
مطالعات راهبردی ارتباطات (رهپویه ارتباطات و فرهنگ سابق)
مطالعات راهبردی ارتباطات دوره 4 زمستان 1403 شماره 4 (پیاپی 14) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف تحلیل رفتار ارتباطی کتابخانه های ایرانی در شبکه اجتماعی آپارات انجام شده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان حضور، نوع محتوای تولیدشده و میزان تعامل کاربران با صفحات کتابخانه ها در این شبکه است. همچنین پژوهش تلاش دارد چالش ها و فرصت های موجود برای بهبود استفاده از این شبکه توسط کتابخانه ها را شناسایی کند. روش: این تحقیق از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی از منظر بازنمایی انجام شده است. جامعه آماری شامل 73 صفحه متعلق به کتابخانه های مختلف در آپارات است. داده ها با استفاده از یک سیاهه وارسی محقق ساخته جمع آوری و تحلیل شده اند. ابزارهای مورد استفاده برای ارزیابی صفحات شامل دسته بندی محتوایی، میزان بازدید، تعداد دنبال کننده ها و بررسی رابط کاربری بود.یافته ها: یافته ها نشان داد که به ترتیب کتابخانه های عمومی نهادی، دانشگاهی، ملی، تخصصی و عمومی غیرنهادی مؤثرترین میزان حضور را در این شبکه دارند. صفحه کتابخانه آیت الله العظمی بروجردی با 2315 محتوا در رتبه اول، صفحه کتابخانه های عمومی سمنان با 655 محتوا در رتبه دوم و صفحه نهاد کتابخانه های عمومی کشور با 594 محتوا در رتبه سوم قرار دارند. بیشترین تعداد دنبال کننده مربوط به صفحه نهاد کتابخانه های عمومی کشور با 1/1 هزار دنبال کننده است. نتیجه: این پژوهش نشان می دهد کتابخانه های نهادی استان تهران و آذربایجان شرقی بیشترین صفحات نهادی را دارند. صفحات کتابخانه آیت الله العظمی بروجردی و سازمان اسناد ملی محتوای هدفمند تولید کرده و موفق تر عمل کرده اند. آپارات، به عنوان شبکه ای ویدئومحور، فرصت مناسبی برای ترویج خدمات کتابخانه ای فراهم می کند و صفحه کتابخانه دانشگاه قم در میان کتابخانه های دانشگاهی پیشتاز است.
طراحی الگوی بازی وارسازی در سرویس های ویدئو به در خواست کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بازی وارسازی ( گیمیفیکیشن) برای سکوهای ویدئو درخواستی/ ویدئو به درخواست (VOD) ویژه کودکان و نوجوانان انجام شده است تا چالش های موجود در جذب و درگیرسازی این قشر را برطرف کند. نبود الگوی مدون گیمیفیکیشن در ایران باعث اجرای ناکارآمد این راهبردها در سکوهای ویدئو درخواستی شده و همین امر رقابت پذیری این سرویس ها را تهدید می کند. هدف این پژوهش ارائه الگویی است که با افزایش تعامل کاربران، به وفاداری بیشتر و تجربه کاربری بهینه تری بیانجامد.روش تحقیق این پژوهش گراندد تئوری بوده است، زیرا این روش به پژوهشگران این امکان را می دهد که از طریق تحلیل عمیق داده های کیفی، به شناسایی و استخراج الگوها و مؤلفه های کلیدی بپردازند. انتخاب این روش به ویژه به دلیل نبود نظریه های موجود در زمینه گیمیفیکیشن در سرویس های ویدئو به درخواست و نیاز به انجام آزمون فرضیات شکل گرفت. در این راستا، داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با ۱۷ متخصص گردآوری شده است. داده های بدست آمده توسط این مصاحبه ها پس از گذراندن روند کدگذاری باز و بسته، تبدیل به مقولات شده و مقوله محوری از این داده ها شکل گرفت.یافته ها نشان داد که طراحی گیمیفیکیشن کارآمد و مسئولانه به عنوان مقوله محوری، شامل سه مؤلفه کلیدی است: پلتفرمی کارآمد و جذاب برای کودکان و نوجوانان، پلتفرمی امن و مطمئن، و همگام با استراتژی های مدیریتی جهانی. به کارگیری این مؤلفه ها می تواند نیازهای صنعت سرویس های ویدئو به درخواست ایران را به ویژه در حوزه کودکان و نوجوانان برطرف کند و منجر به تجربه کاربری بهینه، افزایش تعامل و وفاداری کاربران شود. اجرای گیمیفیکیشن بر اساس این الگوی پیشنهادی در سناریوهای تعامل محور، می تواند به افزایش وفاداری و تعامل مخاطبان کودک و نوجوان بیانجامد و رقابت پذیری سرویس های ویدئو درخواستی را بهبود بخشد.
