یکی از استنادات محکم حضرت زینب سلام الله علیها در همه شرایط، آیات نورانی وحی است. این استنادات بیشتر در دو خطبه مهم کوفه و شام نمود پیدا کرده است و به صورت انعکاس آیه ای از قرآن یا بخشی از آیه و یا مفهوم آن نمایان می-شود. مقام والای معنوی و عرفانی و پرورش یافتن در مهبط وحی، عامل مهمّی شد تا قرآن کریم در کلام رضیعه وحی متجلّی و نمایان گردد. بر همین اساس، این جستار می کوشد به بررسی تجلّی آیات قرآن در دو خطبه کوفه و شام بپردازد و از این رهگذر تصویری از تجلّیات قرآنی را در کلام او منعکس کند.
سبک شناسی (أسلوبیة) در اصطلاح علمی است در حوزة زبان شناسی و ادبیات که موضوع آن بررسی شیوه های گوناگون بیانی در آثار ادبی است. نهج البلاغه از جمله متونی است که شیوه های ادبی به کار برده شده در آن مطابق با مقتضای حال است. بنابراین با بررسی سبک شناسی نهج البلاغه می توان به معرفی الگویی مناسب در نوشتار ادبی، که راه گشای نویسندگان باشد، دست یافت. مقالة حاضر به بررسی سبک شناسی بیانات امام علی (ع) دربارة «نکوهش» پرداخته است. دلیل انتخاب نکوهش ها این است که نکوهش علاوه بر اهمیت تربیتی، از نظر بلاغی، شکل ها و اسلوب های خاصی از سخن را اقتضا می کند، که در دیگر اغراض سخن کم تر دیده می شود؛ زیرا در نکوهش سخن باید به گونه ای ایراد گردد که با جلوه ای نیکو در جان مخاطب نفوذ کند و تأثیرگذار واقع شود. بنابراین هدف از این پژوهش دست یابی به سبک امام (ع) در بیان نکوهش هاست. برای دست یابی به این هدف، مقالة حاضر ابتدا به بیان معانی لغوی و اصطلاحی سبک شناسی به عنوان پدیده ای زبان شناختی پرداخته است و سپس بر اساس پنج مسئلة مطرح در سبک شناسی (گزینش واژگان ، نظم ، آهنگ ، گسترش و تصویر) بررسی ادبی تفسیری بیانات امام (ع) را پی می گیرد. روش و منهج این جستار توصیفی تحلیلی است و با شیوة مطالعة کتاب خانه ای انجام شده است.
قرآن کریم دستورالعمل زندگی بشر تا روز رستاخیز است و لذا باید همواره پاسخگوی نیازهای وی باشد. لازمة این غرض، جامعیت و جاودانگی این کتاب است که هر دو لازمة خاتمیتِ نبوت می باشند. یکی از انواع ارتباط با قرآن که اهل بیت(ع) بر آن تأکید داشته و بر لزوم آن تصریح نموده اند، استنطاق است. «به نطق آوردن کلام الهی» یعنی حضور جدی این متن صامت در جوامع بشری، و حلّ معضلات و دغدغه ها، و ایفای نقش. استنطاق به معنای «عرضة سؤالات به قرآن و دریافت پاسخ» امری فراتر از تفسیر ترتیبی، تفسیر قرآن به قرآن، و تأویل قرآن است و با آن ها تفاوت ماهوی دارد. چه، این تعامل ها از متن قرآن آغاز می شود ولی شروع استنطاق، از متن جامعه و مشکلات آن است.
با این وجود، تفسیر به رأی نیز نیست، زیرا مستنطق با سؤال به سراغ قرآن می رود، نه با جواب. از سوی دیگر، اگرچه سطح اعلای استنطاق خاصّ اهل بیت(ع) است، ولی به دلائل متعدد، منحصر در ایشان نمی باشد. این پژوهش ضمن پرداختن به میزان کاربرد روائیِ واژة استنطاق به طور کلی و نیز استنطاق قرآن، با اشاره به نظریة شهید صدر در تفسیر موضوعی، مسائل مرتبط را با روش تحلیلی-توصیفی مورد دقّت قرار می دهد.
یکی از آموزه های اعتقادی شیعه ، اعتقاد به رجعت می باشد. به اعتقاد امامیه در ایام ظهور ، قیام و حکومت حضرت مهدی(ع) حوادث شگفت انگیزی رخ می دهد؛ از جمله این که جمعی از مومنان و کافران محض به این جهان باز می گردند ؛ مومنان برای دیدن تجلی قدرت الهی ، حکومت صالحان بر جهان و پاداش های دنیوی و کافران برای چشیدن نقمت ها ، عذاب ها و انتقام های دنیوی. از جمله از رجعت کنندگان امامان معصوم (علیهم السلام ) می باشند که اقرار به رجعت ایشان در زیارت نامه های ایشان همانند زیارت جامعه کبیره ، زیارت اربعین و سایر زیارت نامه ها و ادعیه به چشم میخورد . یکی از امامان معصومی که دسته ی زیادی از روایات رجعت به او اختصاص یافته ، امام حسین (ع) می باشد. ما در این نوشتار برآنیم تا با روش توصیفی تحلیلی و شیوه کتابخانه ای به تبیین زمان ، چگونگی و فلسفه رجعت امام حسین (ع) از منظر روایات بپردازیم.