سعید گراوند

سعید گراوند

مدرک تحصیلی: دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
پست الکترونیکی: Geravand_s@yahoo.com

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۸ مورد از کل ۲۸ مورد.
۲۱.

بررسی تطبیقی عمل در حدیقة الحقیقة و بهگودگیتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حدیقة الحقیقة بهگودگیتا عمل ترک عمل شریعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۵۳۳
عمل و تحلیل عرفانی آن، یکی از مهم ترین مسائل مورد بررسی در اغلب سنت های دینی و عرفانی است. این مسئله در بسیاری از منابع دین اسلام، اعم از فقهی، اخلاقی و عرفانی، به عنوان یک موضوع عرفانی قابل ملاحظه است. در آیین هندو نیز عمل در براهمنه ها و پورانه ها و بهگود گیتا مورد تأکید است. در دو متن حدیقةالحقیقه و بهگودگیتا، عمل و انجام تکالیف دینی تبلوری ویژه یافته و از آن به عنوان یکی از بدیل های طریق رستگاری تعبیر شده است. در این پژوهش، خدا آدمی را برای عمل خلق کرده است؛ بخصوص التزام به اعمال شرعی در همه مراحل سلوک برای همه لازم و ضروری است. تا آنجا که می تواند صفات آدمی را تغییر دهد. در حدیقه اهل عمل، بر اساس امکان وجودی و اغراض مختلف، متفاوت عمل می کنند. درحالیکه در بهگود گیتا عمل انسان ها بر اساس گونه ها (کیفیّات ازلی) است. به علاوه، انسان ها بر اساس طبقات مختلف اجتماعی، هریک اعمال و تکالیف خاص خود را دارند. این نوشتار به بررسی و مقایسه چیستی عمل و ابعاد مختلف آن در دو متن حدیقةالحقیقه و بهگودگیتا می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حدیقة الحقیقه و بهگودگیتا، با تفسیر خود از حقیقت عمل، الگویی از عرفان عمل گرا و سلوک معنوی را نشان می دهند که مانع اشتغال دنیایی انسان معاصر نیست. افزون بر این، برخلاف تلقی نادرست از عمل و عمل گرایی و نتایج سوء آن در جهان معاصر، حدیقه و بهگودگیتا برای نیل آدمی به شکوفایی معنوی، بر اصالت عمل و انجام تکالیف دینی، اصرار می ورزند.
۲۲.

مفهوم عمل در نهج البلاغه

تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۸۳
حضرت علی (ع) در کتاب شریف نهج البلاغه، معارفی عمیق و ره گشا برای طالبان کمال انسانیت ارائه داده است. یکی از این مفاهیم پر نغز، مفهوم عمل عرفانی است. می توان چنین گفت که اولین و ابتدایی ترین مرحله ای که سالک برای وصول به حق باید بدان توجه نماید، عمل و انجام عبادات مأموره می باشد. از طریق عمل، سالک به تهذیب نفس می پردازد تا ظرف وجودی اش، قابلیت درک مظروف با عظمتی همچون رب العالمین را بیابد. در واقع، هدف از عمل، عملی است که بر معرفت سالک بیفزاید. از منظر نهج البلاغه عمل به دو نوع اعمال ظاهری و اعمال باطنی قابل تقسیم است که انجام خالصانه ی هر کدام از آنها مرکب پر نوری برای وصول سالک به سر منزل مقصود می شود. برخی از مهم ترین اعمال عرفانی در نهج البلاغه عبارتند از : نماز، روزه، زهد، ورع، پرهیز از دروغ گویی و غیبت و...
۲۳.

راه های وصول به حق تعالی در اندیشۀ ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وصول به حق تعالی ملاصدرا حکمت متعالیه سلوک تفکر سلوکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۷۹
در اندیشه ملاصدرا راه های وصول به حق تعالی عبارت اند از راه عمل و مجاهده، راه علم و معرفت و راه فیض و موهبت که هر یک از آن ها می تواند انسان را در سیر استکمالی خویش به سوی حق تعالی یاری کند. منظور از وصول به حق تعالی عبارت است از توجه استغراقی، عبودیت تام و فناء. از نظر ملاصدرا یکی از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه عمل است. در اندیشه ملاصدرا اعمال شریعتی فناپذیر هستند، در حالی که اعمال طریقتی که رخدادی وجودی هستند و با حقیقت نفس مسانخت دارند، نقش مهمتری در وصول به حق ایفا می کنند. از نظر ملاصدرا یکی دیگر از راه هایی که امکان وصول به حق را فراهم می آورد، راه علم و معرفت است. اما پرسش این است که کدام نوع از علم و معرفت آدمی را در وصول به حق تعالی یاری می رساند؟ معرفت نظری یا عملی؟ یا تلفیقی از هر دو نوع معرفت؟ در اندیشه ملاصدرا هر یک از این دو مرتبه از علم و معرفت از مزایای خاص برخوردارند؛ ولی در عین حال حصر نظر به یکی از این دو مرتبه از معرفت چندان راه گشا نبوده است. لذا می توان گفت که در وصول به حق تعالی، تلفیق این دو مرتبه از علم و معرفت مورد توجه ملاصدرا است. ملاصدرا بر این باور است که وصول به حق تعالی از راه حکمت نظری و عملی طریقی تام است. در نگاه ملاصدرا این دو مرتبه از معرفت در طول هم هستند. درواقع ملاصدرا با طرح نظریه وصول توانسته با اتخاذ تنوع روشی و تلازم عقل و کشف، حجیّت راه های وصول به حق تعالی را تبیین کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ملاصدرا در بحث وصول فقط به سلوک عقلی بسنده نمی کند؛ بلکه با طرح حکمت فیض و تلفیق حکمت نظری و عملی، به فهم حقایق می رسد. این مقاله که با روش تحلیلی-توصیفی نگاشته شده، نشان می دهد که خوانش ملاصدرا از عمل طریقتی است و نسبت میان راه های وصول به حق در اندیشه ملاصدرا نسبت طولی است.
۲۴.

بررسی تطبیقی مراتب حکمت در منظومه فکری شنکره چاریه و عزیزالدین نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت حکمت متعالی حکمت متعارف عزیز الدین نسفی شنکره چاریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۲۱
در منظومه فکری شنکره چاریه و عزیز الدین نسفی بحث درباره مراتب حکمت و مسائل پیرامون آن یکی از مسائل بنیادین است که بررسی تطبیقی آن میزان همانندی سلوک و تفکر سلوکی این دو حکیم را در دو سنت معنوی نشان می دهد. حکمت در منظومه فکری شنکره چاریه عبارت است از شناختی که باور نادرست را محو می سازد. در منظومه فکری شنکره، حکمت دو سطح دارد: متعالی و متعارف. حکمت متعارف مبتنی بر حواس است؛ درحالی که حکمت متعالی معرفت به «آتمن» است که نیازی به احتجاج عقلی ندارد. حکمت در منظومه فکری حکیم نسفی، حضور علم و عمل است که به دو مقوله شهودی و اکتسابی تقسیم می شود. نسفی بر این باور است که رسیدن به مقام حکمت، رسیدن به مقامی هم شأن جایگاه ربوبی است. حکمت در منظومه فکری این دو حکیم صرفاً جنبه بحثی و نظری ندارد. در منظومه فکری این دو حکیم، حکمت عملی والاتر است از حکمت بحثی و نظری. هر دو حکیم در طریق حکمت و تأملات عرفانی خود به نقد حکمت نظری و بحثی می پردازند. ازجمله اختلاف های این دو حکیم این است که تقسیم بندی شنکره از حکمت تقسیمی کاملاً دوگانه است؛ اما حکمت شهودی (کشفی) در تفکر نسفی از ماهیتی تشکیکی برخوردار است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در منظومه فکری هر دو حکیم دستیابی به مراتب متعالی حکمت، از راه سلوک عملی و ریاضت و مجاهده امکان پذیر است.
۲۵.

