سویه های جنسیتی منازعه سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
42 - 65
حوزه های تخصصی:
جامعه ایران در یک سده اخیر درگیر گونه های مختلفی از منازعه سیاسی بوده که موضوع پژوهش های مختلف قرار داشته است؛ اما موضوعی که کمتر بدان پرداخته شده، سویه های جنسیتی منازعه سیاسی در ایران، بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی است. مقاله حاضر در پی واکاوی نقش جنسیت در شکل دهی به منازعات سیاسی در این مقطع زمانی است و پرسشی که بدان پرداخته شده این است که تا چه حد فضای جنسیتی پساانقلابی ایران بر منازعات سیاسی تأثیر داشته است؟ با استفاده از مفاهیم ژئوپلتیک جنسیت و فضای جنسیتی برگرفته از آثار پی یر بوردیو، و با بهره گیری از روش تاریخی، سعی شده به بررسی موضوع پژوهش پرداخته شود. یافته ها نشان می دهد که درنتیجه رخدادهای ناشی از تحولات انقلابی و نیز دگرگونی های جمعیتی و در کنار آن روند جهانی شدن، گسل مربوط به جنسیت در ایران فعال و به تدریج بر عمق آن افزوده شده است. نوع سیاست گذاری های عمومی برآمده از فضای ایدئولوژیک پساانقلابی، زن را به مثابه «دیگری» تعریف می کرد که به واسطه جنسیت خود از ورود به بسیاری از فضاهای عمومی منع می گردید. روند شرعی سازی حقوق زنان نیز معطوف به کنترل بدن زن و تحمیل مجموعه تمهیدات و شرایطی بود که زنان صرفاً به واسطه جنسیت خود، مجبور به پذیرش و رعایت آن ها می شدند. این عوامل به شکل گیری گفتمان تک جنسیتی نابرابر انجامید که زنان به صورت ذهنی خود را قربانی بالقوه آن می پنداشتند. ازاین رو، آن ها به بازتولید خود پرداخته و برای باز توزیع قدرت و ارزش های موجود، مبازات مسالمت آمیزی را به راه انداختند. ازاین رو، به نظر می رسد که جنسیت به یکی از مؤلفه های عمده منازعه در آینده سیاست ایران تبدیل شود.