کوروش فریدون پور

کوروش فریدون پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی تصویر«بهشت» و «جهنم» در سوره غاشیه با تکیه بر نظریات فلسفه زبان، مطالعه موردی: نظریه ارجاعی و کاربردی معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه زبان نظریه ارجاعی و کاربردی تصویرسازی بهشت و جهنم سوره غاشیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۲
 بحث معناداری گزاره ها مهم ترین موضوع در فلسفه زبان قرن بیستم است که با دو نظریه پربسامد روبه رو شد؛ نظریه ارجاعی و کاربردی؛ نظریه ارجاعی کلیه گزاره هایی را که غیرقابل ارجاع مستقیم به مدلول و غیرقابل آزمایش تجربی بودند را بدون معنا می دانست؛ از سوی دیگر نظریه کاربردی با دو زیر شاخه؛ «معنا به مثابه کاربرد» و «بازی های زبانی» کلیه گزاره ها را طبق منطق خود بامعنا می دانست. یکی از مهم ترین گزاره های قرآنی بحث تصویرسازی است که در این تصاویر، موضوع بهشت و جهنم از بسامد بالایی برخوردارند. پژوهش حاصل با روشی توصیفی تحلیلی سعی در بررسی معناداری گزاره های تصویری در مورد بهشت و جهنم در سوره غاشیه دارد. پس از تحلیل، مشخص شد که طبق نظریه ارجاعی، تنها دو گزاره از گزاره هایی بهشت و جهنم در سوره غاشیه بدون معنا هستند. همچنین مهم ترین موضوعی که نتیجه این پژوهش است، آن بود که طرفداران نظریه ارجاعی گزاره های دینی را بدون معنا می دانند اما تصویری که بهشت و جهنم را در سوره غاشیه ترسیم می کند  86 درصد بامعنا هستند؛ یعنی در صورت انکار گزاره دینی نیز، انکار بامعنا بودن این تصاویر و درنتیجه واقعیت آن ها غیرممکن است.
۲.

تحلیل تطبیقی آرای ویتگنشتاین و فارابی درباره زبان و معنا(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۶۹
معنای زبان هدف اصلی در پژوهش های زبانی است. ویتگنشتاین دو دیدگاه نسبت به زبان داشت: اول، زبان را تصویری از عالم می دانست؛ یعنی واژگان ارجاع ناپذیر به محسوسات را بی معنا می پنداشت؛ دوم، معنای زبان را تابع کارکرد آن در بازی های زبانیِ مخصوص کاربران آن می دانست. فارابی نیز زبان را فقط مافی الضمیر در انسان می دانست و بر این باور بود که قصد گوینده، که برای معانی به کار می رود و در قالب لفظ گنجانده می شود، همان زبان است. از دیدِ او، معانی موجودند و الفاظ نزد ملت ها قراردادی اند. این پژوهش با رویکرد توصیفی تطبیقی نظریات ویتگنشتاین و فارابی درباره زبان و معنی را تحلیل کرده و وجوه تفاوت و تشابه آن ها را نشان داده است. فارابی دو نظریه درمورد الفاظ داشت که با دیدگاه اول و دوم ویتگنشتاین سازگار بود. همچنین هر دو اندیشمند، زبان را محور اصلی فلسفه می دانستند و بر این باور بودند که کار اصلی فلسفه ابهام زدایی از زبان است، اما ویتگنشتاین در آغاز برخی گزاره ها را بی معنا تلقی می کرد و فارابی معنا را موجود در جهان می دانست. ویتگنشتاین دستور زبان را به عنوان علمی عملی نمی پذیرد و آن را تابع معنا می داند، اما فارابی علم نحو را علمی مستقل و هم سو با منطق می شمارد؛ به نظر او هر منطقی برای بیان نظریات خود نیازمند دستور زبان است تا به معنای صحیح برسد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان