تصویرپردازی از حکمرانی مطلوب در جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
131 - 171
حوزه های تخصصی:
نظریه حکمرانی خوب پس از نظریات دولت بزرگ و کوچک در حوزه اداره عمومی مطرح شده است که نقش های متفاوت و بعضاً متناقضی را نسبت به الگوی های قبلی برای حاکمیت تعریف می کند. در این نظریه، اداره عمومی جامعه فرایندی مشارکتی است و نقش آفرینان آن، دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی هستند که هر یک سهمی مشخص در اداره مطلوب جامعه بر عهده دارند. در این نظریه، شاخص هایی جهان شمول برای حکمرانی خوب تعریف شده و سالانه کشورها توسط نهادهای بین المللی بر اساس این شاخص ها سنجش، ارزیابی و رتبه بندی می شوند. با توجه به اینکه مفهوم خوبی در حکمرانی خوب، مفهومی هنجاری است، در نتیجه مبتنی بر ارزش ها و خاستگاه ذهنی نظریه پردازان طرح و ارائه خواهد شد. با اینکه می توان از برخی آموزه های این نظریه استفاده نمود، اما الگوی مطلوب حکمرانی برای نظام سیاسی هر کشور مستثنی از فرهنگ، مذهب و بوم آن قابل ارائه نیست. از طرفی اسناد بالادستی در هر نظام حاکمیتی، مبین اصول، ارزش ها، اهداف و آرمان های آن نظام است که می توان آن را به عنوان منبع اصلی برای تصویرپردازی از حکمرانی مطلوبِ مد نظر آن نظام در نظر گرفت. هدف از این پژوهش، تصویرپردازی حکمرانی مطلوب جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اسناد بالادستیِ رسمی و مصوب کشور می باشد. روش پژوهش در تحقیق حاضر، روش داده بنیاد است. در این پژوهش، ابتدا 58 سند راهبردی و رسمی در نظام جمهوری اسلامی احصاء و سپس به روش کدگذاری و استفاده از نرم افزار MAXQDA، مفاهیم، مقوله ها و در نهایت، تصویر مطلوب از حکمرانی جمهوری اسلامی ایران مدل سازی شده است. بر اساس نتایج یافته ها، لازمه حکمرانی مطلوب در جمهوری اسلامی ایران، نقش آفرینی در عرصه داخل و خارج از کشور است. نقش های حکمرانی مطلوب در داخل کشور، شامل: کرامت، تربیت، عدالت، امنیت، معیشت و پیشرفت و نقش های حکمرانی مطلوب در خارج از کشور در 5 عرصه جهان اسلام، امامت، مستضعفین جهان، حمایت، سازمان های بین المللی، هدایت، نظام سلطه، مقاومت و سایر کشور ها و شراکت در نظر گرفته شده است. پس از تعیین نقش ها، متناسب با عرصه ها، مدل سازی الگوی حکمرانی مطلوب بر اساس روش استراوس و کوربین صورت گرفته است. بر اساس این مدل، پدیده محوری تربیت، شرایط علّی کرامت، شرایط زمینه ای امنیت، شرایط مداخله گر شراکت بوده و مقوله های راهبردی نیز نقش های مقاومت، عدالت و پیشرفت است و در نهایت مقوله های پیامدی، شامل نقش های معیشت، امامت، هدایت و حمایت در نظر گرفته شده است.