مطالب مرتبط با کلیدواژه

امکان مابعدالطبیعه


۱.

دین و خدا در فلسفه نقادی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا دین اخلاق کانت امکان مابعدالطبیعه اختیار آدمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۷ تعداد دانلود : ۷۱۶
چهارچوب نظری فلسفة نقادی کانت ریشه در تحولات قرن هجدهم و دورة موسوم به روشن گری و منورالفکری اروپا دارد؛ رهیافت های دین پژوهی، از جمله باور به خداوند یا علت اولی، نزد او نیز متأثر از همان فضاست. پرسش از اعتبار و دامنة شمول معرفت مابعدالطبیعی و مهم تر از آن مبادی تکوین چنین معرفتی از دغدغه های معرفت شناختی کانت است که درست زمانی مطرح می شود که سخن و پرسش از «امکان مابعدالطبیعه» به میان می آید؛ یعنی تأمل و چندوچون دربارة مبادی نظری چنین دانشی که، تا زمان کانت، از پیشینه ای بس دراز برخوردار است. هنگامی که کانت از واژة علم و تجربه سخن می گوید، درواقع، به قلمرو عینی معرفت بشر نظر دارد؛ یعنی آن چه در حیطة حساسیت و فاهمه انعکاس می یابد و لذا، آن چه فراتر از این قلمرو تصور شود، نه به لحاظ نفس الامری، بلکه به لحاظ معرفت پدیداری، نامعتبر تلقی می شود. این جا نیز همان پرسش در باب «امکان ریاضیات محض» و «امکان طبیعیات محض» تکرار می شود. جستارهای کانت در این دو قلمرو بدین نتیجه منجر می شود که هرچند مبادی نظری علم نزد فاعل شناساست، اما فرایند فعالیت ذهن قابل اطلاق به تجربه، درواقع عینیت یافته، خواهد بود و معضل شکاف میان متعلق و متعلق ادراک برطرف خواهد شد. جهت گیری فلسفة نقادی در پرسش از مبادی و مبانی نظری دانش به قلمرو اخلاق و دین نیز کشیده می شود. باز شدن دو عرصة اخیر بر روی پژوهش استعلایی، درواقع، پاسخی را برای مسائل حل ناشدة متعلقات مابعدالطبیعه، اعتقاد به هستی خداوند، بقای نفس، و وجود اختیار در آدمی فراهم می سازد. در نگاه کانت، عرصة عقل عملی در تقابل با عقل نظری نیست، بلکه مکمَل و متمَم آن است، زیرا استمرار و فعالیت ذهن و ورود آن در عرصة نامتناهی و امور نامشروط، که به نظر کانت تمایل طبیعی عقل است، جزء لاینفک ساحت های معرفتی بشر است. اگر علم ناظر به متعلقات تجربه و امور انضمامی است و امکان ریاضیات و طبیعیات محض محرز و حتی یقینی و معتبر است، درعوض، اخلاق و دین نیز که ساحت های انکارناپذیر انسان اند، ناظر به متعلقات عقل و به ویژه، وجود خداوند و بقای نفس اند. هنگامی که کانت در امکان فعل اخلاقی و شرایط آن تأمل می کند، هم بسته بودن فعل اخلاقی با اعتقاد به بقای نفس و وجود خداوند را در می یابد و البته، هم چنان مسئلة عدم عینیت این متعلقات و حیث نفس الامری آن ها مورد تأکید اوست.
۲.

ادوارد جاناتان لو و امکان [پذیری] مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی امکان امکان مابعدالطبیعه امکان مابعدالطبیعی امکان پذیری مابعدالطبیعه ضرورت مابعدالطبیعی امکان پذیری مابعدالطبیعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : ۲۰۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۱۹
پس از ستیز چندین دهه ای اثبت گرایی منطقی و فلسفه تحلیلی با مابعدالطبیعه، اینک شاهد روی آوری شماری از فیلسوفان تحلیلی به مابعدالطبیعه هستیم که نه تنها آن را ممکن، بلکه گریزناپذیر می دانند. ادروارد جاناتان لو در یک طرح گسترده آکادمیک، در کتابی که یادآور فلسفه انتقادی کانت در رویارویی با مابعدالطبیعه است، کوشیده تا ضمن نشان دادن امکان پذیری و حتی گریزناپذیری مابعدالطبیعه، خود، مابعدالطبیعه ای ناکانتی و واقع گرا عرضه کند. او بر این باور است که، در تمایزی روشن میان مابعدالطبیعه و علوم تجربی، وظیفه مابعدالطبیعه نه بیان اینکه چه چیزی وجود دارد، بلکه بیان این امر است که چه چیزی می تواند وجود داشته باشد. او موضوع مابعدالطبیعه را «امکان ها» و موضوع علوم تجربی را «فعلیت ها» می داند. او به دفاع از مابعدالطبیعه چونان فعالیتی عقلی، با نقش محوری برای فلسفه ورزی و با تقدمی در برابر علوم تجربی می پردازد، به گونه ای که مابعدالطبیعه و امکان مابعدالطبیعی موضوعاتِ ویژه علوم، همواره بر هر گونه نظریه پردازی علمی مقدمند. یافته های مابعدالطبیعه بنیاد علوم تجربی، بیانگر امکان های وجود، و یاری رسان به تشخیص مقولات وجود و روابط میان این مقولات هستند. لو در طرح گسترده چندین ساله خود، با موفقیتی روزافزون، کوشیده است «امکان [پذیری] مابعدالطبیعه» را از «امکان [پذیری] مابعدالطبیعی» استنتاج کند، به عرضه دستگاه مابعدالطبیعی خاص خود، چونان یک رشته خودآیین و گزیرناپذیر، بپردازد، و با آن برخی از مسائل فلسفه را حل کند.