تبیین مبانی روش شناسی در نظریه اجتماعی-تاریخی علامه طباطبایی (ره): چگونگی جمع میان اعتبار و اصالت امورات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
185 - 212
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری مدرن با وجوه ممیزه خاصی نسبت به تاریخ نگاری سنتی مشخص می شود. تاریخ مدرن علاوه بر روایی بودن و وجه تحلیلی و تبیینی در تلاش است ضمن مطالعه گذشته به فهم جریانات اثرگذار و شکل دهنده وضعیت حال و تحولات آینده دست یابد. یکی از این وجوه تحلیلی و تبیینی، فهم رابطه میان کنش های فردی و ساختارهای اجتماعی، به عنوان عنصر اساسی تبیین در مطالعات تاریخ اجتماعی است. در میان متفکرین علوم اجتماعی و تاریخی سه رویکرد متمایز به ساختار/کنش شامل: نظریات کنش گرا، نظریات ساختارگرا و نظریات ساختارگرایی تکوینی را می توان ردیابی نمود؛ اما تاکنون شاهد تلاشی منسجم در ارائه نظریه ای بومی و مبتنی بر ریشه های تفکر اسلامی در این زمینه نبوده ایم. بر این اساس در این مقاله سعی شده رویکرد خاص مطالعات تاریخی اجتماعی علامه طباطبایی (ره) در نسبت با مهم ترین رویکرد های علوم اجتماعی تبیین گردد. نتیجه این بررسی نشانگر آن است که رویکرد اجتماعی علامه در میان دیدگاه های ساختارگرا و ذهنیت گرا، شکل خاصی از ساختارگرایی تکوینی مبتنی بر نگاه تاریخی و نهادی است. پایه های اساسی این رویکرد به نظریه اعتباریات از یک سو و نظریه اصالت جامعه در دیدگاه علامه از سویی دیگر باز می گردد. جمع میان اعتبار و اصالت امورات اجتماعی که از پیچیدگی های دیدگاه علامه به حساب می آید، مبحثی است که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده است. تاریخ واسطه میان شکل گیری ساختارها و نهادهای اجتماعی از کنش های فردی است. از سوی دیگر پس از تثبیت ساختارهای اجتماعی، شاهد غلبه ساختارها بر کنشگری فردی هستیم. در این میان نهادهای اجتماعی را باید واسطه این رفت وبرگشت دانست.