مهدی عوض پور

مهدی عوض پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

دین و انقلاب های عربی: مطالعه موردی انقلاب مصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین مصر حوزه عمومی انقلاب های عربی سکولارسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۵ تعداد دانلود : ۲۴۴۸
در طول نیم قرن گذشته و در سایه کمرنگ شدن تز «سکولارسازی» و تلاش برای جدایی دین و سیاست، نقش و جایگاه دین در حوزه عمومی مورد توجه دانشمندان علوم اجتماعی بوده است. هدف نوشتار حاضر مطالعه حضور دین درون حوزه عمومی است و برای این کار تلاش می کند تا از طریق پرداختن به نشانه های حضور دین از حضور بسیج کنندگی و حضور نمادین گرفته تا حضور سیاسی و در نهایت حضور نهادی، تحولات سیاسی مصر در طول سه سال گذشته را مورد واکاوی قرار دهد. حضور دین در حوزه عمومی مصر یکی از ویژگی های اصلی دوره پس از انقلاب 25 ژانویه به شمار می رود و این حضور باعث نگرانی برخی ها شده است و این نه فقط به دلیل قطب بندی ها و اختلافات میان نیروهای اسلامی و نیروهای لیبرالی و سکولار است، بلکه همچنین به دلیل چیزی است که برخی ها آن را نقض دستاوردهای انقلاب مصر به عنوان یک انقلاب مدنی می دانند؛ انقلابی که طبق نظر این طیف می بایست در دو عرصه سیاسی و اجتماعی فضای بیشتری به نیروهای مدنی در مقایسه با جریان های دینی بدهد و این چیزی است که به نظر برخی ها اگر محقق نشود، ممکن است فرآیند تحول دموکراتیک در مصر به شکست بیانجامد. اما عده ای دیگر معتقدند که سرنگونی نظام مبارک و پایان سیطره حزب حاکم (حزب ملی دموکراتیک)، منجر به بروز تنوع شدید در نقشه صحنه سیاسی مصر و وزن بازیگران گوناگون از جمله بازیگران اسلامی شده است. بنابراین از زمان برکناری مبارک، احزاب و گروه های سیاسی جدیدی ظاهر شده اند که به جریان های فکری و ایدئولوژیکی گوناگونی وابسته هستند. اما تحول برجسته در وضعیت پراکندگی و افتراقی نمایان است که جنبش ها و احزاب اسلامی در دوره پس از انقلاب ها به آن دچار شده اند. از این رو تعداد احزابی که به مرجعیت دینی تکیه دارند، از 15 حزب عبور کرده و اگر وضعیت گشایش سیاسی کنونی تداوم یابد، همچنان امکان افزایش این تعداد وجود دارد. نوشتار حاضر به این نتیجه می رسد که دین نقش مهمی در تعیین شکل تحول دموکراتیک و ماهیت آن در مصر در خلال دوره آتی خواهد داشت. همچنین تاکید می کند که چنین نیست که تنها یک نیروی اسلامی بر حوزه عمومی تسلط داشته باشد؛ بلکه نوعی پراکندگی و تنوع درون جنبش اسلامی رخ داده است. این پژوهش اشاره می کند که هرگاه مصر به سمت دموکراسی گام بر می دارد، تحولی در گفتمان احزاب و جریان های سیاسی قدیمی و جدید رخ داده و ایدئولوژی و اقدامات آن ها متنوع و گوناگون شده است.
۲.

