مصطفی خانزاده

مصطفی خانزاده

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

آزمون مدل ساختاری روابط بین سبکهای دلبستگی ناایمن و گرایش به خودکشی در زنان: بررسی نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم هیجان و تحریف های شناختی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریف های شناختی بین فردی تنظیم شناختی هیجان سبک های دلبستگی ناایمن گرایش به خودکشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۲۰۴
پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل ساختاری روابط بین سبک های دلبستگی ناایمن با گرایش به خودکشی با توجه به نقش میانجیگر راهبردهای تنظیم هیجان و تحریف های شناختی بین فردی در زنان متأهل شهر اصفهان انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشت در شهر اصفهان بود که 350 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به فرم کوتاه مقیاس تج ارب در رواب ط نزدی ک (وی و همکاران، 2007)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و مقیاس های نگرش های چندگانه گرایش به خودکشی (اورباخ و همکاران، 1991) و تحریف های شناختی بین فردی (هامامچی و بایکوزتورک، 2004) پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-24 و AMOS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون مدل نشان داد که شاخص های برازش مربوط به مدل پژوهش با داده های تجربی برازش خوبی دارند. بررسی پارامترهای مدل نیز نشان داد که تمام ضرایب مسیر، به جز مسیر دلبستگی اضطرابی به گرایش به خودکشی، و اثرات غیرمستقیم مدل معنادارند (01/0p˂). راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجانی و تحریف های شناختی بین فردی می توانند به عنوان متغیرهای میانجیگر، ارتباط بین سبک های دلبستگی ناایمن و گرایش به خودکشی را تبیین کنند.
۲۲.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد مبتلا به وسواس فکری و عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: وسواس شیوه های حل تعارض درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان مبتنی بر ذهنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
زمینه و هدف: اختلال وسواس فکری و عملی اختلالی است مزمن و ناتوان ساز که با پیدایش افکار و رفتارهای تکرارشونده و مقاوم همراه با اضطراب شناخته می شود. این اختلال آثار گسترده ای در جنبه های گوناگون زندگی فرد به ویژه زمینه های شغلی، تحصیلی، اجتماعی و همچنین روابط خانوادگی بر جای می گذارد. از آنجایی که اختلال وسواس بیش از سایر اختلالات خانواده فرد را درگیر می کند، بنابراین با توجه به اهمیت و نقش خانواده در روند اختلال وسواس بر افراد خانواده، هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد دارای وسواس فکری و عملی است. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی، دارای فرایند دو مرحله ای پیش آزمون و پس آزمون که بر روی سه گروه آزمایشی (گروه آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، گروه آموزش درمان مبتنی بر ذهنی سازی و گروه گواه) انجام گرفت. در این فرایند متغیرهای مستقل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی و همچنین متغیر وابسته آن، شیوه های حل تعارض می باشد. نمونه های پژوهشی شامل 45 نفر از همسران افراد دارای اختلال وسواس بودند که در سه گروه 15 نفره آزمایشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مبتنی بر ذهنی سازی و گروه گواه جای گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد نمرات شیوه های حل تعارض در پس آزمون گروه پذیرش و تعهد و گروه ذهنی سازی دارای تفاوت معنادار است و این تفاوت به نفع گروه پذیرش و تعهد است. یعنی شیوه های حل تعارض در پس آزمون گروه پذیرش و تعهد از گروه ذهنی سازی به گونه معناداری کمتر بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در این دو رویکرد درمانی، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شیوه های حل تعارض در همسران افراد دارای اختلال وسواس نسبت به درمان مبتنی بر ذهنی سازی بیشتر می باشد
۲۳.

نظارت والدینی، همنشینی با همسالان منحرف و خطرپذیری مصرف مواد مخدر در نوجوانان خانواده های نظامی