تنتریسم بودایی: تلاشی در عرصه نیهیلیسم اخلاقی

تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
طریقت تنتریسم جنبه ای خاص و استثنایی از تفکر دینی شرق است که به طور شگفت انگیزی رویکرد نیهیلیسم اخلاقی و ساختار شکنی را بسط و گسترش می دهد. از این رو، طریقت تنتریسم عبارت است از یک سری تعالیم اسرارآمیز که در فرهنگ هندو-بودایی از دیر باز رایج بوده است. این تعالیم فرا اخلاقی و سحر انگیز شامل اصول و اندیشه هایی فرا دینی و فرا عقلانی است که به باور معتقدان سنت تنتریک در حل مشکلات دنیوی انسان امروز بسیار موثر است. در تفکر تنتریسم این اندیشه رواج دارد که همه ارزش های انسانی، ساخته و پرداخته ذهن بشر هستند. بنابراین برای متفکر تنتره ای همه این آداب و ارزش های دینی جنبه وهمی و خیالی داشته و حقیقت واقعی آنها را حکیم تنتره ای فهم می کند. به تعبیر دیگر، در طریقت تنتریسم، کل جهان یک توهم صرف و بازی پوچ و بی اساس است. بنابراین حکیم تنتریک برای نیل به نجات نمی تواند به جهان حامی سنت احترام بگذارد. زیرا، در این طریقت باطنی، بنیاد حقیقت جهان بجز شون یا و مایا چیز دیگری نیست. در این جستار می کوشم ضمن بررسی قلمرو معنایی تنتریسم، تاریخ تو تفکر تنتریک و ویژگی های متمایز آن را در شاکله های مفهومی بسیاری در قالب طرح اندیشه های فرا اخلاقی در این طریقت معنوی تحلیل و واکاوی کنم.
۲۶.

حکمت و تفکّر فلسفی هند

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۲۰۸
در تفکّر فلسفی هند، فلسفه عبارت است از تبیین سرشت باطنی-ترین ذات جهان. در این شیوه از تفکّر شرقی، فلسفه عبارت است از برهما ویدیا یا آگاهی از برهمن. فلسفه هندی نه فقط فلسفه است بلکه طریق رستگاری نیز است. در واقع، هندوها واژه "دَرشَنَه"را برای فلسفه به کار می برند که در تفکّر فلسفی هند نوعی تفکر و بینش (بصیرت) است که بیش از هر چیز مبتنی است بر اشراق و شهود. هندوها واژه"دَهَرمَه"یعنی طریق و نظم و هماهنگی درست در جهان را نیز برای فلسفه به کار می برند. به همین دلیل است که متفکران هندی معتقدند حکمت و فلسفه هند، حکمتی -است که در راستای دهرمه و نظم و هماهنگی درست جهان شکل گرفته است.از مشخصه های ایجابی تفکّر فلسفی هند می توان به اهتمام برای کشف حقیقت، پیوند و آشتی با طبیعت، حضور شهود به جای توجّه به عقل و استدلال، تنوع و گوناگونی مکاتب، وحدت در مسائل اخلاقی و معنوی، توجه به مسأله هنر اصیل، توجه به زبان و علوم باطنی و روانشناسی ژرفا، و فهم مطلق به صورت سلبی و برتری خود کلی بر خود فردی اشاره کرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حکمت و تفکّر فلسفی هند در کشف حقایق بیشتر از روش شهودی بهره گرفته و برهان و استدلال حتی برای اثبات وجود خدا در آن جایگاه چندانی ندارد. عدم رشد علوم طبیعی، ریاضت طلبی و انکار واقعیّت های عینی جهان و عدم توجه به دنیا و علوم دنیوی، غفلت از تاریخ و فلسفه تاریخ از مشخصه-های سلبی حکمت و فلسفه هند است.
۲۷.

نقد و بررسی نظریه های معرفت در مکتب فلسفی سانکهیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت نظریه معرفت معرفت انعکاسی معرفت فضیلت سانکهیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۶
مکتب فلسفی سانکهیه به عنوان یکی از قدیمی ترین نظام های فلسفی هند از مکاتبی است که تقریری نظام مند از نظریه های معرفت به دست داده است. در فلسفه سانکهیه معرفت یا پرامه همان دانش معتبر است که عبارت است از: شناخت قطعی درباره یک شیء از راه تصرف بودهی که آگاهی پوروشه در آن انعکاس می یابد. در فلسفه سانکهیه معرفت بر دو نوع است: 1. معرفت درست؛ 2. معرفت نادرست. در تفکر سانکهیه در بحث از نظریه های معرفت، یکی از رویکرد های موجود، نظریه ی معرفت انعکاسی است که از سوی متفکران مکتب سانکهیه، یعنی واچسپتی میشره و ویجنانه بهیکشو به دو صورت تفسیر شده است. نظریه ی دیگر، نظریه ی معرفت فضیلت است. در فلسفه سانکهیه، نظریه ی معرفت فضیلت به مجموعه ای از نظریه های معرفت شناختی اطلاق می شود که به جای توجه به باور، به صاحب باور نظر دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که فلسفه سانکهیه در باب معرفت، نظریه های مهمی عرضه کرده است و در نوع خود از اعتبار معرفت شناختی برخوردار است. ابتکار اصلی فلسفه سانکهیه، طرح نظریه ی معرفت فضیلت است که درواقع، چرخشی بنیادین از تمرکز به تحلیل ماهیت معرفت به سوی صاحب معرفت است.
۲۸.

نظریه ی تلبیس (التباس) در منظومه فکری شنکره چاریه و روزبهان بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهان تلبیس التباس برهمن حق تعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۷۱
در منظومه فکری شنکره چاریه، نظریه تلبیس یکی از مهم ترین نظریه هایی است که تحلیل و بررسی تطبیقی آن میزان همانندی اندیشه های خداشناسی و جهانشناسی این دو حکیم را در دو سنت فکری متفاوت نشان می دهد. در منظومه فکری شنکره چاریه تلبیس همان مایا است که عبارت است از قدرت خلاقه برهمن که نسبت میان عالم شهود و وجود مطلق را تصویر می کند. در منظومه فکری شنکره چاریه، برهمن از طریق قدرت تلبیس است که به آفرینش جهان و کثرات موجود در آن می پردازد. در منظومه فکری روزبهان بقلی نظریه تلبیس یکی از بنیادی ترین اجزای فهم طریقت صوفیانه و سنت فکری او است که برای تبیین رابطه میان عالم شهود و علت غایی جهان کاربرد دارد. در اندیشه روزبهان خداوند در مقام تلبیس از طریق صفاتش در قالب آیات در عالم محسوس تجلی می کند. در منظومه فکری روزبهان عالم محسوس محل تجلی حضرت حق تعالی است. هر دو حکیم برای تبیین نسبت میان عالم شهود و وجود مطلق از نظریه تلبیس سود جسته اند و بر این باورند که ویژگی متمایز تلبیس ابهام و پوشانندگی و توهم و فریب کیهانی است. براین اساس خداوند از طریق تلبیس است که خود را در جهان شهودات ظاهر می سازد. از جمله اختلاف های این دو حکیم این است که انگیزه خداوند در هنگام تجلی و ظهور متفاوت است. برهمن از سر بازی و تفریح دست به آفرینش عالم می زند اما خدای روزبهان از سر عشق به آفرینش عالم می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در منظومه فکری هر دو حکیم نظریه تلبیس نقش بنیادین در تبیین امر آفرینش و فهم حقائق جهانشناسی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان