آیکونوگرافی نگارة ظاهرشدن فرشتة جبرییل در اندازة واقعی خود (با تأکید بر پیامبر(ص) ، جبرئیل و براق)
آیکون، یا آیکونوگرافی امروزه یکی از روش های تحقیقاتی معتبر در زمینه ی مطالعات تصویری قلمداد می شود. در قرن بیستم این مطالعات نظام مند به صورت یک دانش مستقل و آکادمیک ارائه می شود. این جریان که در قرن شانزدهم توسط سزار ریپا آغاز شد، با شخصیت هایی همچون دیدرو، دیدرون، مال، واربورگ و پانوفسکی تداوم و تکمیل شد. آیکونوگرافی شاخه ای از علم آیکونولوژی است که در آن مطالعات بر روی یک نمونه تصویری در بستر گسترده ای از تاریخ، فرهنگ، هنر و مناسبات اجتماعی صورت می پذیرد. در این مقاله بر اساس رویکرد پانوفسکی به بررسی نگاره ای از معراج نامه شاهرخی متعلق به مکتب هرات(قرن 9 ه .ق) با عنوان ظاهر شدن فرشته ی جبرئیل در اندازه ی واقعی خود می پردازیم. در آیکونوگرافی، نگارگری ایرانی اسلامی در عصر شاهرخ شاهد تحولاتی جدی در نگارگری با موضوعات هنری در حوزه ی دینی و مذهبی هستیم. مضامین دینی، در نگارگری ایرانی جان تازه ای به خود می گیرد، که توسط رویکرد آیکونوگرافی قابل ادراک می باشد؛ چرا که نگارگر دینی دوره ی شاهرخ عمدتاَ به ارائه ی تصاویر حسی و با مفاهیمی دینی، عقیدتی و به سفارش حاکمان وقت ارائه می دهد. برای درک بهتر نگاره های معراج نامه ی شاهرخی کاربست سه مرحله ای پانوفسکی که شامل رویکرد توصیفی(فرمی)، تحلیلی و تفسیری است به خوبی مؤثر واقع شده. در این مقاله با بررسی این نگاره از نسخه ی معراج نامه ی شاهرخی به مدد همین سه رویکرد و روند تفسیری، سعی در پاسخ به این مسئله است که، در این نگاره چه بیان های تصویری از دیدگاه آیکونوگرافی وجود دارد؟ تا ضمن درک موضوع و مضمون اثر و همچنین پی بردن به معنی لایه های درونی یک اثر، به طور علمی و صحیح به شناخت درستی از شکل گیری یک اثر هنری و مقصود خالق اثر، در یک دوره ی تاریخی، دست یافت.