تبیین هستی شناسانه نسبت هنرِگرافیک معاصر و حقیقت بر مبنای تأملات هیدگر در باب اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
384 - 393
حوزههای تخصصی:
هیدگر با واکاوی منشأ اثر هنری، بحث تازه ای درباره نسبت میان اثر هنری و وجود مطرح کرده و هنر را از مصادیق تحقق حقیقت می داند. این تلقی هستی شناختی هیدگر بسیار جای دارد که در صورت های مختلف هنر بسط و تفصیل یابد و با اتکا به این دیدگاه می توان برای رسیدن به وجه معرفتی و شناخت ماهیت شاخه های مختلف هنر بهره گرفت. هنری مبتنی بر فناوری چون طراحی گرافیک می توانند موضوع مناسبی برای ارائه یک نظریه تحلیلی از تفسیر هیدگر در فهم چیستی مصادیق هنر و نسبت آن با حقیقت باشد. این پژوهش برآن است با مطالعه آراء هیدگر در مسیر یافتن رابطه میان اثر هنری و حقیقت، ضمن واکاوی ماهیت طراحی گرافیک با عنایت به ویژگی های هنری و زیباشناسانه و وجه ابزاری و تکنولوژیک آن، نسبت این هنر- صنعت را با ظهور و انکشافِ حقیقت تبیین کند. در خوانش هنر گرافیک براساس تفسیر هیدگر، شناخت رابطه عالم خلق اثر و هستی نقشی اساسی دارد. حقیقت به مثابه پیام در یک اثر گرافیکی با وجود جلوه های نوین بصری، از جهان و ساحت اندیشه هنرمند عبور کرده و به ظهور می رسد. گرچه این هنر به حاکمیت تمدنی متعلق است که تحت سیطره علم و فناوری است، اما با تجلی روح هنرمندانه، آشکارگی حقیقتی را سبب می شود که از لایه های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی یک ملت برآمده است.اهداف پژوهش:تبیین نسبت حقیقت در اثر گرافیکی و جلوه تکنولوژیک آن.بیان وجه معرفتی هنر گرافیک با نگاه فلسفی.سؤالات پژوهش:حقیقت چگونه در اثر گرافیکی به انکشاف می رسد؟آیا بیانگری تکنولوژیک هنرگرافیک باعث از دست رفتن حقیقت هنری آن می شود؟