فرشته شریفی

فرشته شریفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

سلیمان تپه، تل بکسایه و سبعات کهریز (تلاش برای یافتن سه محوطۀ نخست ثبتی آثار ملی ایران)

کلیدواژه‌ها: فهرست ثبتی ایران تورساق بکسایه سبعات کهریز پشتکوه لرستان سرزمین مرزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۹ تعداد دانلود : ۳۸۵
حدود 90 سال از اقدام برای ثبت نخستین آثار تاریخی در ایران می گذرد. این اقدام به تلاش آندره گدار فرانسوی که به تازگی رئیس ادارۀ نوبنیاد عتیقات ایران شده بود، انجام پذیرفت. به نظر می رسد او و همکارانش، 9 اثر صدر فهرست ثبتی که همگی در محدودۀ پشتکوه لرستان واقع شده بودند را براساس گزارش ژاک دِ مُرگان، دیگر فرانسوی نام آشنای باستان شناسی ایران که از آن ها دیدن کرده بود، مستندنگاری کرده بودند. نکتۀ جالب این مسئله، آثار یک تا سه فهرست مدنظر است که به نام های «سلیمان تپه»، «تل بکسایه» و «سبعات خزیر» (سبعات کهریز) ثبت شده و اطلاعی درستی از آن ها در دسترس نیست. موقعیت هر سه محوطه در اسناد نخست و به روز شدۀ دفتر ثبت آثار میراث فرهنگی، به طور کلی کشور عراق عنوان شده و گاه شناختی آن ها را دورۀ عیلامی پنداشته اند. نگارندگان در این نوشتار در تلاش هستند تا براساس گزارش دِ مُرگان، نقشه های دو قرن اخیر، عکس های ماهواره ای و اسناد کشمکش های مرزی ایران-عثمانی/عراق در اواخر دورۀ قاجار و اوایل دورۀ پهلوی سرنخ هایی از این محوطه ها به دست آورند. آنچه که مشهود است، این سه محوطه در سه نقطۀ مختلف کشور عراق و در نزدیکی مرز ایران (محدودۀ امروزین استان ایلام) واقع شده اند. از قرار معلوم، دِ مُرگان تنها از سلیمان تپه (تپه تورساق) و زیرزیر تپه که در استان دیاله قرار دارند، دیدن کرده است؛ و احتمالاً از دو اثر بکسایه و سبعات کهریز طبق شنیده ها و رجوع به والی پشتکوه و اطرافیان او و همچنین نقشه های منتشر شده از هیأت تحدید حدود مرزی ایران و عثمانی گزارش نموده است. پرسش ها ی پژوهش عبارتنداز: آیا سه زیستگاه باستانی موردنظر قابل رصد و شناسایی هستند؟ آیا دِ مُرگان در موقعیت مکانی این سه محوطه در خاک ایران دچار اشتباه شده است؟ بر اساس اسناد ثبتی، تا چه اندازه عیلامی بودن این محوطه ها محتمل است؟ در این نوشتار علاوه بر این که به برخی از اسناد مهم در بازۀ زمانی مورد نظر رجوع خواهیم کرد؛ تلاش می شود با تلفیقی از متون، وارسی نقشه های تاریخی و سنجش از راه دور به پرسش های پیش گفته، پاسخ درخوری داده شود. ضمن این که به عکس های ماهواره ای امروزین (گوگل ارث) و قدیمی (کرونا) بسیار تکیه شده تا بهترین درک از ویژگی های ساختاری و محیطی مناطق مورد بحث به دست آید. درنهایت، طبق شواهد ارائه شده در این نوشتار، نگارندگان معتقدند که هیچ کدام از آثار فوق توالی گاه شناختی مربوط به دورۀ عیلام ندارند.
۲.

