ازخودکارآفرینی به شادی آفرینی: تحلیلِ روند برساختِ مثبت اندیشی در زیست-سیاست نئولیبرال و نقد مبانی اخلاقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آشکار نمودنِ وجه رویت ناپذیر گفتمان مثبت اندیشی به روش تحلیلی- استفهامی-انتقادی، روند برساختِ سوژه مثبت اندیش را مورد بررسی قرار داده و بر مبنای ویژگی های این سوژه، تقایل این سوژه با اخلاقِ دیگرخواهی را به تصویر کشیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ابتدا انسان به عنوان انسانِ اقتصادی تعریف و جامعه به دو دسته کارگر و سرمایه دار تقسیم شد، به منظور جلوگیری از کاهش بهره وری کارگر با دستمزدِ حداقلی و کار حداکثری ، سوژه خودکارآفرین زاده شد. این سوژه همزمان کارگر و سرمایه دار است؛ از آنجایی که امکان کارآفرینی برای همه افراد وجود ندارد، گفتمان مثبت اندیشی به برساخت سوژه شادی آفرین مبادرت ورزید؛ سوژه ای با بنگاه اقتصادی مصرف برای تولید رضایت خود و البته این گفتمان برای جلوگیری از افسردگی ناشی از نداشتن پول کافی جهتِ هزینه کردن در بنگاه اقتصادی مصرف، ابتدا شادی را به عنوان یک ارز هیجانی و عامل خلق ثروت و موفقیت معرفی نمود و پس از آن به منظور رویت پذیری سوژه خودکارآفرین در زیست-سیاست نئولیبرال، بهزیستی را با فاکتورهای خاص به عنوان معیارهای انسان موفق و ثروت آفرین معرفی کرد و در نهایت اینکه سوژه ای که در پی تولید رضایت خود است و بهزیستی را رضایت از زندگی، داشتن دستاورد، غوطه وری و ... می داند در تقابل با انسانی قرار دارد که از منظر اخلاق دیگرخواهی، خود را در برابر رضایت دیگری متعهد و مسئول دانسته و بهزیستی را مجموع همدلی و همدری در قبال دیگری به منظور کاستنِ درد و رنج او تلقی می نماید.