اثربخشی آموزش های رسانه ای بر سواد روانشناختی رسانه و هویت اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در دنیا رسانه ها فکر و اندیشه، فرهنگ و رفتار و در حقیقت هویت فرهنگی انسان ها را القاء می کنند. موضوع هویت یکی از مهمترین مسائل چالش برانگیز زندگی هر انسانی است. هویت اجتماعی یکی از مهمترین ابعاد هویتی است که استفاده از رسانه ها می تواند تأثیرات مختلفی بر آن بگذارد. سواد رسانه ای نیز شکل جدیدی از سواد مورد نیاز بشر برای زندگی است. در این پژوهش اثربخشی آموزش سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی بر سواد روانشناختی رسانه و هویت اجتماعی نوجوانان بررسی شده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی در قالب طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی و جامعه ی آماری، دانش آموزان دوره متوسطه بود. تعداد60 دانش آموز با نمونه گیری و جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه30 دختر و 30پسر) جایابی شدند. گروه آزمایش (15دختر و 15پسر) به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه90 دقیقه ای، با استفاده از بسته آموزشی محقق ساخته سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی آموزش دیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی (محقق ساخته) و مقیاس هویت اجتماعی (صفاری نیا و روشن، 1390) بود. داده ها با spss23 تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی بر سواد رسانه ای و هویت اجتماعی دانش آموزان تاثیر معناداری دارد. با توجه به نقش موثر آموزش سواد روانشناختی رسانه و فضای مجازی در ارتقای سواد رسانه ای و وضعیت هویت اجتماعی نوجوانان، آموزش سواد رسانه ای به عنوان یک روش کارآمد در راستای ارتقای شاخص های روانی-اجتماعی از جمله هویت اجتماعی نوجوانان پیشنهاد می شود.
ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی برای روابط عمومی های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی را می توان مجموعه ی وظایف و تعهداتی دانست که یک نهاد یا سازمان بایستی در راستای کمک و یاری و همین طور حفاظت، صیانت و مراقبت از جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد. هدف این پژوهش ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی برای روابط عمومی های ایران است. این پژوهش با روش کیفی و استفاده از روش گراندد تئوری سیستماتیک اشتراوس وکوربین استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند عمیق و برای پردازش داده ها ازکدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش استادان، متخصصان، صاجب نظران و مدیران روابط عمومی های شهر تهران می باشد که به روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و نمونه گیری نظری انتخاب و با 13 نفر مصاحبه انجام شده است که پس از رسیدن به اشباع نظری از ادامه مصاحبه خودداری شد. با استخراج 107کد باز و 46 کد محوری در نهایت با گزینش کدهای نهایی، مدل بدست آمده در بخش پایانی ارائه شده است.یافته ها نشان داد که اجرای مسئولیت اجتماعی سازمانی در حوزه روابط عمومی با توجه به شرایط زمینه ای، علّی و مداخله گر، با تدوین استراتژی های تأمین اعتبار، هم فهمی با مخاطب، پایداری برنامه ها، اقناع مدیران برای اجرای مسئولیت اجتماعی، تخصصی شدن مسئولیت اجتماعی و برجسته سازی فعالیت های مرتبط با مسئولیت اجتماعی در افکار عمومی، پیامدها و نتایجی همچون «افزایش سرمایه نهادی»، «منفعت دوسویه و متقابل برای سازمان و مخاطب»، «توسعه و تعالی سازمانی در تولید»، «ایجاد اشتغال» و «حفاظت و صیانت از محیط زیست» را به همراه دارد.
چشم انداز و برنامه راهبردی اجتماعی و فرهنگی مطبوعات، خبرگزاری ها و پایگاه های خبری در خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان جنوبی از دیرباز با توجه به قدمت فرهنگی و اهمیتی که برای کسب علم و دانش قائل بوده است به عنوان یکی از مناطقی که دارای پیشینه فرهنگی سرمایه های انسانی غنی است شناخته شده است. این مقاله با هدف شناسایی و تدوین برنامه راهبردی اجتماعی و فرهنگی رسانه های تحت نظارت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در خراسان جنوبی نوشته شده است روش پژوهش این مقاله به روش کیفی و با تحلیل SWOT با کمک اصحاب رسانه و خبرنگاران مطبوعات بلاگ نویس ها و فعالان رسانه ای استان انجام گردیده است بر این اساس ماموریت رسانه های استان: توانمندسازی، پویایی و پیشرانی رسانه های استان خراسان جنوبی در عرصه علم و فناوری بر اساس بیانیه گام دو انقلاب، نقشه مهندسی فرهنگی و سند چشم انداز توسعه 1404 جمهوری اسلامی در جهت افزایش اعتماد عمومی، سواد رسانه ای، مشارکت عموم مردم و تکوین فرهنگ ایرانی-اسلامی تعریف شده است.بر اساس این ماموریت سه چشم انداز برای استان تعریف شده است که توانمندسازی پویایی پیشرانی رسانه های استان در عرصه علم و فناوری، افزایش اعتماد عمومی، سواد رسانه ای، مشارکت عمومی مردم، تکوین فرهنگ ایرانی - اسلامی بخشی از این چشم انداز است. در هر چشم انداز اهداف راهبردی تدوین شده که می تواند برای یک برنامه ۵ ساله نیازهای رسانه های تحت نظارت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی را تامین نماید رسانه های تحت نظارت ارشاد نشریات، خبرگزاری ها و پایگاه های فرهنگی تعریف شده اند.