کلیدواژه‌ها: مصرف مواد نظارت والدینی همنشینی با همسالان نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰
مقدمه: نوجوانی مرحله حساسی برای شروع خطرپذیری مصرف مواد است. این پژوهش با هدف بررسی نقش نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف در خطرپذیری مصرف مواد نوجوانان خانواده های نظامی صورت گرفته است. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری متشکل از کلیه نوجوانان دختر و پسر خانواده نظامی شهر تهران بود که 457 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف استفاده شد . داده ها با استفاده از شاخصهای آماری همبستگی، مستقل و مدل سازی معادلات ساختاری، به کمک نرم افزارهای SPSS 18 و LISREL 8/50، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد که بین پسران و دختران از نظر خطرپذیری مصرف مواد، نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف تفاوت معناداری وجود دارد. نظارت والدین از طریق همنشینی با همسالان دارای تاثیر معنادار بر سوءمصرف مواد است و مدل واسطه ای ارائه شده 16 درصد از واریانس خطرپذیری مصرف مواد را تبیین می کند. بحث: توجه جدی به نقش نظارت والدینی در کاهش همنشینی با همسالان منحرف و به دنبال آن کاهش احتمال خطرپذیری مصرف مواد از سوی نوجوانان از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین در برنامه های پیش گیرانه لازم است جهت کاهش این رفتار عوامل مذکور را مدنظر قرار دهد.
۲۴.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر انطباق و الگوهای ارتباطی در همسران افراد مبتلا به وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۵۴
وسواس اختلالی است مزمن و ناتوانگر که با پیدایش افکار و رفتارهای تکراری و پایدار همراه با اضطراب شناخته می شود. بنابر نقش خانواده در روند وسواس در افراد خانواده، هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر انطباق و الگوهای ارتباطی در همسران افراد وسواسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و دو مرحله ای (پیش آزمون . پس آزمون) در سه گروه آزمایش (گروه پذیرش و تعهد . گروه ذهنی سازی . گروه گواه) بود. نمونه های پژوهشی 45 نفر از همسران افراد دارای اختلال وسواس بود که در سه گروه 15 نفره آزمایشی قرار گرفتند. نتایج نشان داد نمرات الگوهای ارتباطی در پس آزمون گروه ذهنی سازی از گروه پذیرش و تعهد به گونه معنادار کمتر است (05/0>P). اما میان نمرات انطباق در پس آزمون گروه پذیرش و تعه د و گروه ذهنی سازی تفاوت معنادار نیست (05/0>P). همچنین نمرات انطباق در پس آزمون گروه پذیرش و تعه د از گروه کنترل به طور معناداری کمتر است (05/0>P). بنابراین نمرات انطباق همسران گروه پذیرش و تعهد و گروه ذهنی سازی تفاوتی ندارد. اما اثربخشی رویکرد ذهنی سازی نسبت به رویکرد پذیرش و تعهد در الگوهای ارتباطی همسران بیشتر است
۲۵.

نقش تعدیل کننده سبک فرزندپروری مقتدرانه در پیش بینی رفتارهای پر خطر بر اساس سه گانه تاریک شخصیت با میانجیگری تحمل پریشانی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای پرخطر سه گانه تاریک شخصیت تحمل پریشانی سبک فرزندپروری مقتدرانه نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
زمینه: در دوران نوجوانی، تمایل برای کسب تجارب جدید و آزمودن رفتارهای پرخطری که پیامدهای سوء برای نوجوان، خانواده و جامعه در بر دارد، زیاد است. به نظر می رسد رفتارهای نوجوانان روابط معناداری با ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزندپروری دارد و این منجر به کاهش تحمل پریشانی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان می شود. در مورد بررسی پیشایندهای تأثیرگذار بر رفتارهای پرخطر نوجوانان با میانجی گری متغیر تحمل پریشانی، خلا پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف از انجام این پژوهش، آزمون مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر نوجوانی بر اساس ابعاد تاریک شخصیت با توجه به نقش میانجی تحمل پریشانی و نقش تعدیل کنندگی سبک فرزندپروری مقتدرانه بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی نوجوانان 16 تا 20 ساله شهر اصفهان در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بر حسب تعداد متغیرها و نظر کلاین (2023)، تعداد 476 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها، پرسش نامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی ( زاده محمدی و همکاران، 1387)، پرسش نامه سه گانه تاریک شخصیت (جانسون و وبستر،2010)، پرسش نامه اقتدار والدینی (بوری، 1991) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمون و قاهر، 2005) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری برای سنجش برازش مدل و بررسی روابط مستقیم استفاده شد. هم چنین برای میانجی گری از روش بوت استرپ در برنامه مایکرو و هیز (2008) جهت سنجش روابط تعدیل گر با کمک نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل با داده ها از برازش خوبی برخوردار است (077/0 = RMSE، 923/0 =IFI و مقدار مجذور کای نسبی= 704/3) و تمام روابط مستقیم با رفتارهای پرخطر تأیید شد. یافته ها نقش میانجی گری تحمل پریشانی را در رابطه بین ابعاد تاریک شخصیت و رفتارهای پرخطر تأیید کردند (05/0 p<، 293/0- r=). هم چنین، نتایج حاکی از نقش تعدیل کنندگی سبک فرزندپروری مقتدرانه در رابطه بین ابعاد تاریک شخصیت با رفتارهای پرخطر نوجوانان بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، می توان از متغیر های سه گانه تاریک، تحمل پریشانی و سبک فرزندپروری مقتدرانه، برای پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان استفاده کرد. هم چنین نتایج این پژوهش، جهت پیشگیری و آموزش مهارت های تحمل پریشانی و سبک های فرزندپروری در کلینیک های مشاوره و روان درمانی کاربرد دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان