فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۷۳۴ مورد.
واکاوی تحریمِ خشونت مستقیم در شواهد قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی منتقدان، قرآن کریم را به منزله متنی مقدس مطالعه می کنند که به خشونت ورزی امر می کند. در مقابل، پژوهش حاضر بر محتوایی قرآنی متمرکز شده است که با نفی خشونت، به ویژه در مقام تحریم خشونتِ مستقیم ارتباط می یابد. شواهد قرآنیِ مطالعه شده در این جستار عبارت اند از: نفی قتل نفس، نفی کشتار انبیا، نفی خشونت فرعونی، و نفی قتل اولاد. مطابق با گونه ای مشخص از نوع شناسی خشونت، روشن خواهد شد که چنان مصادیقی از خشونت مستقیم که در قرآن کریم تحریم شده است، در واقع، می تواند نیازهای اساسی انسان به بِهروزی، معنا و هویت و نیز آزادی و حریّت را با چالش مواجه سازد. با توجه به شواهد قرآنی می توان دریافت که آنچه خداوند متعال در موضوعات چهارگانه فوق طرد و نفی کرده است، صرفاً خدشه دار ساختن مسئله بقا و محروم ساختن انسان ها از نیاز اساسی شان به حیات نیست. بر خلاف دیدگاه منتقدان مذکور، قرآن کریم علاوه بر تحریم خشونت مستقیم در سطح ظاهر یعنی ستاندن جان سایر انسان ها در حقیقت، ابعاد مختلف آن را نیز در نظر داشته است؛ از توجه به حق بقا و حیات انسان در سطح آشکار تا نیازهایی چون بهروزی، بهره مندی از معنا و هویت و نیز آزادی. به علاوه، اهتمام قرآن کریم به تحریم خشونت که با پنداشت تولید صلح منفی ارتباط می یابد نیز قابل توجه است.
هدایتها و ارزشها:هجرت
منبع:
بشارت ۱۳۸۳ شماره ۴۰
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر تعلیم داستان های قرآنی بر درک فرایافت های دینی در میان دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش داستان های قرآنی بر درک فرایافت های دینی در میان دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق، شبه آزمایشی با پیش و پس آزمون است. جامعه آماری مشتمل بر همه دانش آموزان دختر پایه پنجم شهر ارومیه است. حجم نمونه آماری 80 نفر است که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است مشتمل بر ابعاد سه گانه فرایافت های دینی در حوزه اعتقادات، احکام و اخلاق که پایایی ابزار با آلفای کرونباخ در حد مطلوب و به مقدار 81/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و آمار استنباطی انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میانگین نمرات پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه در بعدهای اعتقادات، احکام و اخلاق فرایافت های دینی تفاوت معنا دار دارند (05/0>00/0P=) و با اطمینان 95%، تعلیم داستان های قرآنی بر درک فرایافت های دینی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در ابعاد اعتقادات، اخلاق و احکام تأثیر مثبت دارد. بدین ترتیب، درک فرایافت های دینی در بعدهای اعتقادات، احکام و اخلاق از طریق داستان های قرآنی، در قیاس با شیوه مستقیم و معمول بهتر انجام می شود. در پایان پیشنهادهای کاربردی در راستای نتایج حاصله ارائه شده است.
تحلیل انتقادی نظریه عزیزه هبری پیرامون «عدالت توحیدی» در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
از نظر عزیزه هبری، توحید اساس آموزه های قرآنی بوده که همه مبانی اسلامی با توجه به آن معنا می یابند. بدین لحاظ او در پردازش نظریه خویش در مورد عدالت در قرآن، ابتدا به اثبات و تبیین توحید قرآنی و سپس به واکاوایی وجوه مختلف عدالت، میزان و تعادل در مخلوقات خداوند، زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی انسان ها با نظر به دو مفهوم قرآنی «العدل» و «المیزان» می پردازد. در مقابل، از نظر هبری، غفلت از این نکته موجب گرفتار شدن در استدلال شیطانی، یعنی برتری جویی و لذا نبود عدالت در زندگی مسلمانان می گردد؛ زیرا طبق آیات قرآنی، ابلیس اولین کسی است که مدعی برتری گشته و از سجده به آدم7 امتناع ورزید. با وجود این، نظریه هبری در این زمینه دچار اشکالاتی نیز هست؛ مانند اینکه گزینش و انتخاب حاکم اسلامی در قرآن با بیعت و تساوی آراء مردم نیست و حق انحصاری خداوند است. دیگر اینکه با توجه به تفاوت های مرد و زن از نگاه قرآنی، عدالت به معنای تساوی نیست، بلکه به معنای تفاوت است.
تبیین منطقی وحدت گرایانه حکمت متعالیه از عدالت قرآنی (با تأکید بر آیه 25 سوره حدید)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سه وجه قرآنی، حکمی و منطقی دارد و از این جهت، مقاله ای میان رشته ای محسوب می شود. در وجه قرآنی ضمن تأکید بر موردپژوهی آیه 25 سوره حدید، نتیجه احصای کامل آیات قرآن که شامل واژه های قسط و عدل و مشتقات آنها هستند، مورد بهره برداری قرار گرفته است. از جهت حکمی، رویکرد وحدت گرایانه صدرالمتألهین شیرازی نسبت به مراتب هستی مبنای پژوهش می باشد. وجه منطقی پژوهش نیز بر اساس دستگاه فازی تبیین شده است. در حکمت متعالیه کامل ترین ظهور نفس انسانی آن گاه تحقق می یابد که ملکه عدل میان همه قوا و شؤون آن برقرار باشد. ازاین رو نفس انسان کامل رکن رکین صورت باطنی اش عدل است. این یافته های حکمی-تفسیری تبیین های منطقی متناسب طلب می کنند. منطق ارسطویی سینوی قدرت تبیین کنندگی این بخش از یافته های حکمت متعالیه و آرای تفسیری متناظر با آنها را ندارد. بدین جهت باید کاستی های این منطق را یا با تکمیل و ترمیم جبران نمود، و یا به منطق های توسعه یافته و جایگزین جدید اندیشید. در این مقاله از دستگاه فازی، خوانشی اصلاح شده برای تبیین مناسب منطقی حقیقت مجرد مادی نفس مطرح شده است؛ به وجهی که به ام القضایا در حکمت متعالیه (یعنی استحاله اجتماع نقیضین) نیز آسیبی وارد نشود.
درنگى در خود
پایگاه پرهیزگاری
روش هاى گرایشى درونى سازى ارزش هاى اخلاق اجتماعى در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش مهمى از قلمرو علمى تعلیم و تربیت ارزش ها، انتقال و درونى سازى ارزش هاى حاکم بر جامعه و مبتنى بر فرهنگ جامعه در افراد آن جامعه مى باشد. این مهم اگرچه در فرهنگ اسلامى نیز موردنظر سیاست گذاران و متولیان امر است، اما با توجه به این نکته که به رغم وجود مواد و مطالب فراوان در منابع اسلامى، در مقام عمل و تحقق بیرونى اهداف مستند علمى، با مشکلات جدى روبه رو هستیم و همچنین با توجه به شرایط جامعه معاصر اسلامى، ضرورى مى نماید که عالمان و دست اندرکاران امر تربیت درصدد عملیاتى کاربردى تر بوده و راه هاى حل مشکل در مقام عمل را ارائه دهند. بررسى این نکته که قرآن در درونى سازى ارزش هاى اخلاق اجتماعى، چه روش هایى را در ساحت گرایش به کار برده و یا توصیه کرده است، موضوعى است که این مقاله درصدد بیان آن است. مقاله حاضر با شیوه توصیفى تحلیلى، این روش ها را در قرآن مورد مطالعه قرار مى دهد. روش هاى به دست آمده عبارتند از: روش موعظه، روش تحریک عواطف، روش تحریک ایمان، روش تبشیر و تشویق، روش تنبیه.
پیرایش در پرتو روزه
هویت معرفتی اخلاق دینی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
بررسی کاربرد واژگان عدالت و تمدن ونسبت آن ها با یکدیگر در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
عدالت و تمدن به عنوان دو پدیده مرتبط با زندگی اجتماعی بشر، از موضوعات مورد توجه نخبگان جوامع از روزگاران کهن تا کنون بوده اند. با اینکه عدالت خواهی از خواسته های همگانی در جوامع بشری بوده و زمینه جنبش های اعتراضی در میان عموم مردم و تکاپوهای فکری در میان متفکران را موجب شده، اما تمدن خواهی و تمدن اندیشی به طور ویژه در میان نخبگان مطرح بوده است. مسأله پژوهش حاضر، بررسی کاربرد واژگان عدالت و تمدن و نسبت سنجی میان آن دو در قرآن است. دستاوردهای این پژوهش در چهار نکته به فشردگی عبارت اند از 1- میان دو واژه از نظر لغوی و اصطلاحی، نسبت عموم و خصوص مطلق و به عنوان دو پدیده اجتماعی، عموم و خصوص من وجه برقرار است. 2- در قرآن واژه عدالت به دلیل عامه فهمی آن پرکاربرد، و واژه تمدن به دلیل خاصه فهمی کم کاربرد است؛ هرچند مصادیق مفهوم تمدن به فراوانی کاربرد داشته است. 3- استفاده از قالب بیان حقوق انسان در آیات سه سال نخست بعثت، مایه آگاهی بخشی ژرف به مخاطبان درباره عدالت و نیز مفهوم ملازم آن یعنی تمدن شده است. 4- رابطه تمدن و عدالت در قرآن از گونه زایشی افزایشی است؛ به این معنا که پیدایش تمدن، زمینه زایش مراتبی از عدالت و عدالت گستری است که بر کیفیت تمدن مؤثر بوده و این تأثیر متقابل میان این دو پدیده اجتماعی در جوامع انسانی همیشگی است.