گفتمان سلفیه علمی؛ سیاست پرهیزی و واسازی سلفیت وهابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلفیه علمی الصحوه منازعه معنایی امر سیاسی تحلیل گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۳ تعداد دانلود : ۶۴۴
یکی از منازعه های درونی گفتمان سلفی معاصر منازعه حول «ترک سیاست» و «سیاست گرایی» است. سلفی علمی یا آلبانی از جمله جریان های سلفی معاصر است که در واکنش به سیاست گرایی وهابیت سنتی و گفتمان های صحوه، اخوان المسلمین و سلفی جهادی، رویکرد سیاست پرهیز را تجویز کرده و بر خلاف این جریان های سلفی، با هرگونه فعالیت تشکیلاتی و سیاسی قبل از پاکسازی و تربیت مخالف است و تغییر ساحت سیاست را منوط به بازسازی ساحت اجتماع می داند و نه بر عکس. شیخ آلبانی بنیان گذار سلفیه علمی معتقد بود که این طرز نگرش در نهایت به شکل گیری حکومت اسلامی منجر خواهد شد. گفتمان سلفی علمی مدعی است از یک سو گفتمان سلفی وهابی را از عناصر متناقض با عقیده سلف صالح پاکسازی کرده و از سوی دیگر نقش یکی از کانون های مقاومت علیه سیطره گفتمان سیاست گرای سلفی جنبشی (صحوه) را ایفا کرده است. از این رو این خرده گفتمان به نام دفاع از وهابیت جدید و پاک شده از تأثیر اخوان المسلمین، همزمان به مقابله با اخوان المسلمین از یک سو و نهاد وهابیت سنتی از سوی دیگر پرداخت. سؤال اصلی مقاله این است که بازسازی های معنایی سلفی علمی چه تأثیراتی بر صورت بندی گفتمان سلفی و منازعه درونی این گفتمان در مورد امر سیاسی داشته است؟ برای پاسخ به این سؤال گفتمان سلفی علمی بررسی و از این رهگذر صورت بندی و منازعه آن برای طرد و به حاشیه رانی گفتمان سیاست گرای سلفی و نیز چالش های هژمونی آن بررسی شده است. در این مقاله از منظومه معنایی رویکرد تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه به عنوان نظریه و روش استفاده می شود.
۳.

گفتمان سلفی معاصر در جهان عرب؛ زمینه های خیزش و منظومه معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان سلفی معاصر زمینه ها منظومة معنایی تحلیل گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۴۹۶
گفتمان سلفی با وجود آن که با منازعة درون گفتمانی و برون گفتمانی درگیر است، اما از زمان وقوع جنبش های انقلابی عربی تاکنون توانسته از حوزة گفتمان گونگی خارج شود. این که کدام زمینه ها باعث خارج شدن گفتمان سلفی از حاشیه شده و منظومة معنایی و موانع فراروی تبدیل این گفتمان به گفتمان مسلط چیست، سؤال اصلی مقالة حاضر است. فرضیة این مقاله این است که کنش گران گفتمان سلفی، طی یک دهة اخیر، با استفاده از فرصت های معناساز مهمی چون شکست پروژه انقلاب و وحدت عربی، شکست از اسرائیل، تقویت اقتدارگرایی و فاصله گرفتن از دموکراسی و حرکت به سمت نظام سرمایه داری لیبرال، حمایت برخی حکومت های عربی و نیز انقلاب ارتباطات، از حاشیه به متن آمده اند و با تکیه بر مبانی فقهی گفتمان سلفی، اعتبار و دست رسی این گفتمان را گسترش داده، نظام معنایی نسبتاً منسجمی ارائه کرده، بخش زیادی از جوامع عربی را سوژة خود ساخته یا برخی دیگر را دچار چندپارگی هویتی کرده و از سوژگی گفتمان های سیاسی رقیب خارج کرده اند. سلفیهتوانسته است با مفصل بندی دال های «اجتهاد»، «اتباع»، «نص»، «سلف صالح»، «سنت نبوی»، «نجات مؤمنان» و «تکفیر»، پیرامون دال مرکزی «توحید»، گفتمانی منسجم و متمایز از سایر گفتمان های موجود در عرصة جهان عرب ایجاد کرده و با بهره گیری از زمینه های اجتماعی و سیاسی و حمایت های حکومت های عربی، سوژه های بیش تری را به سوی خود جذب کند. اما این گفتمان، در درون با منازعات داخلی جدی روبه رو بوده و خرده گفتمان هایی متفاوت با تفاسیری متناقض از آن، سر برآورده اند. ضعف برخی از تزهای سلفی و ناتوانی آن در همراهی با خیزش فکری و رقابت فرهنگی، به ویژه در دوران جهانی شدن و سرعت و انقلاب اطلاعاتی، چالش های عمدة پیش روی سلفیه است. این گفتمان، به جای آن که برای حل مشکلات زندگان تلاش کند، در حل مشکلات مردگان باقی مانده است.  ابزار تحلیل در این پژوهش، منظومة مفاهیم تحلیل گفتمان لاکلاو و موفهاست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان