خویش اندیشه هایی دارد. در این مقاله، به بررسی تطبیقی پیرامون الهیات سلبی از نظر افلوطین و عبدالاعلی می پردازیم. در واقع نظرات این دو عالم را در تشخیص مرز میان الهیات سلبی و ایجابی جستجو می کنیم که بدانیم تا کجا عقل آدمی اجازه دارد حکمی ایجابی در مورد ذات و صفات حق صادر کند و مرز سکوت در این زمینه کجاست.
۲.

بررسی نسبتِ بین قضایای آینده و علم مطلقِ الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم الهی تعین ناپذیری شناخت ناپذیری علم پیشینی و پسینی لازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
مسئله این پژوهش این است که اگر خداوند عالِم مطلق است و در صورت تعلق علم الهی به چیزی آن چیز محقق می گردد، و از طرفی انسان مختار و صاحب اعمال خویش است؛ پس خداوند چگونه به آن اعمال در آینده (مستقبل)علم دارد و مشخصاً رابطه علم الهی با قضایای آینده چیست؟ آنچه بر این پیچیدگی می افزاید این است که هم خداوند قادر متعال است، یعنی به آنچه بخواهد دست می یابد و بالاتر از آن، حتی نزدش بلافاصله حاضر می گردد؛ از طرفی اختیار انسان به گونه ای ست که اگر درست تبیین نگردد، با علم الهی دیالکتیک تکوینی خواهد داشت؛ از طرفی آنچه که در عالَم وجود مشاهده می گردد، تحقق موجودات در بستر زمان و مکان است. در این میان انسان معاصر با تکیه بر اختیار خویش بعنوان یکی از مبانی انسان شناسی آینده پژوهی، دست به تحقیق در آینده زده است و این امر مهم و پیچیده تبدیل به معمای هستی شناسانه ای برای هستندگان ناطقی(انسان یعنوان حیوان ناطق) شده است که به علم الهی، هستی و انسان، و دیالوگ تکوینی آنها، می نگرند. روش تحقیق در این مطالعه بنیادین مبتنی بر قیاس منطقی، استوار بر استدلال عقلی است که بحثی نظری( نه به مثابه روش های کیفی و نه به هیچ وجه کمّی) را در بر می گیرد. نتیجه تحصیل شده نیز از این قرار است که امور و اعمال اختیاری آینده تعیّن ناپذیرند؛ اما به دلیل علوّ الهی بر زمان در علم الهی موجود اند و با شناخت سبب و مسبات و جریانات تکوینی می توان به شناخت آینده تا حدّ مقدور دست یازید.