روژان حسام قاضی

روژان حسام قاضی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

جایگاه زن به مثابه شر در سینمای کیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه زنانه سینمای کیمیایی سیمون دوبووار اسطوره شر و نیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۷۲
هدف: بررسی جایگاه زن در سینمای کیمیایی باتوجه به اهمیت جایگاه مسعود کیمیایی در سینمای ایران و نظر به اهمیت نقش مردانگی و رفاقت در آن، به بررسی و ریشه یابی دلایل رویکرد زن ستیزانه در سینمای مردسالار کیمیایی و تبدیل زنان به شخصیت های درجه دو در سینمای موردنظر، هدف این تحقیق می باشد. روش :در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است  و با توجه به رویکرد کیمیایی به زنان با استفاده از تحلیل و دسته بندی ویژگی های کاراکتر زن فیلم در 20 فیلم کیمیایی و بررسی 29 کاراکتر زن  به بررسی تأثیر منفی زنان آثار مذکور بر زندگی قهرمان مرد پرداخته شده است. سؤال اصلی این است که چرا زنان در سینمای کیمیایی دارای نقش حاشیه ای اند و به عنوان  نماد شر تصویر می شوند؟  فرضیه اصلی این پژوهش این است که کیمیایی با ارائه سه تصویر از زنان یعنی هوس باز  و فتنه انگیز، معشوقه بی وفا و ناموس تجاوز پذیر، ایشان را عامل اصلی تباهی و مرگ همچون شری گریزناپذیر برای قهرمانان مرد فیلم هایش تصویر کرده است. یافته ها: طی بررسی سینمای کیمیایی می بینیم در آن سوژه زنانه همگی به مانند زنان اسطوره ای هستند که مردان را به سوی شر و نیستی و مرگ هدایت می کنند؛ همچنین قهرمانان فیلم های کیمیایی، مردانی نیستند که زندگی پرارزش خود را فدای عشق به یک زن کنند؛ بلکه در راه آرمان ها و ارزش هایی که قهرمانان فیلم بالاتر می دانند که همانا مردانگی است جان فشانی می کنند؛ چراکه حضور زنان در زندگی آنان بدون اصالت بوده و حتی تجربه رهاشدن از یک عشق زنانه، گاهی آنان را پخته تر و ستایش برانگیز تر کرده است؛ بنابراین در این تحقیق تلاش داریم به واکاوی هرچه بیشتر نقش زنان در فیلم های مهمی همچون قیصر ، سرب ، اعتراض. و ..  بپردازیم.
۲.

جایگاه بسیج تدارکی، تدافعی و تهاجمی بازار در انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسیج تدارکی بسیج تدافعی بسیج تهاجمی بازار سنتی چارلز تیلی انقلاب اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۲۰۰
باتوجه به اهمیت نقش بسیج سیاسی بازار در انقلاب 57 مبنی بر حمایت بی شائبه ای که در زمینه هایی چون احداث مساجد و تکایا و درمانگاه هایی که به رایگان مردم را درمان می کردند و تأمین مالی روحانیت، جامعه توانست قشر بازار را در میان توده های جامعه موردتوجه قرار داده و از ارکان مهم جامعه به شمار آید. در این مقاله تلاش شده است که کنش بازار و بازاریان را به عنوان یک نیروی اجتماعی تأثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی با رویکرد بسیج مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤال پاسخ دهد که بسیج سیاسی بازار سنتی چه نقشی در روند کنش جمعی در انقلاب اسلامی سال 57 ایران ایفاء کرده است؟ در پاسخ به این سؤال، باتکیه بر نظریه کنش جمعی چارلز تیلی به بررسی نقش بسیج سیاسی تدارکی و تدافعی و تهاجمی بازار بر انقلاب سال 57 پرداخته می شود و نظر به بررسی نقش بازار در بسیج تدارکاتی در زمینه هایی چون احداث مساجد و تکایا و درمانگاه هایی که به رایگان مردم را درمان می کردند و تأمین مالی روحانیت پرداخته می شود و همچنین در بسیج تهاجمی با حضور در تشکل های سیاسی همچون هیئت مؤتلفه اسلامی و در بسیج تدافعی در پیوستن بازاریان به اعتصابات سراسری جهت حمایت از انقلاب سال 57 اذعان داشت به بررسی نقش بازار نقشی در انقلاب 57 پرداخته می شود.
۳.

ریشه یابی تحول نگرش داریوش شایگان به مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
داریوش شایگان، از روشنفکران برجسته ایرانی و آشنا با میراث سنتی و فرهنگ جامعه ایرانی است و شناخت کمابیش کاملی نیز از مدرنیته و مبانی فلسفی آن دارد؛ ولی آنچه اندیشه های وی را ارزشمند کرده، دگرگونی هایی است که در نگرش او نسبت به  مدرنیته روی داده است. شایگان در دوره نخست ارائه اندیشه های خود به شدت مدرنیته ستیز بود و آن را پدیده ای اروپامحور تلقی می کرد که در مرحله نیست انگاری و پوچی قرار گرفته است. وی نگران سیطره مدرنیته بر فرهنگ و معنویت شرقی بود، ولی پس از گذشت چند سال آن را به عنوان فراروایتی برتر به رسمیت شناخت و بر این باور بود که چیرگی مدرنیته بر سایر فرهنگ ها و تمدن ها اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش تلاش می شود تا به پرسش مهمی در اندیشه داریوش شایگان درباره تأثیر تغییر رویکرد نیچه ای- هایدگری شایگان به رویکرد کانتی در رویارویی با مدرنیته پاسخ داده شود. در فرضیه اصلی بیان می شود که تغییر بنیادین رویکرد شایگان به مدرنیته ریشه در تحولات در مبانی فکری وی دارد که در آن مدرنیته به صورت یک فراروایت جهانی پذیرفته می شود. با رویکردی تحلیلی-توصیفی، از روش تحلیل مفهومی مهم ترین نوشته های شایگان برای بررسی تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی بر دگرگونی نگرش این اندیشمند به مدرنیته استفاده شد. دلیل انتخاب موضوع اهمیت و تأثیر آثار شایگان در دوره های مختلف فکری وی در میان روشنفکران ایرانی است. شایگان به این باور رسید که نوشکوفایی میراث سنتی شرق در عصر مدرن، نه تنها آن را جایگزین مدرنیته نمی کند، بلکه به چیرگی دوچندان مدرنیته بر سنت های شرقی منجر خواهد شد.
۴.

غرب زدگی جلال آل احمد نقدی بر مدرنیسم سطحی و مدرنیزاسیون وابسته عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۷۳
نقدهای رادیکال آل احمد به مفهوم غرب زدگی به دلیل اقبال گسترده اقشار مختلف جامعه ایرانی در زمان مطرح شدن نقش مهمی به جهت گیری های فکری و سیاسی جامعه ایران داشت. آل احمد وضعیت آشفته حاکم بر جامعه را که در فرایند نوسازی پرتناقض زمانه اش را نقد می کند و در این مسیر تلاش دارد آگاهی بخش و هشداردهنده باشد. در این پژوهش تلاش شده تا با روش تحلیل داده ها زمینه های اجتماعی و فرهنگی شکل گیری مفهوم غرب زدگی در اندیشه آل احمد موردتوجه قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که او نقدهای قابل توجهی به مدرنیزاسیون وابسته و مدرنیسم سطحی عصر پهلوی مطرح کرد؛ اگرچه در طرح یک ایده جایگزین برای برون رفت از وضعیت غرب زدگی ناتوان بود و در نهایت با ارائه راهکارهای سیاسی برای تقویت مذهب و روحانیت به عنوان یک نیروی اجتماعی سنتی زمینه ساز شکل گیری نوعی غرب ستیزی سیاسی برآمده از تجددستیزی فرهنگی شد. نقد های وی به دلیل ضعف نظری و آشنایی سطحی با تمدن مدرن از سطح نقد وابستگی سیاسی و اقتصادی و ظواهر فرهنگی فراتر نمی رود و نمی تواند سیمایی دقیق و روشنی از وضعیت تمدنی جامعه ایران ترسیم کند.
۵.

نقد و بررسی آنارشیسم روش شناختی فایرابند در نظریه برضد روش: طرح نظریه آنارشیستی معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۶۶ تعداد دانلود : ۵۶۷
سیطره بی چون چرای اثبات گرایی بر فلسفه علم در سال های نخستین قرن بیستم با توجه به موج نقد آن توسط برخی از فیلسوفان علم در نیمه دوم این قرن دچار بحران و فروپاشی شد. دیدگاه های فیلسوفان علمی نظیر پوپر، کوهن و لاکاتوش زمینه را برای پیدایش نقدهای رادیکال تر به جریان کلاسیک فلسفه علم فراهم کرد. فایرابند در همین مسیر تلاش کرد در کتاب «برضد روش: طرح نظریه آنارشیستی معرفت» نوعی آنارشیسم روش شناختی را جایگزین رویکردهای قبلی کند. به زعم او هیچ روش معقولی برای اخذ و طرد نظریه ها وجود ندارد. وی در این کتاب نشان می دهد که تلاش برای یافتن قواعدی برای بازسازی منطقی فرایند پیشرفت علم و اثبات و ابطال نظریه ها کار بیهوده ای است.در این پژوهش سعی شده ضمن نقد و بررسی کتاب مذکور از بعد شکلی و محتوایی برخی از دیدگاه های اصلی نویسنده آن مورد ارزیابی قرار گیرد. هدف از این کار نشان دادن میزان اعتبار ادعاهای رادیکال نویسنده در فلسفه علم و سنجش نقاط قوت و ضعف آن می باشد. روش به کار گرفته شده در نقد و بررسی این اثر توصیفی – تحلیلی می باشد و بررسی آن نشان می دهد که دیدگاه های فایرابند با آنکه در عرصه فلسفه علم به عنوان یک رویکرد انتقادی جدید از اهمیت و جایگاه ممتازی دارد اما دچار تعارضات حل نشده ای است که نویسند به آن بی توجه بوده است و به نظر می رسد کسانی که از دیدگا ه های وی در فلسفه علم تبعیت می کنند باید برای حل آن تلاش های نظری بیشتری انجام دهند.
۶.

مدرنیته ایرانی: نقدی بر دیدگاه علی میر سپاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد انتقادی میرسپاسی روشنفکران انقلاب اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی و نقد نظریه مدرنیته ایرانی علی میرسپاسی به عنوان یکی از تحلیل های مهمی است که درخصوص مواجهه ایرانیان با مدرنیته انجام شده و در آن سعی شده تا الگوهای چندگانه از مدرنیته به عنوان یک نظریه جدید ارائه شود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی -  انتقادی می خواهد ضمن تحلیل شاخصه های اصلی نظریه مدرنیته ایرانی به ارزیابی و نقد سویه های انتقادی و ایجابی آن در بررسی تحولات ایران معاصر بپردازد. توجه به کاستی های تحلیل وی شامل توجه صرفش به جنبه های فکری و فرهنگی مدرنیته ایرانی و عدم توجه به جنبه های ساختاری و نهادی موثر در تکوین این پدیده و همچنین تاکید شدید به نقش روشنفکران درترویج اسلام سیاسی و عدم توجه به نقش نیروها و نهادهای سنتی در انقلاب اسلامی و نقد سویه های ایجابی الگوی پیشنهادی وی که مبتنی بر تنوع در تجربه های فرهنگی و تاریخی از مدرنیته و تلاش برای ترسیم سیمای غیراروپامحور از آن است از مهم ترین یافته های این پژوهش است. نتیجه کلی این پژوهش نشان گر آن است که نظریه مدرنیته ایرانی ضمن ارائه رویکرد و چشم اندازی جدید به مطالعه تاریخ معاصر ایران برخی از ابعاد مهم آن را نادیده و همین امر هم ضرورت ارائه پژوهش های جدیدتر نمایان می سازد.
۷.

نقد نیچه به اخلاق مسیحی و تاثیرآن بر انجیل شیطان آنتوان لاوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق مسیحی شیطان انجیل غریزه قدرت هنجارستیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۳ تعداد دانلود : ۲۳۸
انجیل شیطان آنتوان لاوی یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین کتاب هایی است که در میان جریان های مختلف شیطان پرستی در آمریکا منتشر شده است.این کتاب دارای ایده های افراطی در به چالش کشیدن بسیاری از هنجارهای متداول اخلاقی و مذهبی جامعه آمریکا، و همچنین ترویج ایده های انسان گرایانه با محوریت آزادی های رادیکال اخلاقی و اجتماعی در راستای تقویت میل و غریزه انسانی و نفی سلطه پذیری اخلاقی است. بی شک این کتاب با تاثیرپذیری از سنت های فکری مدرن و پست مدرن نوشته شده و می توان تاثیر بسیاری از ایده های هنجارستیز و ضدمذهبی را در این مشاهده کرد؛ اما تاثیر تفکرات انتقادی نیچه به اخلاق مسیحی و فرهنگ اروپایی و همچنین ترویج ایده ابرانسان به عنوان آفریننده ارزش های زندگی و ستایش هنجارستیزی و سلطه ناپذیری وی توسط نیچه را می توان به خوبی در انجیل شیطان لاوی مشاهده کرد. لاوی با استفاده از ایده مرگ خدای نیچه که منادی پایان سیطره اخلاق مسیحی بر اروپا بود و همچنین نقدهای نیچه به نیست انگاری مسیحی، و با الهام از انگاره دیونیزیوسی نیچه مفهوم شیطان را در تقابل با مفهوم خدا در فرهنگ دینی و به عنوان سمبل آزادی خواهی و هنجارستیزی در راستای ستایش میل و غریزه طبیعی و جسمانی انسان ها به کار می گیرد و تلاش می کند تا با ستایش ارزش زندگی نفی و تحقیر غرایز انسانی در اخلاق مسیحی را به چالش بکشد.
۸.

بررسی و نقد تعارضات روش شناسی علم سنتی در کتاب نیاز به علم مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۱۳
سیدحسین نصر یکی از تأثیرگذارترین متفکران سنت گرای معاصر است که اندیشه های انتقادی تأمل برانگیزی درخصوص تجدد و دستاوردهای آن ارائه کرده است. یکی از مهم ترین دستاوردهای تجدد که در اندیشه نصر موردنقد قرار گرفته است علم جدید است. رویکرد نصر به علم فقط در سطح انتقاد متوقف نمی شود، بلکه او تلاش می کند تا جای گزینی مناسب برای علم جدید معرفی کند و آن را علم سنتی نام گذاری می کند که به اعتقاد او، پیوند گسست ناپذیری با امر قدسی و باورهای دینی دارد. نصر برای تبیین مفهوم علم سنتی تلاش می کند تا ازطریق تمایزگذاری میان علم سنتی با علم جدید آن را صورت بندی کند. این مقاله ضمن بررسی رویکرد نصر دراین خصوص کتاب نیاز به علم مقدس را نقد و بررسی می کند و نشان می دهد که مفهوم علم سنتی فاقد هرگونه اصالت تاریخی است و فقط واکنشی است نوستالژیک به توسعه پی آمدهای علم جدید و افسون زدایی آن از مناسبات جاری و روابط حاکم بر جوامع سنتی که در مواجهه با آن دچار بحران شده اند. بررسی انجام شده نشان می دهد که مبانی فلسفی حاکم بر علم سنتی ارائه شده نصر با ماهیت تاریخی این علوم هم خوانی ندارد، بلکه ناشی از رویکردی سلبی است که دربرابر مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی، و روش شناختی حاکم بر علم جدید ارائه شده است.
۹.

سیری بر هویت طبقه متوسط جدید طی سه دهه بعد از انقلاب در ایران

کلیدواژه‌ها: طبقه متوسط جدید توسعه سیاسی هویت نوسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۲۳
عموم نظریه پردازان و متفکران علم سیاست بر این باورند که یکی از دلایل عدم رشد دموکراسی در کشورهای در حال توسعه، روند شکل گیری ناقص طبقه متوسط جدید است. همچنین از سویی، بسیاری از کارشناسان علوم سیاسی و جامعه شناسان ایرانی بر این اعتقادند که اساساً در جامعه ی ایرانی طبقه ی متوسط جدید، آن روند تاریخی و تحولات اقتصادی را که اروپا سپری کرده و از دل طبقه بورژوازی چنین طبقه ای شکل گرفته را سپری نکرده است؛ پس اساساً ما طبقه ای به نام طبقه ی متوسط نداریم. از سویی این پرسش مطرح می گردد که قشرهایی که طی مهاجرت از روستا و شهرهای کوچک به سوی شهرهای بزرگ و کار در سیستم های دیوان سالاری و اداری از زمان رضا پهلوی تا کنون گسیل داشته شده اند و طی آن، نحوه ی مصرف و شیوه و سبک زندگی شان و دغدغه های اجتماعی و سیاسی با قشرهای دیگر متفاوت است، چه هویتی می توان برای آنها قائل شد؟ آیا بایستی این قشر را طبقه متوسطی نامید که فرم و شکل ظاهری آنها به دلیل آمرانه بودن نوسازی در ایران از دوره پهلوی ها،  شباهت به طبقه متوسط جدید دارد، ولی عملکرد و کارکرد آن بعنوان طبقه ای منتقد تحولات جامعه و پویا در امر توسعه سیاسی شباهت کمتری به طبقه متوسط جدید دارد؟ از سویی دیگر این سوال مطرح می گردد که آیا شکل گیری چنین طبقه ای حتی در ظاهر،  شأنیت و مطالباتی را به همراه نمی آورد و این مطالبات تاثیراتی را بر تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه بر جای نمی گذارد؟در این مقاله تلاش شده با بررسی هویت طبقه متوسط جدید در سه دهه ی پس از انقلاب به بررسی نقش این طبقه در توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی ایران در این دوره پرداخته شود.
۱۰.

جایگاه ترکیه در مناقشات متعارضین در بحران سوریه

کلیدواژه‌ها: بحران سوریه ترکیه گروه های معارض ایران داعش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۹
شرایط جغرافیای سیاسی سوریه به گونه ای است که منافع کشورهای قدرتمند جهانی و منطقه ایهمچون ترکیه و غرب و اسرائیل از یک سو و حامیان سوریه همچون چین، روسیه و ایران از سوی دیگر در آن گره خورده است و این موضوع بحران سوریه را بویژه در دوران پساداعش با پیچیدگی هایی روبرو کرده است. بنابراین سوال اصلی پژوهش این است که رویکرد امنیتی و سیاسی و اقتصادی دولت ترکیه در ورود به بحران سوریه و دستاوردهای آن برای منافع ملی دولت ترکیه چه بوده است؟   فرضیه مقاله این است که ترکیه با تقویت جبهه داعش در مناقشه سوریه در ابتدای امر به دنبال افزایش نفوذ سیاسی – اقتصادی-امنیتی خود در سوریه بوده   است. این مسئله توازن معادلات قدرت در منطقه را دچار دگرگونی های اساسی کرده است. دراین فرایند قدرت، ترکیه به دلیل ویژگی هایساخت قدرت خود و جایگاهی که در نظام بین الملل دارد، خواهان حضور و ایفای نقش فعال تری در مسایل منطقه خاورمیانه و کشور های اسلامی است.
۱۱.

مدرنیسم توسعه نیافتگی و ازخودبیگانگی طبقة متوسط جدید در ایران بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیته ازخودبیگانگی طبقه متوسط جدید مدرنیسم توسعه نیافتگی فرهنگ عینی فرهنگ ذهنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه الگوهای اسلامی توسعه
تعداد بازدید : ۱۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۷۰
طبقه متوسط جدید بعنوان طبقه ای مترقی که در پی تلاش جهت حرکت به سوی توسعه یافتگی است، نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی و امر توسعه سیاسی بخصوص در مشارکت های سیاسی دارد؛ بنابراین زمانی ما می توانیم این نقش فعال در توسعه را از سوی این طبقه داشته باشیم که این طبقه به خودآگاهی رسیده و مطالبات و خواسته هایش را بتواند در انجمن ها و گروه ها و احزاب پیگیری کند و به آن هویت ببخشد و زمانی که این آگاهی وجود نداشته باشد ما شاهد انفعال در مشارکت سیاسی و یا مشارکت به شکلی سلبی آن خواهیم بود. بنابراین در این مقاله تلاش شده تا به بررسی نقش سه متغییر جدایی فرهنگ عینی و فرهنگ ذهنی - عدم استقلال طبقه متوسط جدید از دولت - نبود مدرنیته، بر افزایش یا کاهش ازخودبیگانگی طبقه متوسط جدید در ایران بعد از انقلاب بپردازد. چراکهشناسایی عوامل زمینه ساز ازخودبیگانگی خود می توان گامی به سوی هویت بخشی به این طبقه در راستای رسیدن به مطالباتشان باشد که البته همسو با توسعه یافتگی مدرنیسم در جامعه ایرانی خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان