اصطلاح نمایشنامه یکی از واژگان کلیدی، پربسامد و کاربردی در حوزه دانش مطالعات تئاتر، ادبیات دراماتیک و هنرهای نمایشی است. این واژه، که پس از تحولات زبانی ازپی تأسیس دانشگاه تهران و فرهنگستانِ اول به جای واژه دخیل و بیگانه پی یس در گفتمان هنرهای نمایشی گزیده شده است باتوجه به گفتمانهای نو در تئاتر معاصر مثل تئاتر قساوت، نظریه اجرا و تئاتر پست دراماتیک، که بر تمایز آشکار دو پدیده تئاتر و نمایش تأکید می کند از نظرگاه اصطلاح شناختی برای بیان مفاهیم علمی، ناکارآمد و نامناسب به نظر می رسد؛ از این رو این پژوهش با شیوه تحلیلی-توصیفی و با استفاده از نگرشهای فلسفی، ضمن بررسی جنبه های مختلف «اصطلاح» از نظرگاه اصطلاح شناسی و مبانی زبان فلسفی به کاستی های این واژه پرداخته و تبارشناسی آن را مورد واکاوی قرار داده است؛ در نهایت با درنظر گرفتن اهمیت بازنگری در اصطلاحات علمی و تخصصی، اصطلاح جایگزین «تئاترنوشت» را پیشنهاد کرده است.