مطالعه کیفی تجارب زیسته مادران از تأثیر دایه گری دیجیتال بر خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث در مورد دایه گری دیجیتال در ادبیات والدگری رسانه ای در مراحل اولیه خود به سر می برد. مطالعه تجارب زیسته می تواند نقش موثری در شناخت و توسعه ادبیات در این زمینه ایفا نماید. این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسانه، تجارب زیسته 10نفر از مادران مشارکت کننده را با هدف کشف و توصیف دایه گری دیجیتال، مورد بررسی قرار داده است. تحقیق جهت گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختارمند و با روش نمونه گیری هدفمند بهره برده است. فرایند تحلیل در سه سطح کلان انجام شد. در سطح سوم تحلیل، حاصل یکسان سازی افق های فکری، تعداد 5 افق مربوط به دایه گری دیجیتال، 4 افق مربوط به استفاده از انواع صفحه نمایش و 11 افق مربوط به استراتژی ها و راهکارها بود. در سطح دوم، توصیفات منسجم روایات به تفکیک دایه گری دیجیتال، ابزارهای رسانه ای، استراتژی ها و راهکارها شکل گرفت و در سطح اول و در بالاترین سطح انتزاعی یا همان تحلیل، ادغام ساختاری توصیف های منسجم انجام شد. براساس یافته های این پژوهش، حضور و شیوع استفاده از ابزارهای رسانه ای در نگهداری از کودکان باعث ظهور فرهنگ "دایه گری دیجیتال" شده است. این امر نیاز به بازتعریف روابط و مناسبات اجتماعی والد-کودک، تعهدات اجتماعی والدین در قبال کودکان است. یافته های نهایی ارائه شده از تجربه زیسته مادران، شامل چهار کاربرد عمده مادران از رسانه ها برای فرزندانشان شامل صفحه نمایش به عنوان: پس زمینه، پرستار کودک، پستانک دیجیتال و مجموعه ابزار مراقبت از کودک مورد استفاده قرار می گیرد.
طراحی الگوی مدیریت سکوهای رسانه ای ایرانی مبتنی بر هوش مصنوعی (مورد مطالعه نتفلیکس و فیلیمو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به حضورحدود 500 سکودرکشور وعدم موفقیت اغلب انها درابعادمختلف ضرورت طراحی الگوی مدیریت سکوهای رسانه ای ایرانی مبتنی برهوش مصنوعی بادوغول رسانه ای داخلی وخارجی (فیلیمو ونتفلیکس) مورد مطالعه باروش پژوهش آمیخته بادو رویکردکیفی وکمی انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی 18نفرازخبرگان ودربخش کمی 384 نفرازکاربران رسانه های فیلیمو و نتفیلیکس قرارگرفت.دربخش کیفی ازروش داده بنیاد برای شناسایی مقوله های اصلی وفرعی پژوهش، استفاده شده و دربخش کمی،ازروش مدلسازی ساختاری-تفسیری جهت شناسایی روابط علی میان مقوله های اصلی استفاده گردیدوبا استفاده ازتکنیک حداقل مربعات جزئی الگوی ارائه شده اعتبارسنجی شد.ونهایتا با روش مدلسازی ساختاری-تفسیری ،الگوی نهایی ارائه گردید.نتایج حاکی ازآن است که زیرساخت عمومی واجتماعی وزیرساخت داده ای و نرم افزاری برقوانین و مقررات کشوردرجهت بکارگیری فناوری، مدیریت تجربه ورضایت مندی کاربران، تحلیل وحل چالش های مدیریتی توسط سیستم های مبتنی برهوش مصنوعی،حمایت وپشتیبانی دولت تاثیرمی گذارند.تحریم های ارتباطات بین المللی ومحدودیت های مالی برمدیریت سکوهای رسانه های ایرانی تاثیر دارند.درنهایت تبلیغات هوشمندبراساس یادگیری ماشین وعلم داده واستراتژی بازاریابی توسط فناوری هوش مصنوعی منجربه رویکردکارایی عملیاتی درسکوهای رسانه های ایرانی، افزایش تعداد مخاطبان وکاربران، توسعه اقتصادی رسانه، جایگاه کشوردرعرصه بازاررسانه ای می شوندودر نهایت به چالش ها راهبردی ووزن دهی معیارهاپرداخته ومرتب سازی شد.