مهدی زیرک

مهدی زیرک

مدرک تحصیلی: استادیار، گروه علوم تربیتی ، واحد تربت حیدریه دانشگاه آزاد اسلامی، تربت حیدریه ، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

رابطه بین مدیریت استعداد و نظام ارزشی مدیران مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت استعداد نظام ارزشی جذب نیروی مستعد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۸۴۴
امروزه اعتقاد بر آن است که منابع انسانی مهم ترین مزیت رقابتی و سرمایه سازمان است و به همین دلیل بر نقش ارزشمند استعدادها در سازمان تأکید شده و مدیریت مطلوب آنها بسیار مهم و حساس تلقی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی مدیریت استعداد و ارتباط آن با نظام ارزشی مدیران می باشد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با هدف پیش بینی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مقطع ابتدایی پسرانه ودخترانه شهرستان سبزوار به تعداد 91 نفر می باشد که به دلیل حجم کم جامعه، نمونه ها به صورت سرشماری در نظر گرفته شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد «مدیریت استعداد» و «نظام ارزشی» است . پرسش نامه مدیریت استعداد شامل مؤلفه های جذب و استخدام نیروی مستعد، شناسایی و تفکیک کارکنان مستعد، به کارگیری استعداد، توسعه استعداد، ایجاد و حفظ روابط مثبت و نگهداری استعدادها می باشد و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ 95/0 می باشد. پرسشنامه نظام ارزشی به ارزیابی اهمیت نقش نسبی شش ارزش که عبارتند از: نظری، اقتصادی، زیباگرا، اجتماعی، سیاسی و مذهبی، می پردازد. ضریب پایایی با استفاده از آزمون کرونباخ برابر با 77/0 می باشد. در این تحقیق داده های کسب شده با استفاده از آمار توصیفی همچون میانگین،انحراف معیار ونمودارها،توصیف و با استفاده از آمار استنباطی و آزمون پیرسون معناداری روابط متغیرها مورد بررسی قرار گرفت . محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفت. نتایج نشان داد اگر چه بین مدیریت استعداد  با نظام ارزشی ، با سطح معناداری 319/0 که بیشتر از آلفای 05/0 است ارتباط معناداری یافت نشد، ولی در جریان تجزیه وتحلیل داده ها، مشخص شد  که بین برخی مولفه های متغیر مدیریت استعداد با برخی مولفه های متغیر نظام ارزشی ارتباط معنادار وجود دارد که در خور توجه می باشد. بطوری که بین متغیر مدیریت استعداد با مولفه ارزش مذهبی رابطه معنادار و مثبت و با مولفه ارزش اقتصادی رابطه معنادار و منفی مشاهده شد.  
۲۲.

بررسی رابطه بیش فعالی با میزان حافظه و اختلال دیکته نویسی دانش آموزان پسر ابتدایی شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال دیکته نویسی بیش فعالی حافظه دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۳ تعداد دانلود : ۷۳۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بیش فعالی با میزان حافظه و اختلال دیکته نویسی دانش آموزان پسر ابتدایی شهر زاهدان در سال تحصیلی 1396-1395 انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان بیش فعال پسر مقطع ابتدایی شهر زاهدان بود که از بین آنان 30 دانش آموز که دچار اختلال دیکته نویسی بودند به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه بیش فعالی کانرز و همکاران (1999)، مقیاس هوش وکسلر (1939) و آزمون دیکته نویسی جباری (1395)استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد بین بیش فعالی با میزان حافظه رابطه معکوس و معنادار و بین بیش فعالی با اختلال دیکته نویسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین افزایش بیش فعالی می تواند سبب کاهش میزان حافظه و افزایش اختلال در دیکته نویسی شود.
۲۳.

پیش بینی کیفیت زندگی معلمان زن براساس متغیرهای هوش سازمانی و هوش معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سازمان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ سبک زندگی
تعداد بازدید : ۸۱۳ تعداد دانلود : ۷۰۲
ارتقا ءکیفیت زندگی عاملی است که باعث افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی میگردد. بنابراین با افزایش توانایی فکری یا هوش سازمانی، کیفیت زندگی نیز افزایش پیدا می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش سازمانی و هوش معنوی به عنوان عوامل پیش بینی کننده کیفیت زندگی در معلمان زن انجام گرفت.روش انجام پژوهش توصیفی –همبستگی بود. بدین منظور 210 معلم زن با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی هوش سازمانیAlbrecht,Karl 2009 ) (، هوش معنوی بدیع و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ( WHOQOL ) استفاده شد. از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون برای آنالیز اطلاعات استفاده شد. تحلیل همبستگی داده ها نشان داد که اکثریت مولفه های هوش سازمانی رابطه مثبت معناداری(01/0>P) با زیر مقیاسهای کیفیت زندگی دارند. از طرف دیگر روابط مثبت معنی داری (01/0>P) میان بعضی مولفه های هوش معنوی و زیر مقیاسهای کیفیت زندگی مشاهده شد. به عبارت دیگر هر اندازه افراد از هوش سازمانی و هوش معنوی بالاتری برخوردار باشند، از کیفیت زندگی بالاتر برخوردار خواهند بود. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای توانایی مقابله، میل به تغییر، اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد، به عنوان فاکتورهای هوش معنوی و هوش سازمانی می توانند کیفیت زندگی افراد را پیش بینی کنند.در نتیجه، با توجه به معنادار بودن تاثیر هوش سازمانی و هوش معنوی بر کیفیت زندگی معلمان توصیه می شود تا مسئولان در راستای فراهم نمودن بسترهای لازم و مناسب جهت ایجاد هوش سازمانی اقدام نمایند.
۲۴.

بررسی تأثیر سرمایه فکری بر سرمایه اجتماعی با تأکید بر نقش میانجی مدیریت دانش (مطالعه موردی: مدیران مقطع ابتدایی شهرستان تربت حیدریه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سرمایه فکری سرمایه اجتماعی مدیریت دانش مدل معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۷۳
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر سرمایه فکری بر سرمایه اجتماعی با تأکید بر نقش میانجی مدیریت دانش در مدیران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف،کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران مقطع ابتدایی به تعداد 100 نفر بود. از این تعداد به عنوان نمونه 80 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش بودند. یافته ها نشان دادند؛ بین سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. سرمایه فکری تأثیر مثبتی بر مدیریت دانش دارد. سرمایه اجتماعی تأثیر مثبتی بر مدیریت دانش دارد. نقش مدیریت دانش به حدی قوی نیست که به عنوان یک متغیر میانجی عمل کند
۲۵.

بررسی استانداردهای حرفه ای روسای دانشگاه ها به منظور ارائه چارچوب مناسب برای ارتقای کیفی مدیریت آموزش عالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: استانداردهای حرفه ای روسای دانشگاهها متخصصان آموزش عالی آموزش عالی مدیریت آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۴۰۸
پژوهش حاضر به منظور بررسی استانداردهای حرفه ای روسای دانشگاهها (به وی ژه در حوزه آموزش) و به منظور ارائه چارچوب مناسب برای ارتقای کیفی مدیریت آموزش عالی انجام گرفته است. دراین مطالعه سه سئوال بنیادی مورد بررسی قرارگرفته است: 1-استانداردهای حرفه ای روسای دانشگاهها کدام است ؟ 2-الگوی مناسب برای ارتقای استانداردهای حرفه ای رؤسای دانشگاهها کدام است ؟ 3-درجه تناسب الگوی پیشنهادی از نظر متخصصان آموزش عالی کدام است؟ این پژوهش از نوع توصیفی است و برای اجرای آن از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضای هیات علمی دانشگاههای: فردوسی مشهد، واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 9 (خراسان)، بیرجند و سبزوار تشکیل می دهند، که تعداد کل آنها بر اساس آمار اخذ شده در تاریخ مهرماه 1386، 1500 نفر می باشد، که از طریق نمونه گیری طبقه ای – نسبی تعداد 97 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته (یک پرسشنامه بازپاسخ از طریق فن دلفی و دو پرسشنامه بسته پاسخ با طیف لیکرت) استفاده شده است که پس از تعیین روائی و پایائی در اختیار نمونه آماری قرار گرفته است. برای تحلیل اطلاعات و داده ها در بخش توصیفی از جدول توزیع فراوانی و درصد و در بخش استنباطی از آزمون های t همبسته، کی دو فریدمن و نسبت بهره گیری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و Minitab و نرم افزار Lisrel انجام گرفته است. از جمله نتایج پژوهش حاضر، این که: 1-وضعیت موجود استانداردهای حرفه ای (دانش مهارت، توانایی و نگرش و گرایش) روسای دانشگاه های مورد مطالعه در حد مطلوبی نیست. 2-از نظر برخورداری روسای دانشگاههای مورد بررسی از استانداردهای حرفه ای در وضع موجود، مولفه های مهارت و توانایی، دارای رتبه اول، بعد از آن در رتبه دوم مولفه نگرش و گرایش قرار دارد و در درجه سوم مولفه دانش قرارگرفته است. 3-از نظر وضع مطلوب و مورد انتظار استانداردهای حرفه ای روسای دانشگاهها، مولفه نگرش و گرایش دارای بیشترین اهمیت، مولفه مهارت و توانایی در درجه دوم و مولفه دانش در رده سوم قرارگرفته است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان