عباس ایزدی

عباس ایزدی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری هنر اسلامی، دانشکده هنر، دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی عناصر بصری نگاره های «دربار جمشید» و «دربار فریدون» در شاهنامه ی طهماسبی با تأکید بر ترکیب بندی نگاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه ی طهماسبی نگاره دربار جمشید دربار فریدون ترکیب بندی عناصر بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۱ تعداد دانلود : ۶۲۷
از مهم ترین ویژگی های یک اثر هنری که می تواند بیانگر مفاهیم به کاررفته در آن باشد، ترکیب بندی و عناصر بصری آن است. این پژوهش که در آن نگاره های دربار جمشید و دربار فریدون از شاهنامه ی طهماسبی انتخاب و موردمطالعه قرارگرفته اند، به این سؤالات پاسخ داده است که چه عناصر بصری مشترک و با چه شباهت ها و تفاوت های مفهومی، در این نگاره ها به کاررفته و هرکدام نگاره، نقاش بهتر توانسته است عظمت دربار را به تصویر بکشد؟ هدف از انجام این پژوهش، مطالعه ی ترکیب بندی و عناصر بصری خط، حرکت، ریتم، و به طور کلی یافتن ارتباط هنری میان نگاره های موردبحث بوده است. به نظر می رسد به دلیل آنکه موضوع هر دو نگاره درباری است، نقاش تلاش زیادی در جهت نمایش عظمت پادشاهی به کاررفته بسته باشد. ازآنجایی که نگاره های موردبررسی در این پژوهش مربوط به یک مکتب و دوره ی تاریخی با نگارگرانی مشترک هستند و در یک نسخه ی واحد یعنی شاهنامه ی طهماسبی و با مفهومی درباری تصویرسازی شده اند، در این پژوهش، این دونگاره برای مطالعه و تطبیق در نظر گرفته شده اند. بررسی نگاره ها نشان می دهد درمجموع نگارگر در نگاره ی دربار فریدون، به لحاظ ساختار ترکیب بندی، تجسم خطوط و مفاهیم مرتبط با آن ها، ریتم و بیان عظمت درباری در مقایسه با نگاره ی دربار جمشید موفق تر عمل کرده است و در مقابل، نگاره ی دربار جمشید به لحاظ پیکره های انسانی، تحرک و پویایی بیشتری دارد. این پژوهش به روش توصیفی- تطبیقی انجام و اطلاعات آن به شیوه ی کتابخانه ای جمع آوری گردیده است.
۲.

مطالعه بصریِ پیکره های نگاره "کاوه، طومار ضحاک را پاره می کند" از شاهنامه طهماسبی براساس نظریه گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه طهماسبی نگارگری ضحّاک کاوه آهنگر نظریه گشتالت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۷۶۲
مکتب روان شناسی گشتالت، از مهم ترین مکاتب روان شناسی دهه های ابتدایی قرن بیستم است که، به دلیل توسعه قلمرو و ارتباط آن با فرآیند ادراک بصری، عرصه هنر نیز از تأثیرات آن بی بهره نمانده است. بر اساس نظریه گشتالت، در جریان ادراک بصری، ذهن انسان تمایل دارد عناصر تشکیل دهنده یک تصویر را، با در نظر گرفتن برخی قواعد، ساده سازی و سازمان دهی نماید، به طوری که سازمان بنیان یافته، ماهیتی متفاوت با اجزا و عناصر آن پیدا خواهد کرد. در این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای جمع آوری گردیده است، نگاره ای از شاهنامه طهماسبی که با موضوع مورد نظر در این پژوهش تناسب دارد، گزینش و پیکره های انسانی آن بر اساس نظریه گشتالت، مورد مطالعه قرار گرفته است. مقاله حاضر که با هدف آشنایی با جنبه های کاربردی نظریه گشتالت در هنر و به طور خاص، نگارگری ایرانی صورت پذیرفته، به این سوال پاسخ داده است که سازمان دهی این پیکره ها بر اساس نظریه فوق در نگاره مورد نظر، دارای چه ویژگی هایی به لحاظ بصری است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نحوه قرارگیری و سازمان دهی پیکره ها در نگاره مورد بحث، مطابق با چهار مورد از قوانین گشتالت شامل قانون مشابهت، قانون مجاورت، قانون تداوم، و قانون یکپارچگی یا تکمیل، قابل مطالعه و ارزیابی است که با به کار بستن هرکدام از این اصول، فرآیند ادراک بصری شکل می گیرد.
۳.

مطالعه تطبیقی ساختار طرح لچک و ترنج قالی های جمهوری آذربایجان و قشقایی های فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالی قالی های جمهوری آذربایجان قالی های قشقایی های فارس طرح لچک وترنج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۲۰۱
لچک وترنج ازجمله طرح هایی است که همانند سایر مناطق روی قالی های جمهوری آذربایجان و قشقایی های فارس نقش بسته است؛ قالی های این دو حوزه به لحاظ ساختار این نوع طرح، دارای شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگرند. مطالعه ویژگی های ساختاری یادشده می تواند علاوه بر آشنایی با نحوه طراحی قالی های لچک وترنج این مناطق، به شناسایی و ارزیابی هرچه بهتر ویژگی های بصری قالی های آنها نیز یاری رساند. در این تحقیق که با هدف شناسایی و معرفی ویژگی های ساختاری طرح لچک وترنج قالی های این دو منطقه صورت پذیرفته، تلاش شده تا به این سؤال اساسی پاسخ دهد: تأثیرپذیری احتمالی ساختار لچک وترنج قالی های قشقایی های فارس از لچک وترنج قالی های جمهوری آذربایجان در کدام بخش از ساختار این نوع طرح، بیشتر نمود یافته است. به همین منظور در این پژوهش که به روش توصیفی- تطبیقی انجام شده و اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای جمع آوری گردیده است، با انتخاب نمونه هایی از هریک از مناطق یادشده که به لحاظ ساختار، تطبیق پذیری بیشتری با یکدیگر داشته اند، پنج نمونه قالی و در مجموع ده نمونه انتخاب و موردتطبیق و ارزیابی قرار گرفت. مطالعه نمونه های انتخابی نشان داد، با وجود برخی تفاوت ها میان ساختار طرح لچک وترنج در دو حوزه موردبررسی، شباهت های چشمگیری به لحاظ ساختار میان آنها وجود دارد. این شباهت های ساختاری دربردارنده طرح ترنج؛ تعداد، شکل و نوع ترنج ها، ساختار طرح لچک؛ شکل و نوع لچک ها و هماهنگی میان طرح لچک وترنج به لحاظ شکل، اندازه و نقش مایه های موجود در آنهاست که میان قالی های دو منطقه مشاهده می گردد.
۴.

بازنمایی قزلباش ها در نگاره های شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفویان قزلباش ها نگارگری مکتب تبریز صفوی شاهنامه طهماسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۷۵
قزلباش ها از مهم ترین عوامل قدرت در دوره صفوی بوده اند که نزدیک به یک قرن، مهم ترین مناصب نظامی و سیاسی ایران را دراختیار داشتند. آن ها نقش اصلی را در به قدرت رسیدن صفویان ایفا کردند. هم زمان با قدرت قزلباش ها، تصویرسازی شاهنامه طهماسبی به دستور شاه اسماعیل اول (905-930/1499-1523) آغاز شد و در زمان سلطنت شاه طهماسب اول (930-984/1523-1576) پایان پذیرفت و قزلباشان که مشخصه اصلی آن ها، کلاه های موسوم به قزلباش بود، در این نگاره ها تجسم یافتند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی و تاریخی و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای، به این سؤال پاسخ داده است که نگارگر تاچه میزان توانسته جایگاه و اهمیت قزلباش ها را در این دوره درخلال نگاره های شاهنامه طهماسبی تصویر کند. این نوشتار با هدف آشنایی با جایگاه و دلایل اهمیت قزلباش ها در اوایل عصر صفوی انجام پذیرفته است. انتظار می رود موقعیت منحصربه فرد قزلباش ها در عرصه سیاسی، دلیل اصلی بازنمایی گسترده آن ها در نگاره های شاهنامه طهماسبی بوده باشد. نتایج این پژوهش ضمن تأیید فرضیه فوق، نشان می دهد که عنوان قزلباش، به جنبه ای فراقبیله ای اشاره دارد؛ به طوری که در دوره صفوی، ایران را با نام کشور قزلباش می شناخته اند. مناصب قزلباش ها هم که در نگاره های شاهنامه طهماسبی درقالب مناصب درباری، نظامی و هنری مشاهده می شود، در بسیاری از موارد، این جنبه از قابلیت آن ها را نشان می دهد.
۵.

بازخوانی نقاشی سقاخانه از منظر هرمنوتیک گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی سقاخانه هرمنوتیک مدرن گادامر سنت زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۵۴
جنبش سقاخانه ازجمله مهم ترین جنبش های هنری ایران بوده است که هنرمندان آن با رویکردی ملی به خلق اثر پرداخته اند. این تحقیق که باهدف مطالعه نقاشی سقاخانه با بهره گیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر انجام پذیرفته، با رویکردی توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات بهشیوه کتابخانهای، به این پرسش پاسخ داده است که نحوه خلق آثار هنرمندان این جنبش، تا چه میزان با مفاهیم هرمنوتیک گادامر، مرتبط و قابل شرح است. انتظار می رود مفاهیم هرمنوتیک گادامر به دلیل قرابت با بسترهای شکل گیری و خلق آثار نقاشی سقاخانه، زمینه مناسبی برای بازخوانی این جنبش فراهم نماید. گادامر معتقد است هنگامی که مفسر با متنی قدیمی روبروست، آن را به زمان معاصر خود منتقل می کند و با آن به گفتگو می نشیند. نقاشان سقاخانه نیز، متون قدیمی؛ یعنی عناصر و نقش مایه های سنتی را که متعلق به گذشته بوده اند، به دوره معاصر خود منتقل کرده و از آن درجهت اهداف خود بهره برده اند. گادامر اعتقاد دارد دراین میان مفسر، پیش داوری های خود یعنی برداشت هایی که متناسب با دوره ی خودش است را در روند تفسیر دخالت می دهد. نقاش سقاخانه نیز، این نقش مایه ها را با زبانی ملی و براساس رویکردهای زمان خود به کار گرفته است. این نقوش دارای زبانی مشترک هستند که ریشه در سنت های ایرانی دارند. در این میان، شرایط تاریخی و اجتماعی ایران در زمان خلق آثار هنرمندان این جنبش، به عنوان بافت و زمینه نیز تأثیرگذار بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان