فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
نظریه اجتماعی غرب: فراتر از متن؛ معرفی تطبیقی رویکردهای موجود علوم اجتماعی
حوزه های تخصصی:
روش های تحقیق ترکیبی به عنوان سومین جنبش روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق با روشهای ترکیبی، متاخرترین جهتگیری روششناختی در علوم اجتماعی رفتاری معاصر است، که به دنبال دورهای نسبتاً طولانی از مناقشه های بین دو رویکرد پارادایمی کمیگرا و کیفیگرا، ظهور پیدا کرده است. این نوع تحقیق که از نظر فلسفی مبتنی بر رویکرد پراگماتیسم است، با تاکید بر همگرایی پارادایمی و اجتناب از موضعگیریهای کمی کیفی متعارف، در صدد ترکیب هر دو رهیافت کمی و کیفی در یک مطالعه واحد به طور همزمان، متوالی یا تغییرپذیر است. روششناسی ترکیبی گرچه به طور ضمنی از دهه 1960 با عناوین متفاوت به کار رفته است، اما آن به طور رسمی در یک دهه اخیر آغاز شده و در طول چند سال گذشته بسط و گسترش یافته است. این نوع تحقیق دارای واژگان جدید، اصول، مراحل و طرحهای خاصی است که با طرحهای کمی و کیفی متعارف متفاوت میباشد.
بر این اساس، این مقاله ابتدا به خاستگاه تاریخی و برخی تعاریف از این روش اشاره میکند، سپس ضمن ارایه انواع طرحهای ترکیبی استقرایی و قیاسی، طرح های ششگانه ترکیبی شامل طرحهای ترکیبی همزمان ـ زاویهبندی، همزمان ـ لانهکرده، همزمان ـ تغییرپذیر، متوالی تبیینی، متوالی اکتشافی و متوالی تغییرپذیر معرفی شده و شیوه اجرای آنها نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه مقاله، برخی ابعاد یک تحقیق ترکیبی نوعی شامل اهداف، سؤال ها و فرضیه ها، جایگاه نظریه، روشهای نمونهگیری ترکیبی، روشهای ترکیبی گردآوری و تحلیل دادهها، مراحل اجرا و نگارش گزارش تحقیق ترکیبی، و در نهایت اعتبار گزارش های تحقیق با روش های ترکیبی و شیوههای نهگانه اعتبارسنجی آن مطرح و بررسی شدهاند. در پایان مقاله، خلاصه ای از یک تحقیق ترکیبی انجام شده عنوان شده است.
معضل آزمون استدلال علّی در تحقیقات تطبیقی – تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات تطبیقی- تاریخی، نوعاً با موردهای خیلی کمی روبه رو هستند. بدین خاطر برای آزمون مدعای علّی شان با معضل متغیرهای زیاد و N کوچک مواجه اند. این مشکل به خصوص هنگامی که مسئله آزمون فرضیات رقیب به میان می آید، مشکلی بنیادین محسوب می شود. در پاسخ به این مشکل، برخی پژوهشگران تطبیقی- تاریخی روش های توافق و اختلاف استوارت میل را به کارگرفته اند تا علیّت را بر اساس تعداد کوچکی از موردها استنباط و فرضیات رقیب را آزمون نمایند. در صورتی که این روش ها، حتی هنگامی که به عنوان روش های حذفی به کار می روند، برای تحلیل تطبیقی- تاریخی رویه ای منسوخ و نامناسب هستند؛ چون نمی توانند:1) رویکردی احتمال گرایانه را به کار گیرند؛2) از پس خطای اندازه گیری داده ها برآیند؛3) تحلیل چندمتغیری را به کار ببرند؛4) اثرات تعاملی را در توضیح پدیده ها به کار گیرند. جای تعجب ندارد که خود میل نیز تأکید نموده است که روش هایش برای اکثر تحقیقات اجتماعی نامناسب می باشند. ثانیاً به نظر می رسد این روش ها از غلبه بر مشکل اصلی تحقیقات تطبیقی- تاریخی، یعنی «متغیرهای زیاد و N کوچک» که آزمون فرضیات علّی رقیب را غیر ممکن می سازد، خیلی دور افتاده باشند چه رسد به این که راه حلی برای آن باشند.
نقد روشهای کمی غالب بر پژوهش و لزوم توجه به روشهای کیفی در پژوهش رسانه ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش یا تحقیق علمی، مجموعه فعالیتهای منظمی است که براساس یک دیدگاه نظری معین، که متأثر از روششناسی خاصی میباشد، به سؤالاتی میپردازد که در ذهن محقق ایجاد میشود.در هر تحقیق سه عنصر روش، نظریه و روششناسی وجود دارد.ارتباط نظام یافته این سه عنصر با یکدیگر، میتواند به ارائه یک تحقیق با هویت علمی منجر گردد.در این هویت، روششناسی نقش ممبنائی دارد، که براساس آن نظریه تعیین میشود. در فرآیند تحقیق، موضوع یا مسأله تحقیقاتی، در بستر نظریه تعریف، و متناسب با روششناسی غالب بر آن، نظریه و روش تحقیق انتخاب میگردد. بنابراین، ارزیابی اعتبار هر تحقیق به بررسی روششناسی و بصورت عینیتر به ارزیابی دستور العملهای اجرائی نظری آن مربوط میشود.هر گونه ابهام نظری در تحقیق میتواند به کاهش اعتبار آن ختم شود.اشکال در اعتبار تحقیق بیانگر عدم همخوانی سطح نظری و تجربی است، که این امر معلول ابهام در هر سطح یا هر دو خواهد بود.
رسانههای ارتباط جمعی بعنوان زیر مجموعه نهاد ارتباط جمعی در نظام اجتماعی دارای کارکرد معینی است.جلب کارکرد مثبت آنها بر مبنای نظام ارزشی غالب و در ارتباط سازمان یافته با دیگر نهادهای اجتماعی میتواند در حمایت از فرآیند توسعه نظام اجتماعی و تحکیم اقتدار ساختاری آن نقش فعالی را ایفاء نماید.کارکرد مطلوب رسانهها نیازمند انطباق فعال و پویای آنها با واقعیت نظام اجتماعی است تا بتواند براساس یک دیدگاه نظری روشن آن را به سمت آرمانهای نظام منتقل نماید.مسلما در این انتقال، کارکرد هماهنگ دیگر نهادهای اجتماعی ضرورت دارد، که دیدگاه نظری این وظیفه مهم را عهدهدار است.
هدف این مقاله بررسی روشنشناسیهای غالب بر تحقیقات رسانهها و ارزیابی دو رویکرد کمّی و کیفی در آنها میباشد.ضمن بیان تنگناهای پژوهشی غالب بر تحقیقات فرهنگی در رسانهها، به حمایت منطقی از به کارگیری روشهای کیفی پرداخته میشود.بکارگیری روشهای علمی معتبر در تحقیقات میتواند مانع ورود سلیقههای فردی و گروهی در طراحی کارکرد رسانهها گردیده و از ترسیم نظام معانی در جامعه بصورت افراط یا تفریط جلوگیری نماید.نتیجه این امر ساماندهی واقع بینانه فعالیتهای غالب بر رسانهها با روائی قابل قبول خواهد بود.
"