مطالب مرتبط با کلیدواژه

علل چهارگانه


۱.

تبیین غایت شناختی در زیست شناسی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ماده و صورت کون و فساد درجات وجود تبیین غایی علل چهارگانه علت مکانیکی جوهر طبیعی اعراض ذاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵۸ تعداد دانلود : ۷۵۹
در علم ارسطویی تبیین یک چیز یا یک امر بر وفق صورت حقیقی یا ذات معقول آن و غایتی که داشت و هدفی که برمی آورد انجام می شد. مثلاً چرا اشیا سقوط می کنند؟ بر اساس رأی ارسطو و پیروانش حرکت طبق تمایل ذاتی هر چیز به بازجست قرارگاه طبیعی اش، تبیین می شود. قرارگاه یا «مقر طبیعی» آتش بالاست و مقر خاک پایین است. اشیا سنگین تر گرایش نیرومندتری به سمت اسفل دارند و لذا باید سریع تر سقوط کنند. غایت حرکت- غایت به هر دو معنا، هم به معنای نهایت و هر به معنای غرض و غایت – بیش تر مورد توجه است تا جریان هایی که در آن میان و پیش از آن اتفاق می افتد. بدین جهت علیَت با توجه به هدف های آینده (علل نهایی) و تمایلات ذاتی (علل صوری) توصیف می شود، نه صرفاً با آثار رویدادهای گذشته (علل فاعلی) که بر مواد منفعل و مستعد (علل مادی) عمل می کند. سخنان فوق به این معنا نیست که در علم ارسطویی مشاهده جایی نداشت. ارسطو خود در رده بندی زیست شناختی، پژوهش های فراوانی کرده بود که مستلزم مشاهده دقیق بود. ولی بحث غایت یعنی همان مسئله هدف دار و با قصد و غرض انگاشتن هر چیز و هر کار، علیالاصول جای خود را به نظریه هایی که بتوان با تجربه های بیش تر امتحانشان کرد، نپرداخته بود.
۲.

بررسی مفهوم «صورت» نزد ابن باجه و تاثیر آن بر حرکت طبیعی اجسام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صورت ماده علل چهارگانه حرکت ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۳۸۴
حرکت، مبدا اساسیِ طبیعیات ابن باجه(1098-1138) است که بر تمامی دیدگاه های طبیعی وی خصوصا ترکیب موجودات از ماده و صورت و علل چهارگانه تاثیر گذاشته است. این امر سبب شده تا شناسایی عوامل موثر در حرکت اجسام طبیعی در مکانیک ابن باجه ای نقش برجسته ای ایفا کند. مهم ترین عامل حرکت از نظر او متمرکز بر «صورت» و تغییر آن در هنگام جابجایی است. در مقاله ی حاضر مفهوم صورت نزد ابن باجه و تاثیر آن بر حرکت طبیعی اجسام بررسی خواهد شد. استدلال های ابن باجه در مبحث «صورت» و مفاهیم مرتبط با آن علاوه بر تاثیر از آرای ارسطو، به واسطه ی عقل گرا بودن وی همواره از اندیشه های افلاطون و فارابی نیز بهره گرفته است. وی به تاثیر از فارابی، نقش صورتی معقول و مجرد از ماده(عقل فعال) را در عالم مافوق قمر و حرکت اجرام سماوی و به تبع آن در حرکت اجسام زمینی موثر دانسته است. این دیدگاه در استدلال او پیرامون تمایز محرک از متحرک در حرکت خودبه خودیِ اجسام طبیعی نیز تاثیرگذار بوده است.
۳.

علل اربعه از دیدگاه ابن باجه: رفع دوگانگی موجود در تمایز ماده و صورت ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۴۷۶
ابن باجه در موضوع علل چهارگانه از فلسفه طبیعی ارسطو تبعیت کرده است اما در نوع تببین خود از این علل از «منطق» و «نظریه شوق طبیعی» بهره برده است. او علل چهارگانه را در قالب «جنس و فصل» تعریف می کند و همه این علل را «محمولات ذاتی» به حساب آورده است. ابن باجه در تبیین علل چهارگانه بر اساس چهار شوق طبیعی، به شوق پنجمی با عنوان «وجود خارجی» و «وجود ذهنی» اشاره می کند که حاکی از یک وجود خارجی در جسم و دو وجود ذهنی در محرک و متحرک است. وی با اثبات معنای دوگانه «موضوع»، به دوگانگی مفهوم صورت می رسد و این مسأله در نهایت به معنای دوگانه آن (صورت خارجی و صورت عقلی) منتج می شود. در مقاله حاضر براهین و استدلال های او در این باره بررسی خواهد شد. مفهوم دوگانه صورت در آراء و اندیشه های ارسطو به دو معنای «صورت مادی» و «صورت غیرمادی» موجود است، ولی شواهد حاکی از آن است که وی به طور صریح به «صورت معقول» اشاره ندارد. بر اساس یافته های این پژوهش، اشاره به «صورت معقول» در دیدگاه ابن باجه کاملاً مشهود است و می توان از این نظر او را متأثر از اندیشه های افلاطون دانست.
۴.

علیت ارسطویی از منظر توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علیت علت معلول علل چهارگانه علت وجودی خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۵
بشر از بدو پیدایش خود همواره با مسئله علیت دست به گریبان بوده است، چرا که این موجود متفکر و اندیشمند در باره هر چیزی به فکر فرو می رفت و در پی یافتن منشأ پیدایش و اصل آن برمی آمد و همین امر سبب شد که او روز به روز در وادی علم و دانش و زندگی در کره خاکی پیشرفت کند. اولین فیلسوف باستانی که به تفصیل به بحث علل می پردازد ارسطوست. وی نظریه علیت و علل اربعه را به صورت یک بحث مشخص و مجزای فلسفی مطرح کرد که کاربرد آن نه تنها در مابعدالطبیعه، بلکه در باب برهان منطق و حرکت طبیعت، محرز بود. توماس آکوئینی که از شارحان ارسطو محسوب می شود نگاه متفاوتی به نظریه علیت دارد و در آثار کلامی خود علیت ارسطویی را به گونه ای دیگر تبیین می کند، اگرچه می کوشد در شروحش بر آثار ارسطو به تفاوت دیدگاه خود اشاره ای نکند، ولی در آراء کلامی به ارسطو پایبند نمی ماند و بر اساس نگاه مسیحی علیت را تفسیر می کند.