مطالب مرتبط با کلیدواژه

لازمانی


۱.

معیت سرمدی خداوند و علم مطلق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم مطلق اختیار بشر لازمانی معیت سرمدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۹۳۸ تعداد دانلود : ۵۴۵
یکی از تعارض های اساسی در کلام (الهیات) و فلسفه دین، تعارض علم پیشین خداوند و اختیار بشر است. بدیهی است که درک صحیح از موضوع زمان و نسبت آن با خداوند، برای حل این تعارض بسیار تعیین کننده است. بر این مبنا، سه راه حل برای این تعارض ارائه شده است که می توان از آنها به «نظریه تعین ناپذیری آینده»، «نظریه شناخت ناپذیری اعمال اختیاری آینده» و «نظریه لازمانی علم خداوند» تعبیر کرد. در این نوشتار، ابتدا دو نظریه نخست تشریح و بر ناکامی هر یک به عنوان راه حلی برای این تعارض تأکید می شود. نظریه سوم نیز مورد نقد و نظر قرار گرفته است و در نهایت نشان داده می شود که این نظریه می تواند کامیاب ترین راه حل باشد. به علاوه، دیدگاه فیلسوفان مسیحی مانند آکوئیناس، آنسلم و بوئتیوس در خصوص این نظریه را متذکر شده و در نهایت، در پرتو تأملات حکیمان مسلمان و به ویژه قاضی سعید قمی، در تبیین آن کوشیده ایم.
۲.

بررسی نسبتِ بین قضایای آینده و علم مطلقِ الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم الهی تعین ناپذیری شناخت ناپذیری علم پیشینی و پسینی لازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
مسئله این پژوهش این است که اگر خداوند عالِم مطلق است و در صورت تعلق علم الهی به چیزی آن چیز محقق می گردد، و از طرفی انسان مختار و صاحب اعمال خویش است؛ پس خداوند چگونه به آن اعمال در آینده (مستقبل)علم دارد و مشخصاً رابطه علم الهی با قضایای آینده چیست؟ آنچه بر این پیچیدگی می افزاید این است که هم خداوند قادر متعال است، یعنی به آنچه بخواهد دست می یابد و بالاتر از آن، حتی نزدش بلافاصله حاضر می گردد؛ از طرفی اختیار انسان به گونه ای ست که اگر درست تبیین نگردد، با علم الهی دیالکتیک تکوینی خواهد داشت؛ از طرفی آنچه که در عالَم وجود مشاهده می گردد، تحقق موجودات در بستر زمان و مکان است. در این میان انسان معاصر با تکیه بر اختیار خویش بعنوان یکی از مبانی انسان شناسی آینده پژوهی، دست به تحقیق در آینده زده است و این امر مهم و پیچیده تبدیل به معمای هستی شناسانه ای برای هستندگان ناطقی(انسان یعنوان حیوان ناطق) شده است که به علم الهی، هستی و انسان، و دیالوگ تکوینی آنها، می نگرند. روش تحقیق در این مطالعه بنیادین مبتنی بر قیاس منطقی، استوار بر استدلال عقلی است که بحثی نظری( نه به مثابه روش های کیفی و نه به هیچ وجه کمّی) را در بر می گیرد. نتیجه تحصیل شده نیز از این قرار است که امور و اعمال اختیاری آینده تعیّن ناپذیرند؛ اما به دلیل علوّ الهی بر زمان در علم الهی موجود اند و با شناخت سبب و مسبات و جریانات تکوینی می توان به شناخت آینده تا حدّ مقدور دست یازید.