مقاله حاضر در چهار بخش اصلی تنظیم شده است. در آغاز به موضوع متافیزیک و تعریف جوهر و مقایسه دیدگاه ابن سینا با ارسطو و تشابهات و تمایزات دیدگاه این دو فیلسوف پرداخته شده است. در بخش دوم، استدلال ابن سینا در رد جوهر نبودن خدا بررسی شده است. مهمترین نکته در استدلال ابن سینا، تحلیل مفهوم جوهر و رد انطباق این مفهوم بر خداست. در بخش سوم مقاله، دیدگاه آکویناس درباره موضوع مورد بحث بررسی و دیدگاه او با دیدگاه ابن سینا مقایسه شده است. و در بخش چهارم - که ضمیمه مقاله است - با بیان استعمال عناوین و اسامی بدون مصداق در آرای ابن سینا، به مقایسه و تطبیق این مساله با مباحث مطرح در رویکردهای منطق جدید، نظیر منطق ماینونگی پرداخته شده و دیدگاههای ابن سینا در این باره در قالب فرمولهای منطق جدید تقریر، صورت بندی و بررسی گردیده است.
از نظر ملاصدرا آنچه در عالم خارج واقعیت دارد، وجود است. او وجود را حقیقتی واحد و دارای مراتب شدت و ضعف می داند. این دو مطلب همان اصالت و تشکیک وجود است که نقش قطعی آنها به عنوان مبنای محکمی در اثبات حرکت جوهری دراین مقاله پذیرفته شده است و عدم اعتقاد به این دو اصل دارای لوازم بی شماری در حکمت متعالیه از جمله عدم پذیرش حرکت جوهری است. به عبارت دیگر فهم درست حرکت جوهری در فلسفه صدرایی مستلزم فهم صحیح اصالت و تشکیک وجود است. مقایسه دیدگاه ملاصدرا با فلاسفه مشا در این مورد حایز اهمیت فراوانی است. ملاصدرا با تلقی جدیدی از حرکت که وجودی دانستن نحوه آن است، زمینه رابرای اثبات نقش اصالت و تشکیک وجود، هموار می سازد. ادعای نگارنده در مقاله این است که حرکت جوهری هم در ناحیه تصور و هم در ناحیه تصدیق بر اصالت و تشکیک وجود مبتنی است و بدون در نظر گرفتن این ابعاد چهره حرکت جوهری خدشه پذیر است