بررسی و مطالعه سفال های دوران اسلامی دشت قروه - استان کردستان

کلیدواژه‌ها: دشت قروه دوران اسلامی سفال لعاب دار سفال بدون لعاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۸۳۰۰
شهرستان قروه در جنوب شرقی استان کردستان واقع شده است و از مناطق مرتفع زاگرس محسوب می شود. این دشت از دوران تاریخی و اسلامی شرایط زیست محیطی بهتری پیدا می کند و همین امر موجب توجه گروه های انسانی به آن بوده است. پژوهش های باستان شناسی در این دشت به نسبت سایر مناطق همجوار به ویژه باستان شناسی دوران اسلامی بسیار اندک صورت پذیرفته است. در سال 1397 ه .ش.، دشت و شهرستان قروه مورد بررسی و شناسایی باستان شناسی قرار گرفت که نتایج این پژوهش بخشی از یافته های آن است. یافته های مورد بحث، شامل مجموعه سفالینه های دوران اسلامی می شود که مهم ترین هدف این پژوهش تلقی می گردد. معرفی و طبقه بندی این یافته ها و ارائه تصویری از وضعیت سفالگری و گونه های رایج سفال دوران اسلامی در این منطقه، ساختار کلی این پژوهش را شکل می دهد. پژوهش صورت گرفته حاکی از شباهت و تطابق یافته های این دشت با مناطق همجوار به ویژه همدان است که از نظر چشم انداز محیطی و بستر فرهنگی، شرایط تقریباً یکسانی دارند. پرسش هایی که برای این پژوهش مطرح است شامل این موارد می شوند: 1. چه گونه هایی از سفال دوران اسلامی در دشت قروه قابل شناسایی است؟ 2. یافته های سفالی مورد مطالعه در کدام بازه زمانی تاریخ گذاری می شوند؟ 3. یافته های سفالی دشت قروه با یافته های منطقه ای و فرامنطقه ای چه وجه تشابه ای و تفاوتی دارد؟ نتایج این بررسی نشان می دهد که 12 گونه سفالی در مجموعه های سطحی دشت قروه قابل شناسایی است و می توان آن ها را از قرون اولیه اسلامی تا عصر حاضر تاریخ گذاری کرد. سفال های مورد مطالعه از نظر شیوه ساخت و نقوش با مناطق همجوار بسیار به هم نزدیک اند و حتی می توان گفت که کاملاً شبیه هم هستند، اما در مقایسه با نمونه های فرامنطقه ای هرچند از نظر شیوه ساخت مشابه هستند، ولی از نظر طرح های تزئینی تفاوت های کاملاً روشنی دارند.
۳.

بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر روند تولید غلات و امنیت غذایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل ARDL الگوی سری زمانی تغییرات آب و هوایی امنیت غذایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
تأمین غذای جمعیت رو به رشد جهان و افزایش تقاضای روزافزون، فشار فزاینده ای بر محیط زیست وارد کرده که منجر به استفاده بیشتر از منابع طبیعی، آلودگی آب و هوا و در نهایت تغییرات اقلیمی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات کوتاه مدت و بلند مدت شاخص های تغییر اقلیم بر تولید غلات در ایران، انجام شد. برای این منظور، یک مدل خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی (ARDL) با استفاده از داده های سالانه سری زمانی طی دوره 2023-2000 برآورد شد. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان داد متغیرهای سطح زیرکشت، میزان بارش و مصرف کود شیمیایی در بلندمدت و کوتاه مدت تأثیر مثبت و معنی داری بر تولید غلات در ایران در طول دوره مورد مطالعه  داشته اند. نتایج همچنین حاکی از عدم تأثیر معنی دار متغیر بهبود تکنولوژی بر تولید غلات در کوتاه مدت بود، اما در بلندمدت تغییر تکنولوژی و استفاده از روش های مکانیزه و نوین تولید تأثیر مثبت و معنی داری بر تولید غلات داشته است. متغیر مصرف انرژی در کوتاه مدت تأثیر مثبت و معنی دار داشته و در بلند مدت معنی دار نبود. همچنین، نتایج نشان داد افزایش دما و انتشار CO2 به عنوان شاخص های تغییر اقلیم، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت تأثیر منفی و معنی دار بر تولید غلات در ایران در طول دوره مورد بررسی داشته اند؛ که این نتایج می تواند به عنوان یک هشدار جدی در ظهور آثار مخرب تغییر اقلیم بر امنیت غذایی کشور در نظر گرفته شود. براساس نتایج، توصیه می شود با توجه به اهمیت زمین در تأمین امنیت غذایی و چالش های مرتبط با بهره وری اراضی قطعه قطعه شده، ضروری است سیاست گذاران طرحی جامع برای یکپارچه سازی اراضی کشاورزی تدوین کنند. همچنین، باید از تفکیک بیشتر زمین های کشاورزی جلوگیری شود تا بهره وری و پایداری تولید ارتقا یابد و توان تولید در بلندمدت حفظ شود

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان